نام پژوهشگر: فاطمه سادات میرباقری طباطبایی مهرآبادی
فاطمه سادات میرباقری طباطبایی مهرآبادی جمشید معصومی
دنیای کنونی عرصه چالش فرهنگ اصیل مبنی بر خاستگاههای اعتقادی و تجارب تاریخ گذشته با فرهنگ جدید ناشی از دگرگونی دانش و تجددگرایی است. امروزه «حقوق زن» از مهمترین بحثها در عرصه بینالملل است و پاسخ مجامع جهانی به آن، «کنوانسیون رفع تبعیض از زنان» بوده است. تعارضهای موجود در این کنوانسیون و پیآمدهای آسیبزای آن، نماد ناتوانی بشر در شناخت مقام زن و بیانگر ناکارآمدی جهان امروز در شناخت و عرضه الگوی صحیح برای تعالی و پیشرفت زنان است.اسلام در مواجه با مسئله حقوق زن، با پذیرش حضور اجتماعی و ارزش مقام وی، مشکل زنان امروز را در معرفت نیافتن به هدف نهاییشان مییابد. از این رو، بررسی مواد سیاسی و اجتماعی کنوانسیون بر مبنای دین اسلام میتواند اصولی راهگشا برای جامعه بشری در تبیین هدف واقعی برای دستیابی به جایگاه حقیقی زنان ارائه دهد. سازمان ملل متحد برای حمایت از زنان، تاکنون معاهداتی را در دستور کار خود قرار داده و سبب تصویب آنها گردیده است. اولین سندی که سازمان ملل متحد در این زمینه تدوین نمود کنوانسیون حقوق سیاسی زنان، در 20 دسامبر 1952 بود. نهایتاً در سال 1979 کنوانسیون «منع هرگونه تبعیض علیه زنان» توسط مجمع عمومی آن سازمان تصویب و در سال 1981 لازمالاجرا شد. ماهیت اصلی این عهدنامه، تساوی و همانندی زن و مرد از جمیع جهات بدون لحاظ کردن هرگونه استثنا و محدودیت بر اساس جنسیت میباشد.از تاریخ تصویب کنوانسیون منع تبعیض از زنان(1979 میلادی) که در سال 1981 لازمالاجرا گردیده، حدود 168 کشور عضو سازمان ملل تا اواخر خردادماه 1380 (2001) به عضویت این کنوانسیون درآمدهاند و 4 کشور نیز با امضای کنوانسیون موظف شدهاند (طبق ماده 18 کنوانسیون وین 1969) از هر اقدام مغایر با هدف و موضوع کنوانسیون بپرهیزند. بسیاری از کشورها ضمن پذیرش کنوانسیون شروطی را قائل شدهاند و حق اعمال شرط بر کنوانسیون، مطابق ماده 28 آن شناسایی شده است. از 51 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی تا سال 1995 حدود 30 کشور اسلامی به این معاهده پیوستهاند. با توجه به اینکه معاهدات بینالمللی بر مقررات داخلی کشورها مقدم است و کشوری که این معاهدهها را میپذیرد، ملزم به اجرای مفاد آن میباشد و درصورت تخلف باید در مقابل جامعه بینالملل پاسخگو باشد، پذیرفتن چنین معاهداتی که با بسیاری از قوانین کشور ما که ریشه در مذهب و فرهنگ ما دارد، مغایر است، نمیتواند عجولانه و پیش از حصول اطمینان از لزوم چنین پذیرشی صورت گیرد. دراین نوشتار تلاش بر آن است که مواد سیاسی و اجتماعی این کنوانسیون و تعارضات آن با قوانین جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. کلید واژه: حقوق زن، کنوانسیون، مواد سیاسی، مواد اجتماعی، تبعیض.