نام پژوهشگر: نورالدین شایسته
جمشید اکبریان نورالدین شایسته
سوسک کلرادوی سیب زمینی (cpb)، leptinotarsa decemlineata (say) یکی از آفات اقتصادی و مهم سیب زمینی در سراسر جهان است. این آفت در اغلب مناطق سیب زمینی کاری ایران وجود داشته و در صورت عدم اقدامات کنترلی خسارت شدیدی به محصول وارد می کند. به دلیل مشکلات ناشی از مصرف سموم شیمیایی که در حال حاضر متداول ترین روش کنترل این آفت به شمار می رود. اعمال روش های جایگزین و یا کاهش غلظت مصرف سموم به همراه سایر روش های مدیریتی به ویژه کنترل بیولوژیکی ضروری است. در این مطالعه از سال 1386 تا سال 1390 بیماری زایی چهار جدایه ی بومی (akb، iran 429c، iran 441c و z-1) و دو جدایه ی خارجی (lrc 107 و lrc 137) از قارچ beauveria bassiana همراه با دو جدایه ی بومی (demi 1 و iran 437c) متعلق به قارچ metarhizium anisopliae روی لاروهای سنین دوم و چهارم، حشره ی کامل و مرحله ی زمستان گذران این سوسک به روش غوطه ور سازی بررسی شد. همچنین امکان سازگاری اختلاط این قارچ ها با چهار نوع حشره کش متداول و مجاز آفت شامل: دیازینون، فوزالون، فن والریت و ایمیداکلوپراید و احتمال اثر تشدید کنندگی مخلوط روی لارو سن دوم cpb در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. غلظت سوسپانسیون اسپور جدایه های قارچی شامل 107، 107×5، 108، 108×5 و 109 کنیدی در هر میلی لیتر برای زیست سنجی قارچ ها و غلظت های حشره کش ها شامل: غلظت کشنده (غلظت توصیه شده) (rc) و غلظت های زیر کشنده (1/2، 1/4، 1/8 و rc 1/16) بودند. نتایج آزمون های زیست سنجی نشان داد که بالاترین مرگ و میر و پایین ترین شاخص های lt50 و lc50 متعلق به جدایه ی akb از قارچ b. bassiana بود و بین مرگ و میر ناشی از این جدایه و سایر جدایه ها اختلاف معنی داری وجود داشت. جدایه های demi 001و iran 437c از قارچm. anisopliae پایین ترین میزان مرگ و میر را در تیمارهای مورد مطالعه ایجاد کردند و سایر جدایه های مورد آزمایش در رده های حد واسط قرار گرفتند. در تمام آزمایش ها میزان مرگ و میر با افزایش غلظت سوسپانسیون کنیدی افزایش یافت. حساسیت لارو سن دوم نسبت به لارو سن چهارم و حشره ی کامل به قارچ های بیماری زا بیشتر بود اما بین حساسیت افراد نر و ماده نسبت به قارچ بیماری زا اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتایج آزمایش های تأثیر حشره کش ها روی رشد و جوانه زنی اسپورهای قارچ ها نشان داد که حشره کش-های فوزالون و فن والریت باعث جلوگیری از جوانه زنی اسپور و رشد قارچ های مورد آزمایش شدند. حشره کش دیازینون فقط روی b. bassiana اثر بازدارندگی ایجاد کرد در حالی که حشره کش ایمیداکلوپراید هیچ گونه تأثیری روی جوانه- زنی و رشد میسلیومی قارچ ها نداشت و به عنوان حشره-کش سازگار با هر دو قارچ مشخص گردید و در اختلاط غلظت 1/16 rcاین حشره کش با سوسپانسیون کنیدیوم های جدایه های منتخب (106کنیدی در هر میلی لیتر) از هر دو قارچ، تأثیر سینرژیستی روی لاروهای سن دوم سوسک کلرادو مشاهده شد، بنابراین مخلوط یاد شده می تواند به عنوان آلترناتیو برای حشره کش های شیمیایی در برنامه های مدیریت تلفیقی آفت مورد استفاده قرار گیرد.
محمد حسن زاده نورالدین شایسته
چکیده ندارد.
علیرضا بیگ پورامیردیزج نورالدین شایسته
چکیده ندارد.
شبنم عاشوری نورالدین شایسته
چکیده ندارد.
فرزانه عتیقی لرستانی نورالدین شایسته
چکیده ندارد.
عادل هاشمی نورالدین شایسته
چکیده ندارد.
رسول زارعی نورالدین شایسته
باکتری bacillus thuringiensis berliner یکی از موثرترین عوامل میکروبی است که قدرت بیماریزایی شدیدی را بر حشرات و بویژه افراد راسته بالپولکداران اعمال می نماید. برخی از عوامل محیطی بویژه پرتوهای فرابنفش نور خورشید با تاثیر بر روی کریستالها و اسپورهای این باکتری پایداری آن را در محیط کم نموده و در نتیجه کارایی باکتری را در محیط به شدت کاهش می دهند. در تحقیق حاضر باکتری bacillus thuriniensis var.galleriae به همراه ملاس چغندرقند (m)، قرمز کنگو (cr) و حنا (h) به تنهایی یا در اختلاط با هم داخل نشاسته پیش ژلاتینه شده (st) کپسوله گردید و 8 فرمولاسیون کپسوله شده از باکتری بدست آمد. جهت بررسی کارایی هر یک از این مواد، 7 فرمولاسیون غیر کپسوله و یک شاهد نیز از باکتری تهیه شد. دو گروه از فرمولاسیونها طی دو دوره زمانی یک روزه (گروه ii) و دو روزه (گروه iii) تحت تابش نور خورشید حاوی u.v.b قرار گرفته و یک گروه از فرمولاسیونها نیز برای مقایسه تحت تابش نور خورشید فاقد u.v.b قرار داده شدند (گروه i). سپس اثر بیولوژیک فرمولاسیونهای هر سه گروه بر روی لاروهای سن پنجم پروانه بزرگ موم خوار galleria mellonella l. مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از طریق آزمایش فاکتوریل تجزیه واریانس شد. در تیمارهای گروه i بیشترین درصد تلفات مربوط به فرمولاسیون کپسوله شده حاوی ملاس-حنا (st-m-h) و فرمولاسیون غیرکپسوله ملاس-حنا (m-h) بود که به ترتیب 80 و 8/77 درصد تلفات ایجاد کردند. در تیمارهای گروه ii فرمولاسیون st-m-h با 3/73 درصد بیشترین تلفات را نشان داد. در تیمارهای گروه iii فرمولاسیونهای st-cr-m-h, st-m-h و cr-m-h همگی با 9/68 درصد بالاترین تلفات را به همراه داشتند. نتایج نشان دادند که مدت تابش به طور معنی داری قادر است کارایی فرمولاسیونها را کاهش دهد. در بررسی اثر متقابل فرمولاسیونها و مدت تابش نیز بیشترین تلفات مربوط به فرمولاسیون st-m-h بود. جهت بررسی میزان کارایی فرمولاسیونها در برابر نور خورشید از درصد oar استفاده گردید. در میان کلیه فرمولاسیونها تنها فرمولاسیون st-cr-m-h کارایی خود را در هر دو گروه ii و iii کاملا حفظ نمود و مقادیر oar برای آن 100 درصد تعیین شد. جهت بررسی اثر تغذیه ای هر یک از مواد بکار رفته در تهیه فرمولاسیونها، این مواد به تنهایی با غذای مصنوعی میزبان ترکیب شده و میزان افزایش وزن لاروهای تغذیه نموده از این تیمارها با استفاده از طرح بلوک کامل تصادفی تجزیه و تحلیل گردید. در این آزمایش لاروهای تغذیه نموده از تیمار حاوی ملاس بالاترین میانگین افزایش وزن را معادل 122 میلی گرم نشان داد در صورتیکه تیمارهای حاوی قرمز کنگو و حنا به ترتیب با میانگینی برابر با 48 و 14 میلی گرم کمترین میزان افزایش وزن را در لاروها ایجاد نمودند. با استفاده از دستگاه طیف سنج میزان جذب پرتوهای فرابنفش در قرمز کنگو، ملاس و حنا مشخص شد. میزان پایداری هر یک از فرمولاسیون های تهیه شده در آب تعیین گردید و با افزودن شکر به محلول آبی، به غیر از فرمولاسیونهای حاوی حنا کلیه فرمولاسیونها انسجام خود را در آب حفظ نمودند.
فرشته صادقی نسب نورالدین شایسته
با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر پیشنهاد می شود که توان 100 وات با زمان 900 ثانیه و 200 وات بازمان 120 ثانیه جهت کنترل این سه آفت انباری به کار رود . همچنین برای ایجاد تلفات در حشرات کامل پروانه مدیترانه ای آرد از توان 200وات در مدت 60 ثانیه و جهت جلوگیری از تفریخ تخم های پروانه مدیترانه ای آرد و شب پره هندی و مرگ و میر لاروهای شپشه دندانه دار توان 100 وات درزمان 600 ثانیه مورد استفاده قرار گیرد .