نام پژوهشگر: مریم رجبی
مریم رجبی نگار داوری اردکانی
زبان دارای جنبه های زیستی و روانی فراوانی است. تحول آن را به شکل امروزی، باید در بافتی گسترده تر، یعنی با توجه به عوامل درونی (زیستی و روانی) و عوامل بیرونی (ارتباطی و محیطی) مطالعه کرد. در میان عوامل مؤثر در پیدایش و تحول زبان، نقش عوامل اجتماعی برجسته تر به نظر می رسد.در این میان بازیل برنشتاین جامعه شناس انگلیسی نظریه ای را ارائه کرد که به نظریه شکست آموزشی معروف شد. در این نظریه اوبرای اولین بار مطرح می کند که در شرایط مساوی و با بهره هوشی مساوی، افراد طبقات بالاتر جامعه از نظر کنش زبانی بر افراد طبقات پایین برتری دارند. وی از دو گونه گفتاری بنام کد گسترده و کد محدود نام می برد. برنشتاین در تحقیق خود تأثیر فرایند اجتماعی شدن را بر فراگیری و تثبیت کد ها تنها در چارچوب خانواده مورد بررسی قرار می دهد. پژوهش حاضر در سدد آن است تا نظریه برنشتاین را این بار با متغیر تحصیلات مورد بررسی قرار دهد. این تحقیق در میان 432 دانش آموز دختر مقاطع تحصیلی مختلف در شهرستان قائمشهر انجام شده است.در این گذر تاثیرتحصیلات برروی حوزه های واژگانی و نحوی مورد بررسی قرارگرفته است. در انجام این تحقیق داده ها به روش میدانی گردآوری شده و برای تحلیل داده ها از روش توصیفی– تحلیلی استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که بالاتر رفتن تحصیلات دربالاتر رفتن استفاده از کد گسترده نقش معناداری دارد وآموزش زمینه ساز تحقق کد گسترده است.
مریم رجبی فرناز ناظرزاده کرمانی
1-1- مقدمه معمای هویت همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. بخصوص در دهه های گذشته صاحب نظران هر یک به نحوی به آن پرداخته اند. جامعه سنتی سال های سال با نگرش ها، رفتارها و اعتقادات ثابت و نامتحول زندگی کرده است و تغییراتی در آن قابل مشاهده نیست و هر تغییر و بازخوانی هم که از سنت رخ دهد باز در دل پارادایم سنت صورت می گیرد. در باب زنان نیز سالیان سال نگرش وابسته غیر مستقل و ابزاری و جنس دومی حاکم بوده است . دراثر گسترش ارتباطات، نوگرایی و نوسازی در عرصه ی جهان ، تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری روی داده که سبب دگرگونی نقش های اجتماعی و نگرش زنان شده است. در کنار دگرگونی ها و تحولات فرهنگی، دگرگونی های اقتصادی و مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی و کارهای درآمدزا و ازدیاد فرصت های تحصیلی و آموزشی مرتبط با آن برای زنان سبب تعدد روابط گروهی و اجتماعی زنان گردیده و در نتیجه تعدد و تکثر منابع هویت ساز زنان را در پی داشته است. با متکثر شدن این منابع و به تبع آن تغییر ذهنیت افراد، نگاه سنتی به زن دچار تغییر شد و زنان به عرصه اجتماع کشیده شدند. خروج از اندرونی و حضور در اجتماع نشان از تحولات در خودتعریفی زنان و آغاز شکل گیری هویت های اجتماعی جدید برای زنان می باشد و سبب کاهش مطلوبیت الگوی زنان سنتی به ویژه در میان زنان تحصیل کرده و شاغل می شود. بنابراین ساختار سنتی خانواده که مبتنی بر تفاو ت های جنسیتی بوده است را زیر سوال برده است. این فرایندها، از سویی باعث کسب ارزشها و نگرشهای جدید در زنان و از سوی دیگر سبب دشواری نقشهای سنتی با نقشهای جدید شده است. و می توان گفت به تعارض اجتماعی زنان منتهی گردیده است. و از آن جایی که هویت، شرط لازم زندگی اجتماعی است تنها راه حل باز تعریف و بازسازی هویت زنان، توسط خود آن هاست. از این رو هویت یابی که پیش از این تحولات و در جامعه سنتی عمدتاً منفعلانه و مبتنی بر عوامل انتسابی به ویژه جنسیت بود و توسط سنت و نهادهای اجتماعی، دینی و سیاسی که نظام های معنایی مشخص را تولید می کردند شکل می گرفت، تحت تاثیر عرضه انبوه منابع اجتماعی و فرهنگی هویت ساز و وسعت یافتن روابط اجتماعی و تعلقات گروهی و آزادی و استقلال نسبی آن ها در خانواده و اجتماع، صورتی فعال و آگاهانه و بازاندیشانه به خود گرفته است. هر چند کار و شغل تعیین کننده طبقه اجتماعی و لذا روش زندگی فرد محسوب می شوند، اما در دهه های اخیر سبک زندگی و عادات مصرفی به منزله شالوده های هویت اجتماعی درک میشوند(بوردیو،1984؛گیدنز،1994). و اهمیت و رواج فزاینده مفهوم مصرف مبین این واقعیت است که ساختار طبقاتی و شغلی دیگر به تنهایی نمی توانند دگرگونی دنیای اجتماعی را توضیح دهند. سبک زندگی را می توان به مجموعه ای از رفتارها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد تا نه فقط نیازهای جاری او را برآورند بلکه روایت خاصی را که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران مجسم سازند. اگر تفاوت ها و تمایزهای شیوه ی زندگی که خود ناشی از طرق متفاوت به کارگیری محصولات فرهنگی مادی و نحوه ی درک و تفسیر آن هاست مبنایی برای تعریف منزلت و هویت دانسته شود، آن گاه این شیوه های زندگی اساساً از رهگذر نمایش سطوح ظاهری3 ایجاد می شوند و معنای هر چیز، ظاهر آن چیز خواهد بود(ترنر،1994: 13). هویت اجتماعی به ساده ترین بیان تعریفی است که افراد بر مبنای عضویت در گروه های اجتماعی از خویش دارند. تمامی ویژگی ها و رفتارهایی که تمایزی میان ما و آن ها می گذارند ، مولفه های مفهوم هویت اجتماعی به شمار می روند. بنابراین تلاش برای شناسایی هویت اجتماعی تلاشی است برای تحلیل الگوهای تکرار پذیر کنش ها و نگرش های گروهی. کلی ترین پاسخ به سوال «هویت اجتماعی بر مبنای چه عواملی شکل می گیرد؟» بر مبنای تمایز جامعه سنتی و مدرن استوار است . در واقع در جامعه سنتی مبنای هویت اجتماعی ویژگی های انتسابی است. در صورتی که در دیدگاه مدرن بر دو رویکرد استوار می باشد. در دیدگاه قدیمی تر فعالیت تولیدی و جایگاه فرد در نظام تولیدی یا ساختار شغلی (طبقه) شالوده هویتاجتماعی فرد است و در رویکرد دوم، رفتارهای مصرفی (شیوه زندگی) مبنای شکل گیری هویت اجتماعی فرد محسوب می شود. هر چند کار و شغل تعیین کننده طبقه اجتماعی و لذا روش زندگی فرد محسوب می شوند اما در دهه های اخیر عادات مصرفی به صورت فزاینده به منزله شالوده های هویت اجتماعی درک می شوند. بنابر این ساختار طبقاتی و شغلی که برای مدتی طولانی اصل طلایی تبیین های اجتماعی بود دیگر نمی توانند گوناگونی دنیای اجتماعی را توضیح دهد و دیگر نمی توان به وسیله آن تصویری از جهان ترسیم نمود و تدریجاً سودمندی و کارایی خود را از دست داده است. در چنین وضعیتی مفهوم مصرف و مفاهیم وابسته به آن قابل انعطاف هستند.سر با آرایش مو ،صورت وچشم با انواع وسایل آرایشی ، پوست با تزریق ژل و چربی برای صاف کردن چروک صورت، گردن با کشیدن پوست، سینه با بزرگ کردن باپروتز، شکم با جراحی برای کوچک کردن، پاها و باسن با لیپوساکشن و... همگی دستکاری می شوند و دراصلاحات زیبایی به کار می روند. تقریباً عضوی از بدن نیست که برای تبدیل شدن به یک "زن کامل" مورد مداخله قرار نگرفته باشد. پیشرفت پزشکی در عصر حاضر آن چه که در گذشته به عنوان کارکرد طبیعی بدن معروف بود را به عنوان قلمرویی برای دخالت و اعمال کنترل در نظر گرفته است. و البته همیشه چهره نازیبای خود را با توجیهات کاربردی و نظریه های حمایت گرانه (در مان گر)پنهان کرده است. همان گونه که در گذشته اغلب از استعمار به نام فرایند متمدن سازی نام برده می شود، امروزه نیز صنعت زیبایی، بدن زن را به نام زیبایی و جوانی تحت سیطره خود در آورده است (ک.پ. مورکان،1998: 155). رسانه ها هم نقش مشوق را دارند. هالیود و صنعت مد سازی تعریف های تازه ای از زیبایی وحتی طبیعی بودن در ذهن مردان و زنان جهان ایجاد کرده اند. انتظارات زیبایی که رسانه ها به تصویر می کشند تاثیر بسزایی در خلق اسطوره های زیبایی دارند. جامعه غرب به دلیل تاکیدی که بر فرهنگ وسواس گونه ی چهره می کند سهم بسزایی در ایجادهای اسطوره زیبایی دارد . بنابراین زنان به خصوص در شهرهای بزرگ برای احیای جوانی و زیبایی خود به کارهای تخصصی روی آورده اند. جراحی های زیبایی پدیده ای آشنا است که به تدریج در طی زمان به وقوع پیوسته است . ولی آن چه اهمیت دارد این است که این پدیده به تمام اقشار جامعه سرایت کرده است و همه گیر و بدل به یک عرف شده است . به طوری که افراد از این که عمل جراحی را انجام داده اند نه تنها خجالت نمی کشند، بلکه با افتخار به بینی خود چسب می زنند و در معرض دید همگان قرار می دهند. افزایش شمار افرادی که با دماغ های چسب خورده دیده می شوند، نشان می دهد که این روند شتاب چشم گیری یافته است. اگر چه آمار دقیقی از جراحی های زیبایی در دست نیست. به دلیل پراکنده بودن این گونه جراحی ها و این که بعضی از این گونه جراحی ها در مطب های خصوصی و توسط افرادی صورت می گیرد که فقط یک دوره ی آموزشی آن را طی کرده اند. ولی آن چه مسلم است این است که مسابقه ای پر شتاب برای زیبا شدن به راه افتاده است. به طوری که در روزنامه ها و جراید به چشم می خورد، ایران از نظر تعداد جراحی های زیبایی بینی در دنیا مقام اول را دارد. و این کشور را "پایتخت جراحی بینی جهان" نامیده اند. ایرانیان به هر قیمتی شده حاضرند که این اعمال جراحی را انجام دهند. به قول معروف بکش و خوشگلم کن. در واقع جراحی بینی پینوکیوی جامعه ایرانی است. در این میان جراحی بینی موافقان و مخالفان خود را دارد. موافقان، جراحی زیبایی را برای کاهش رنج افراد و افزایش اعتماد به نفس ضروری می دانند و آن را نوعی هنر به شمار می آورند. مخالفان رواج بی رویه اعمال جراحی زیبایی معتقدند که فضیلت های های پنهان مانند مهربانی، سخاوت و همدلی اکنون از حوزه ی مد خارج شده است و زیبایی همه چیز را تعیین می کند؛ توجه به ظواهر و فراموشی زیبایی ها و ارزش های درونی و انسانی نگران کننده است . در این مطالعه زنان به مثابه مصرف کننده ای در نظر گرفته شده اند که به قصد فایده مندی از چیزی دست به عمل می زنند و نیروی محرکه مصرف هستند و به عنوان کنش گر عقلانی محسوب می شوند و بنابراین بهترین قاضی برای انتخاب علایق خود می باشند و به گفته ژان بودریار افراد فقط به دلیل این که نیاز دارند مصرف نمی کنند. لذا در حوزه مصرف، پویایی های اجتماعی مصرف یعنی الگوی همنوایی، انطباق و رقابت مورد توجه است. بنابر این زنان در پی الگوهای همنوایی انطباق و رقابت تحت تاثیر گروه همالان الگوهای فعالی می سازند و زیبایی شناختی خاص خود را از طریق رفتارهای خلاقانه نشان می دهند. نمونه تحقیق در این مطالعه زنان 45-18 ساله که از جراحی های زیبایی استفاده کرده اند در نظر گرفته شده است و از طریق پیمایش مورد سنجش قرار گرفته اند.در این فصل به بیان مساله تحقیق و ضرورت و اهمیت تحقیق فوق و پرسش های پژوهش و اهداف مورد نظر پژوهش می پردازیم. 2-1- مسئله پژوهش بازاندیشی و تشکیک در بنیان ها که از مشخصات دنیای مدرن و اساساًً انسان مدرن می باشد، منجر به تحولات نگرشی در بسیاری از حوزه ها از جمله حوزه ی زنان شده است. دگرگونی های وسیع در اقتصاد و افزایش مشارکت زنان در بازار کار و مشاغل درآمدزا، دگرگونی های تکنولوژیک در زیست شناسی و کنترل فرزندزایی و به ویژه جنبش های فمینیستی دهه های اخیر و انتشار سریع اندیشه ها در فرهنگ جهانی سبب شده صدای زنان در اکثر نقاط جهان گسترده شود و مبارزات فرهنگی شکل بگیرد که هسته ی اصلی آن حاصل جایگاه و هویت های اجتماعی جدید زنان است زیرا که دیگر زیست جهان زنان، زیست جهان سنتی نیست . تحولاتی که در ساختار خانواده و نقش های زنان رخ داده زمینه دگرگونی شخصیت و هویت اجتماعی زنان را فراهم نموده است. تغییرات نهادی و ساختاری ذکر شده و نهضت های اجتماعی زنان زمینه ساز بازاندیشی در ارزش ها و هویت های شخصی و اجتماعی زنان شده است و به دنبال آن خودتعریفی زنان نیز آغاز شده است. در شرایط حاضر زنان به جای اینکه صرفاً دنباله روی سبک های زندگی از پیش تعیین شده در نظام اجتماعی باشند، تا حدودی انتخاب ها و موقعیت ها را خود تعیین می کنند. اطلاعات وارتباطات الکترونیکی سبک های زندگی زنان را به شیوه های جدید زندگی دیجیتال پیوند زده است و فرهنگ های ویژه ای را جهانی کرده است. نظریه های اجتماعی در رویکردهای اخیر بیشتر بیانگرتفاوت های اجتماعی ، ناشی از روش های مصرف به جای روش های تولیدی است (اباذری، 1380: 226). و جهت گیری جامعه شناسی معاصر به سمت پذیرش اهمیت رو به افزایش حوزه مصرف و فعالیت های سبک زندگی در شکل دادن به هویت شخصی و جمعی است (کرایب،1382: 119) . آن چه در جامعه معاصر اهمیت دارد این واقعیت است که امکان پذیری بدن خود به مثابه یک پروژه،اکنون به روی مخاطبان انبوه باز شده است و دیگر هدف یا آرمان یک گروه نخبه یا فرهنگ بورژوازی ممتاز نیست (ترنر،13:1994) . بنابراین بازتابی بودن هویت در دوره اخیر مدرنیته و کنترل شکل های هویت به راحتی مترادف خواهد بود با دلبستگی به تنظیم یا کنترل بدن به مثابه حامل خویشتن و روش های کنترل و مدیریت بدن به صورت فزاینده ای به عنوان روش های تشخیص تفاوت های میان شیوه زندگی اهمیت و مرکزیت می یابند. پس تنظیم یا انضباط بدن /خود و یا به گفته ترنر:"بدن /خود به منزله پروژه" به این معناست که مسائل و موضوعات کلی تر مربوط به بازآفرینی خویشتن، حداقل تا حدی از طریق دست کاری و دخل و تصرف در بدن به مثابه ابزار انتقال یا وسیله ی علایق شیوه زندگی و لذا هویت فردی و جمعی به حد ظهور می رسد.(ارمکی،57:1381) تاکید فزاینده بر رژیم غذایی، اهمیت ورزش در حفظ شادابی و تناسب اندام و نیز مسئولیت اخلاقی در قبال حفاظت از سلامتی و نمایاندن بدن به مثابه یک تصویر، نشان گر شکل های مدرن تمایز و تشخیص اجتماعی است و دیگر این که نظارت و تنظیم و تعدیل دقیق بدن را می توان داستان یا روایتی دانست که فرد از چگونگی زیستن خود در چارچوب های متفاوت زندگی جمعی نقل می کند. اگر فرد در مقام راوی نگریسته شود ،آن گاه روایت وی تا حد زیادی به خود وی به مثابه عامل بستگی خواهد داشت. بنابراین خلاقیت و آزادی کنش گر در ساختن هویت خود از طریق انتخاب های مصرفی اهمیت اساسی می یابد. در نتیجه هویت فردی و اجتماعی، امری انعطاف پذیر و برساخته ای فرهنگی و اجتماعی است که بیشتر براساس گزینش ها و تفسیرهای کنشگران ساخته می شود نه آن که به واسطه ی موقعیت ساختاری تعیین شود. در نتیجه شیوه زندگی از نمایش سطوح ظاهری یا ظاهر فیزیکی ایجاد می شوند و افراد اهمیت بسیار زیادی به نظارت و مراقبت از ظواهر، خواهند داد که تحت کنترل و در حوزه قدرت آن ها است. و از میان این ظواهر بدن به منزله ی مستقیم ترین و در دسترس ترین قرار گاهی که می تواند حامل و نمایش گر تفاوت ها ی شیوه ی زند گی و شکل های هویت باشد اهمیت اساسی می یابد و بدین سان جسم به یک اصل هویتی بدل می شود. بنابراین باز تابی بودن بدن و روش های مدیریت و کنترل بدن به عنوان روش های تشخیص تفاوت های میان شیوه های زندگی اهمیت و مرکزیت می یابد. در ایران قانون مدنی ما بر کانون گرم خانوادگی تاکید دارد که اساس آن بر اقتدار مرد استوار است و بنابراین نقش مادری و کارهای خانگی بر عهده زن گذارده می شود و کار بیرون از منزل بر عهده ی مرد است مجموعه این عوامل روابط سنتی و مرد سالارانه را در خانواده تحکیم می کند و از طرفی موقعیت زن را هم در بعد فعالیت اجتماعی و اقتصادی تضعیف می کند. ولی در دهه های اخیر بخصوص در شهر های بزرگ با بهره مند شدن زنان از تحصیلات دانشگاهی و روی آوردن به فعالیت های اقتصادی هویت های جدیدی برای زنان رقم زده شده است . زنان ایرانی به بازاندیشی در باره موقعیت ها و هویت های اجتماعی سنتی خود پرداخته اند و قدم به مرحله بلوغ اجتماعی می گذارند و به باز نگری و بازتولید خود می پردازند. اما نکته حائز اهمیت این است که این باز تعریفی به سمت زیبایی گرایش پیدا می کنند و زنان بر اثر این زیبایی هویت جدید خود را رقم می زنند. بنابراین گرایش به جراحی های زیبایی نوعی باز تعریف هویت می باشد. شهر تهران، به عنوان کلان شهری که در معرض تغییرات حاصل از مدرنیته بوده و هست، در دهه های اخیر، دستخوش دگرگونی های ارزشی و رفتاری شده است. گسترش رسانه های گروهی و تبلیغات برنامه ریزی شده وسیع، این تغییرات را تسریع نموده اند. در این دهه ها، زنان که هم حضور بیشتری در عرصه های شغلی و تحصیلی یافته اند و هم در اثر تغییر سبک زندگی، غالبا مسئولیت خرید و تهیه اقلام مصرفی خانواده ها را به عهده گرفته اند، بیشتر مخاطب مدها و تبلیغات مصرفی شده و نحوه حضور و الگوهای ارزشی و نگرشی و رفتاری آنها، تأثیرات فردی و اجتماعی مهم تری بر جای گذارده است. تقریباً همگان (بخصوص زنان) در پی آنند که بدن ، چهره و فیزیک خود را مطابق با الگوهای زیبایی تبلیغ شده بیارایند و احیاناً تغییر دهند. هر روزه تعداد کثیری از دختران جوان (و گاه پسران جوان) را می بینیم که با بهره مندی از خدمات پزشکی و آرایش گری تلاش می کنند که هر چه بیشتر به الگو های زیبایی مد روز نزدیک شوند و با پیوستن به صف "زیبا رویان" از احساس قدرت و رضایت مندی بیشتری برخوردار شوند. اما مسئله این است که در یا بیم آیااین روح زیبایی خواهی جز موجودیت هر زن است و اصولاً انسان ذاتاً زیبایی را دوست دارد یا این که فشار های اجتماعی و پاداش های متعاقب بهره مندی از زیبایی است که زنان را به این سو می کشاند. از سوی دیگر، سرمایه داری غرب، با تمام قوا می کوشد تا با جهانی سازی فرهنگی و اقتصادی و با گسترش و ایجاد مدهای گوناگون، انسان ها را از سرمایه های وجودی شان تهی ساخته و از مقاومت باز دارد و باقیمانده منابع اقتصادی آنها را تصاحب نماید. مقابله با این جریان نیازمند کار فرهنگی گسترده و سیاست گذاری های حساب شده فرهنگی است. در این مسیر لازم است برای شناخت عوامل و ریشه های تغییرات نگرشی و رفتاری زنان در زمینه مد، آرایش، جراحی و نیز در خصوص چالش های هویتی آنان، پژوهش های منظمی صورت گیرد. مقاله حاضر سعی دارد ابتدا با نگاهی جامعه شناسانه به ریشه های افزایش گرایش زنان و دختران جوان به مد و آرایش و جراحی زیبایی پرداخته و ارتباط آن را با چالش های هویتی آنها تحلیل نماید و عواملی را که باز تولید هویت زنان را به سمت زیبایی گرایش می دهد را بشناساند. 3-1-اهمیت و ضرورت تحقیق پرسش در باره ی هویت بی گمان یکی از مهم ترین پرسش ها در حوزه روابط میان افراد و جوامع بوده است چندان که هم خود پیوسته در کانون توجه رسانه های همگانی بوده و هم عرصه ای برای تفسیر و سنجش هر گونه بیان یا بیانیه فراهم کرده است.از سوی دیگر گوناگونی و تضاد آرایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم درباره ی هویت ارایه می شوند پیچیدگی آن را نشان می دهد و در نتیجه این امر شرایط مطلوبی را برای بررسی های بیشتر در باره ی هویت را ایجاد می کند. در دوران معاصر تحت تاثیر جریانات نوسازی و نوگرایی هم بازاندیشی بیشتری در کنش ها و هویت های انسانی صورت می گیرد و هم نهادها و سازمان های مدرن و رده بندی های مستتر در آن نقش موثری در تحمیل هویت های بیرونی ایفامی کنند. اما افراد در تعدیل این تاثیرات و مقاومت در برابر عوامل ساختاری و فرهنگی و بازسازی هویت های فردی و اجتماعی نقش فعالانه ای ایفا می کنند. بنابراین در کنار عوامل اجتماعی موثر بر نحوه تشکیل خود و هویت شخصی هم گروه بندی های نهادی و تخصیص هویت ها را باید مطالعه کرد و هم چگونگی برخورد و مقابله ی افراد با این رده بندی ها را باید مورد بررسی قرار داد. در فرایند مدرن شدن، شکل های به خصوصی از فردیت ایجاد می شود که بر حوزه های معینی از کنش اجتماعی مثل ذوق و شیوه ی زندگی و مد دلالت دارند و کنترل و دستکاری منظم بدن یکی از ابزار های اساسی است که فرد در معرض دیگران قرار می گیرد. با توجه به اهمیت مفهوم خود در جامعه شناسی و در نظر گرفتن این واقعیت که بدن بخشی از خود یا قرارگاه و حامل خود است ، طبیعی است که جسم بشر به منزله ی محصول فرهنگ ،نظم اجتماعی و تاریخی مورد توجه جامعه شناسان قرار گیرد. از سوی دیگر، سرمایه داری غرب، با تمام قوا می کوشد تا با جهانی سازی فرهنگی و اقتصادی و با گسترش و ایجاد مدهای گوناگون، انسان ها را از سرمایه های وجودی شان تهی ساخته و از مقاومت باز دارد و باقیمانده منابع اقتصادی آنها را تصاحب نماید. مقابله با این جریان نیازمند کار فرهنگی گسترده و سیاست گذاری های حساب شده فرهنگی است. در این مسیر لازم است برای شناخت عوامل و ریشه های تغییرات نگرشی و رفتاری زنان در زمینه مد و آرایش و نیز در خصوص چالش های هویتی آنان، پژوهش های منظمی صورت گیرد. زنان که بیشتر مخاطب مدها و تبلیغات مصرفی و گرایش های زیبایی هستند نحوه حضور و الگوهای ارزشی و نگرشی و رفتاری آنها، تأثیرات فردی و اجتماعی مهم تری بر جامعه می گذارد بنابراین گرایشات آنان نیازمند تحقیقات گسترده تری می باشد. 4-1-پرسش های تحقیق: 1- آیا بین باز تعریف هویت زنان و گرایش آنان به جراحی های زیبایی رابطه ای و جود دارد؟ 2- چه عواملی باعث گرایش زنان به جراحی های زیبایی می شود؟ 3- آیا فشارهای اجتماعی و پاداش های متعاقب بهره مندی از زیبایی است که زنان را به سوی جراحی های زیبایی می کشاند یا این که زیبایی خواهی جزء ماهیت وجودی زنان می باشد؟ 4- بدن و ظاهر جسمانی به مثابه ی مقوله ای مرتبط با هویت فردی و جمعی تا چه حد مبنایی برای ترسیم خطوط تمایز اجتماعی است ؟ 5- آیا این تمایز ها و تفاوت ها به موازات خطوط پایگاه اقتصادی اجتماعی است یا این که استفاده از بدن به مثابه رسانه ی هویت ، مستقل از تمایزات و تعین های ساختاری صورت می پذیرد؟ 5-1-اهداف پژوهش زیبایی، گرایشی کاملاً طبیعی و مشترک بین تمامی انسان ها است اما امروزه گرایش به زیبایی به مرحله ظاهرپرستی و خودنمایی رسیده است. جوانان و نوجوانان و حتی میانسالان به سبب گرایش ها و اقتضای سنی خود و با صرف هزینه های گزاف و قبول عواقب جسمی، روانی و حتی جانی درصدد کسب سهم بیشتر از زیبایی و به دنبال «زیباتر شدن» هستند. در سال های اخیر، الگو های مصرف گرایی ،"بدن"راهمچون سایرحوزه های زندگی آدمی تحت سلطه قرارداده اند. امروزه افراد طبقات مختلف ،بخصوص طبقات متوسط و طبقات بالا، به بدن و ظاهر بیرونی آن توجه فزاینده ای نشان می دهند، به طوری که تقریباً همگان (بخصوص زنان) در پی آنند که بدن ،چهره و فیزیک خود را مطابق با الگوهای زیبایی تبلیغ شده بیارایند و احیاناً تغییر دهند. هر روزه تعداد کثیری از دختران جوان (و گاه پسران جوان) را می بینیم که با بهره مندی از خدمات پزشکی و آرایش گری تلاش می کنند که هر چه بیشتر به الگو های زیبایی مد روز نزدیک شوند و با پیوستن به صف "زیبا رویان" از احساس قدرت و رضایت مندی بیشتری برخوردار شوند. اما مسئله این است که دریابیم آیا این روح زیبایی خواهی جزء موجودیت هر زن است و اصولاًانسان ذاتاً زیبایی را دوست دارد یا این که فشارهای اجتماعی و پاداش های متعاقب بهره مندی از زیبایی است که زنان را به این سو می کشاند . البته از منظر جامعه شناسی قدر مسلم است که نوع کنترل و نظارتی که بر بدن اعمال می شود، نظمی را دنبال می کند که جامعه در پی آن است .بدن فرد، بازنما و بازتولید بدن جامعه است . ( بوردو،1990: 42) هدف از این تحقیق بررسی: 1- رابطه ی باز تعریف هویت اجتماعی زنان و گرایش آنان به جراحی های زیبایی در شهر تهران می با شد. 2-تعیین عواملی که در گرایش زنان به جراحی های زیبایی در شهر تهران نقش دارند. 3- بدن و ظاهر جسمانی تا چه حد از هویت فردی و تا چه حد از تعین های ساختاری تاثیر می پذیرند.
مریم رجبی محمد بیدهندی
مسأله قضا و قدر یکی از پیچیده ترین و عمیق ترین مسایل فلسفی و کلامی است.این مسأله پیشینه ای به قدمت تاریخ دارد و همواره از بدو خلقت ذهن همگان را به خود مشغول داشته است. این مسأله با آنچه که امروزه به «سرنوشت» معروف است، ارتباط نزدیکی دارد.البته متألهان و خداباوران مسأله سرنوشت را در ارتباط با علم و اراده الهی تفسیر می کنند.اما ملحدان آن را در چارچوب حتیمت های برخواسته از علل و اسباب مادی محصول می سازند. رساله حاضر در فضای فلسفه و کلام اسلامی به تبیین مسأله قضا و قدر در بیانات امام علی و امام رضا- علیهماالسلام- همت می گمارد.آنچه حائز اهمیت است این است که فلسفه و کلام اسلامی در تبیین قضا و قدر از کتاب سنت الهام های ذی قیمتی گرفته است. تبیین نسبت اختیار آدمی با قضا و قدر الهی و بیان این که نه تنها دو مقوله مذکور با یکدیگر تعارض ندارند بلکه قضا و قدر موید اختیار آدمی است، بخش مهمی از رساله را به خود اختصاص داده است.در نظر امام علی و امام رضا (علیهما السلام) انسان مختار و آزاد آفریده شده و محکوم به یک سرنوشت حتمی و از پیش تعیین شده نیست.او می تواند با بهترین انتخابها، بهترین سرنوشت ها را برای خویش رقم بزند. انسان ها مراتب وجودی مختلفی دارند و هرکس طبق مرتبه وجودی خویش ادراکی متناسب با همان مرتبه وجودی دارد و تفسیرهای او از قضا و قدر منوط به مرتبه ادراک اوست.چنانکه انسان کامل از مرتبه وجودی بالا برخوردار بوده و ادراک او متناسب با مرتبه وجودی اوست و در نتیجه تفسیرش از قضا و قدر با انسان های دیگر که در مرتبه وجودی پایین تر قرار دارند فرق می کند.انسان کامل درک صحیحی از قضا و قدر داشته و از سر امور آگاه است، در نتیجه همیشه راضی به قضا و قدر الهی است.مبحث مذکور دیگری از رساله را تشکیل می دهد که مورد تأکید نگارنده است. کلید واژه ها: قضا، قدر، علم الهی، انسان کامل، بداء، مرتبه وجودی.
سمیه عاصمی پور مریم رجبی
استفاده از روش های استخراج نقطه ابری و میکرو استخراج مایع - مایع پخشی در پیش تغلیظ و اندازه گیری مقادیر خیلی کم عناصر مس،کبالت و روی در کار حاضر، روش استخراج نقطه ابری، برای استخراج مس و روش میکرو استخراج مایع - مایع پخشی با استفاده از مایعات یونی برای استخراج همزمان مس، کبالت و روی به کار گرفته شدند: در روش استخراج نقطه ابری مس از لیگاند n?,n- بیس(?- هیدروکسی نفتال دی آمیناتو)1و8- دی آمینو- 3و6- دی اکسواکتان بعنوان عامل کمپلکس کننده و از سورفکتانت triton x-114 بعنوان محیط میسلی استفاده شد. کمپلکس مس حاصل خصلت آبگریزی بالایی داشته و به راحتی به فاز میسلی استخراج می شود. پس از استخراج از اسپکتروفتومتر جذب اتمی شعله ای برای اندازه گیری مس استفاده گردید. تاثیر شرایط استخراج مانند ph، غلظت لیگاند، غلظت سورفکتانت، قدرت یونی، دما و زمان تعادل گرمایی مورد بررسی قرار گرفته و بهینه شدند. در نهایت، پس از بررسی اثر مزاحمت ها در استخراج مس، از این روش برای اندازه گیری مس در نمونههای آبی استفاده شد که نتایج رضایت بخشی حاصل گردید. در روش میکرو استخراج مایع - مایع پخشی از لیگاند n?,n- بیس(?- سالیسیل دی آمیناتو) 1و8- دی آمینو- 3و6- دی اکسواکتان بعنوان عامل کمپلکس کننده استفاده گردید. فاز استخراج کننده مایع یونی ?- هگزیل-?- متیل ایمیدازولیوم هگزا فلوئوروفسفات می باشد. پس از استخراج از اسپکتروفتومتر جذب اتمی شعله ای برای اندازه گیری مس، کبالت و روی استفاده گردید. در این روش استخراج پارامترهای مختلفی از قبیل نوع و حجم حلال استخراج کننده، نوع و حجم حلال پخش کننده، ph، غلظت لیگاند، قدرت یونی و زمان استخراج بررسی و بهینه شدند. در نهایت و تحت شرایط بهینه، پس از بررسی اثر مزاحمت ها در استخراج، از این روش برای اندازه گیری مس، کبالت و روی در نمونه های آبی استفاده شد که نتایج قابل قبولی بدست آمد.
مهدیه کمال آبادی مریم رجبی
خلاصه در این پایاننامه امکان استفاده از روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی بر پایه مایعات یونی برای جداسازی و پیشتغلیظ مقادیر کم یونهای کادمیوم، سرب، روی، کبالت، منگنز، مس، نقره و نیکل در نمونههای آبی و اندازهگیری آنها بوسیله اسپکترومتر جذب اتمی شعلهای در قالب 3 پروژه مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت. در پروژه اول از روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی بر پایه مایعات یونی برای جداسازی و پیشتغلیظ مقادیر کم یون کادمیوم در نمونههای آبی استفاده شد. جهت امکان استخراج یون کادمیوم و تبدیل آن به یک گونه هیدروفوب از لیگاند 2- ( 5- برومو- 2 - پیریدیل آزو) - 5- (دی اتیل آمینو) فنل استفاده گردید. پارامترهای موثر بر استخراج از قبیل ph، غلظت لیگاند، حجم حلال استخراجکننده، نوع و حجم حلال پخشکننده، زمان استخراج، اثر نمک و سرعت سانتریفیوژ مورد بررسی قرار گرفته و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه فاکتور تغلیظ 100، حد تشخیص 4/0 میکروگرم بر میلیلیتر و محدوده خطی 60 - 1 میکروگرم بر لیتر تنها با پیشتغلیظ 10 میلیلیتر نمونه بدست آمد. در دومین پروژه امکان استفاده از روش طرح آماری آزمایش برای پیشتغلیظ و جداسازی مقادیر کم یون کادمیوم توسط روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی بر پایه مایعات یونی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. برای این منظور در مرحله اول از طرح آماری پلاکت – بورمن جهت تعیین تأثیرگذارترین پارامترها بر استخراج، از میان 7 پارامتر شامل ph، غلظت لیگاند، مقدار حلال استخراجکننده، حجم حلال پخشکننده، زمان استخراج، اثر نمک و سرعت سانتریفیوژ استفاده شد. با توجه به نتایج بدست آمده، ph، غلظت لیگاند و مقدار مایع یونی به عنوان موثرترین پارامترها شناخته شدند. در مرحله دوم از طرح آماری باکس – بنکن جهت بهینهسازی فاکتورهای اصلی استفاده شد و این فاکتورها در 3 سطح مورد بررسی قرار گرفتند و بهینه گردیدند و نیز یک مدل ریاضی مناسب برای استخراج یون کادمیوم پیشنهاد گردید. در پروژه سوم از روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی بر پایه مایعات یونی برای جداسازی و پیشتغلیظ مقادیر کم یونهای سرب، روی، کبالت، منگنز، مس، نقره و نیکل در نمونههای آبی استفاده شد. تحت شرایط بهینه به ترتیب حد تشخیصهای 3/3، 7/0، 9/0، 5/0، 3/0، 6/0 و2/0 میکروگرم بر لیتر و محدودههای خطی 500 – 13، 100 – 1، 350 – 5، 200 – 3، 200 – 3، 300 – 3 و 300 – 1 میکروگرم بر لیتر برای سرب، روی، کبالت، منگنز، مس، نقره و نیکل و فاکتور تغلیظ 75 با پیشتغلیظ 50 میلیلیتر نمونه برای تمام کاتیونها بدست آمد.
مریم رجبی پریسا شاد
چکیده: آنچنان که می دانیم فرش، این هنر والا اهمیت فراوانی در میان مردم ایران زمین داشته و دارد. از این رو در نظر گرفتن این مهم و نیز وجود تصاویر بسیاری از آن در بخش مهمی از هنر ایران، یعنی نگارگری، بالاخص دوره ی صفویه ما را بر آن میدارد تا به بررسی نمونه هایی از نگاره های موجود در مکاتب مختلف صفوی بپردازیم. و مطالعاتی تطبیقی از تصویر فرش در میان این مکاتب داشته باشیم. در مسیر این مطالعات تغییر و تحولاتی که در مکاتب مختلف نگارگری ایران در دوره ی صفوی در زمینه ی تصاویر فرش به وجود آمده، از جمله طرح ها و نقوش، نحوه ی جایگیری در کادر، اهمیتی که وجود این تصویر در نگاره ها داشته و نیز دوران اوج و افولی که سپری کرده را بررسی خواهیم نمود. برای این منظور به جهت نظام مند شدن و ایجاد زمینه سازی ، پیشینه ای از به تصویر در آمدن فرش در دوره های قبلی را ارائه داده و به شرح مختصری از آنها میپردازیم. برای تحقق این امر نمونه هایی از نگاره های دوران قبل از اسلام تا دوران صفوی که شامل تصویر فرش هستند را ذکر کرده و مختصرا در رابطه با هر یک توضیحاتی داده خواهد شد. در نهایت به یک طبقه بندی کلی از به تصویر کشیده شدن فرش در مکاتب این دوران خواهیم رسید. سرانجام ویژگی های هر مکتب در رابطه با تصویرگری فرش و تفاوتها و تمایزات، دوران اوج و افول و غیره را خواهیم دید. تغییراتی که در دوره ی صفویه در زمینه ی تصاویر موجود از فرش در نگاره ها رخ داد، به این صورت بود که اسلیمی و ختایی در طرح ها رایج شد و رنگها غنا و تنوع بیشتری یافتند و ترکیب بندی در کل کادر هماهنگی با فضای نگاره پیدا کرد. و نیز تعداد فرش ها بیشتر شد و نحوه ی نمایش آنها دچار تحولات بسیاری شد.
بهرام محمدی علیرضا اصغری
چکیده در پروژه اول، ابتدا آلومینای نانو ساختار به روش احتراق محلول تهیه شد. سپس آلومینای تهیه شده با سدیم دودسیل سولفات پوشش داده شد. بعد از آن در نهایت توسط سدیم سالیسیل آلدهید-5-سولفونات (sas) اصلاح شد. آلومینای نانو ساختار اصلاح شده با sas برای استخراج انتخابی فاز جامد و پیش تغلیظ یون های روی و سرب تحت شرایط بهینه (ph برابر با 5، سرعت جریان 2 میلی لیتر بر دقیقه و ...) استفاده شد. ولتامتری عاری سازی آندی پالس تفاضلی (dpasv) برای اندازه گیری همزمان روی و سرب استفاده شد. مطالعات مربوط به بازیابی و یون های مزاحم نیز گزارش شدند. حد تشخیص این روش برای روی و سرب به ترتیب 26 و 4.6 نانوگرم بر لیتر و فاکتور تغلیظ برای روی و سرب به ترتیب 167 و 83 و ظرفیت جذب sas-sds-al2o3 مقادیر 8.5 و 8.7 به ترتیب برای روی و سرب می باشد. در پروژه دوم، آلومیتای نانو ساختار پوشیده با sds توسط 4-(2-پیریدیل آزو) رزورسینول (par) اصلاح شد. تحت شرایط بهینه (ph برابر با 6 و سرعت جریان 2 میلی لیتر بر دقیقه و...) روی، سرب، مس و نیکل روی ستون بازداری شدند. سپس بطور کمی توسط 4 میلی لیتر اسید نیتریک 3 مولار واجذب و توسط اسپکتروفوتومتر نشر نوری پلاسمای جفت شده القایی (icp-oes) اندازه گیری شدند. حد تشخیص روش برای روی، سرب، مس و نیکل به ترتیب 0.12، 0.19، 0.17و 0.71 میکروگرم بر لیتر می باشد. در پروژه سوم، حذف رنگ مالاشیت سبز با شبیه سازی محلول های آبی انجام شد. طرح باکس بنکن در چهار متغیر مهم ph، مقدار زئولیت، غلظت رنگ و زمان تماس با موفقیت در مطالعه و بهینه سازی فرآیند حذف رنگ مالاشیت سبز انجام شد. 27 آزمایش براساس مدل درجه دوم بدست آمد. نتایج تحلیل واریانس، نشان می دهد که پاسخ حاصل به خوبی می تواند توسط مدل توضیح داده شود. مدل نشان داد که در شرایط بهینه، ph برابر 8.98 و مقدار زئولیت برابر 0.88 گرم حداکثر حذف اتفاق می افتد. تحت شرایط بهینه زئولیت طبیعی سمنان قادر به حذف مالاشیت سبز تا بیش از 99 درصد می باشد. در پروژه چهارم، طرح باکس بنکن با چهار متغیر مهم ph، مقدار زئولیت، غلظت رنگ و زمان تماس با موفقیت برای مطالعه و بهینه سازی حذف رنگ متیلن بلو استفاده گردید. 27 آزمایش براساس مدل درجه دوم بدست آمد. نتایج تحلیل واریانس (anova)، نشان می دهد که پاسخ حاصل به خوبی می تواند توسط مدل توضیح داده شود. این مدل بیان می کند که در ph برابر 5.56 و مقدار زئولیت برابر با 1.33 گرم بالاترین میزان حذف رنگ متیلن بلو (بالاتر از 98 درصد) با زئولیت طبیعی سمنان انجام می شود. واژه های کلیدی: آلومینای نانوساختار، استخراج فاز جامد، اسپکتروفوتومتر نشر نوری پلاسمای جفت شده القایی، ولتامتری عاری سازی آندی پالس تفاضلی، زئولیت، طرح باکس بنکن.
فاطمه یاوری مریم رجبی
روش میکرو استخراج مایع- مایع پخشی بر پایه ی مایعات یونی و به شیوه تغییر یک متغیر در زمان برای استخراج و پیش تغلیط مقادیر خیلی کم کاتیون های مس و روی وکبالت و اندازه گیری آن توسط اسپکتروفوتومتر جذب اتمی شعله ای استفاده شده است. پارامترهای موثر بر استخراج از قبیل ph، غلظت لیگاند، مقدار حلال استخراج کننده، نوع و حجم حلال پخش کننده، زمان استخراج، اثر نمک و سرعت سانتریفیوژ بررسی و بهینه شدند. سپس با استفاده از طرح های آماری پلاکت- برمن و باکس- بنکن شناسایی و بهینه سازی پارامترهای موثر انجام گرفت.
مریم رجبی سید اکبر خلیفهلو
تیرگونهها اعضایی هستند که میتوان عملکرد آنها را مانند یک تیر دو سر گیردار و گیردار غلتکی شبیه سازی کرد. از جمله کاربردهای آنها میتوان به تیر پیوند در سیستمهای مهاربند واگرا، تیر پیوند در دیوارهای برشی فولادی کوپله، عضو زانویی در سیستمهای مهاربند زانویی و قسمتی از دیوار برشی فولادی بین دو بازشو اشاره کرد. تا کنون مطالعاتی کلی برای تعیین حدود طولی عملکرد تیرگونهها انجام نشدهاست و تنها مطالعاتی، تا حدودی به صورت تئوری و عمدتاً تجربی در رابطه با تیر پیوند در سیستمهای مهاربند واگرا انجام شدهاست. در این مطالعه ابتدا با استفاده از روابط تئوری کلاسیک و با در نظر گرفتن شرایطی برای عملکرد متفاوت تیرگونهها، روابطی تئوری برای تعیین حدود طولی عملکرد تیرگونهها در دو حالت وقوع کمانش در جان تیرگونه و عدم کمانش جان آن، بهدستآمده است. روابط موجود در تحقیقات گذشته عمدتاً به صورت تجربی و تنها در مورد تیر پیوند و در حالت عدم کمانش جان بیان شدهاند، بنابراین میتوان نتایج بخشی از روابط بهدستآمده را، که در این شرایط صدق میکنند، با آنها مقایسه کرد. جهت صحت سنجی روابط بهدستآمده نیز به بررسی رفتار چند نمونه مدلسازی شده در نرمافزار abaqus پرداخته شدهاست و درنهایت نیز روابط بهدستآمده با نتایج چند نمونه آزمایشگاهی مقایسه شدهاست.
مهدیه کمال آبادی مریم رجبی
در این پایاننامه امکان استفاده از روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی بر پایه مایعات یونی برای جداسازی و پیشتغلیظ مقادیر کم یونهای کادمیوم، سرب، روی، کبالت، منگنز، مس، نقره و نیکل در نمونههای آبی و اندازهگیری آنها بوسیله اسپکترومتر جذب اتمی شعلهای در قالب 3 پروژه مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت. در پروژه اول از روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی بر پایه مایعات یونی برای جداسازی و پیشتغلیظ مقادیر کم یون کادمیوم در نمونههای آبی استفاده شد. جهت امکان استخراج یون کادمیوم و تبدیل آن به یک گونه هیدروفوب از لیگاند 2- ( 5- برومو- 2 - پیریدیل آزو) - 5- (دی اتیل آمینو) فنل استفاده گردید. پارامترهای موثر بر استخراج از قبیل ph، غلظت لیگاند، حجم حلال استخراجکننده، نوع و حجم حلال پخشکننده، زمان استخراج، اثر نمک و سرعت سانتریفیوژ مورد بررسی قرار گرفته و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه فاکتور تغلیظ 100، حد تشخیص 4/0 میکروگرم بر میلیلیتر و محدوده خطی 60 - 1 میکروگرم بر لیتر تنها با پیشتغلیظ 10 میلیلیتر نمونه بدست آمد. در دومین پروژه امکان استفاده از روش طرح آماری آزمایش برای پیشتغلیظ و جداسازی مقادیر کم یون کادمیوم توسط روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی بر پایه مایعات یونی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. برای این منظور در مرحله اول از طرح آماری پلاکت – بورمن جهت تعیین تأثیرگذارترین پارامترها بر استخراج، از میان 7 پارامتر شامل ph، غلظت لیگاند، مقدار حلال استخراجکننده، حجم حلال پخشکننده، زمان استخراج، اثر نمک و سرعت سانتریفیوژ استفاده شد. با توجه به نتایج بدست آمده، ph، غلظت لیگاند و مقدار مایع یونی به عنوان موثرترین پارامترها شناخته شدند. در مرحله دوم از طرح آماری باکس – بنکن جهت بهینهسازی فاکتورهای اصلی استفاده شد و این فاکتورها در 3 سطح مورد بررسی قرار گرفتند و بهینه گردیدند و نیز یک مدل ریاضی مناسب برای استخراج یون کادمیوم پیشنهاد گردید. در پروژه سوم از روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی بر پایه مایعات یونی برای جداسازی و پیشتغلیظ مقادیر کم یونهای سرب، روی، کبالت، منگنز، مس، نقره و نیکل در نمونههای آبی استفاده شد. تحت شرایط بهینه به ترتیب حد تشخیصهای 3/3، 7/0، 9/0، 5/0، 3/0، 6/0 و2/0 میکروگرم بر لیتر و محدودههای خطی 500 – 13، 100 – 1، 350 – 5، 200 – 3، 200 – 3، 300 – 3 و 300 – 1 میکروگرم بر لیتر برای سرب، روی، کبالت، منگنز، مس، نقره و نیکل و فاکتور تغلیظ 75 با پیشتغلیظ 50 میلیلیتر نمونه برای تمام کاتیونها بدست آمد.
زهرا لطفی سید حسن زوار موسوی
در قسمت اول این پروژه، از جاذب نانو ذرات مغناطیسی آهن اصلاح شده با کربن طبیعی به عنوان استخراجکنندهی فاز جامد، برای پیش تغلیظ همزمان عناصر نیکل، کادمیوم، سرب و مس با روش اسپکتروفوتومتری جذب اتمی شعلهای استفاده شده است. شرایط آزمایشگاهی برای جذب کارا و موثر مقادیر کم یونهای نیکل، کادمیوم، سرب و مس با استفاده از روشهای ناپیوسته و ستونی بهینه شدند. در این روش فلزات سنگین موجود در محلول آبی هنگام عبور از ستون توسط جاذب جذب می شوند. بعد از مرحله پیش-تغلیظ، فلزات سنگین با نیتریک اسید شسته شده و با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری می شوند. مقدار ph بهینه برای جداسازی یونهای فلزی بطور همزمان بر سطح جاذب برابر با 5 بود و یونهای فلزی جذب شده بطور کامل با استفاده از 3 میلیلیتر از نیتریک اسید 2 مولار شسته شدند. سایر یونها، مزاحمتی برای جداسازی و اندازهگیری یونهای فلزی موردنظر نداشتند. پارامتر های موثر بر استخراج از قبیل ph، مقدار جاذب، نوع، غلظت و حجم حلال شوینده، سرعت جریان محلول نمونه و حلال شوینده، حجم نمونه و اثر یون های مزاحم بررسی شدند. تحت شرایط بهینه به ترتیب حد تشخیص های 00/2، 18/0، 07/3 و 79/3 میکروگرم بر لیتر و محدوده خطی 400-10، 200-10، 800-10 و 400-10 میکروگرم بر لیتر به ترتیب برای کاتیون های نیکل، کادمیوم، سرب و مس بدست آمد. روش پیشنهادی برای تعیین کاتیون های نیکل، کادمیوم، سرب و مس در نمونه های حقیقی با صحت قابل قبولی به کار گرفته شد. در قسمت دوم این پروژه? از جاذب نانو ذرات مغناطیسی اصلاح شده توسط خاکستر برگ زیتون برای حذف فلزات سنگین کروم، مس، سرب، نیکل و کادمیوم از محلولهای آبی استفاده شد. در این بخش تاثیر پارامترهای موثر بر فرآیند حذف شامل ph، زمان تماس، مقدار جاذب و دما مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی ایزوترمهای جذب، بهترین انطباق نتایج تجربی با ایزوترم لانگمویر به دست آمد. بعلاوه مطالعات سینتیکی انجام شده نشان دهنده بهترین تطبیق دادههای تجربی با سینتیک شبه درجه دوم بود. بر اساس مطالعات ترمودینامیکی، فرآیند از نوع گرمازا و به صورت خود به خودی بوده و مقادیر آنتالپی منفی به دست آمد.
آمنه اسماعیل اوغلی مریم رجبی
در قسمت اول این پروژه، الکترود خمیری کربن اصلاح شده با نانو میله های روی اکسید و لیگاندn وn بیس(?-فنیل سالسیلیدین) 2 و 2 دی متیل پروپان، 1 و 3 دی آمین (h2[ph2salpnme2]) جهت اندازه گیری یون های مس (ii) به روش پتانسیومتری طراحی و ساخته شد. اثر پارامترهای مختلف شامل مقدار نانو میله های روی اکسید، مقدار لیگاند، مقدار افزودنی یونی، مقدار نوجل، ph و زمان پاسخ الکترود مورد بررسی قرار گرفت و بهینه سازی گردید. در شرایط بهینه، پاسخ نرستی الکترود نسبت به یون مس، در محدوده غلظتی 1-10×1- 7-10×1 مولار شیب 3/30 میلی ولت بر دهه را غلظت نشان می دهد. حد تشخیص 7-10×5/1 مولار و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه به دست آمد. این الکترود در محدوده ph 5 - 5/2 قابل استفاده می باشد. الکترود فوق برای اندازه گیری مقدار یون مس در نمونه های مختلف به کار رفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که می توان به خوبی از این الکترود برای اندازه گیری یون های مس (ii) در نمونه های حقیقی استفاده نمود. در قسمت دوم پروژه، حسگر نوری گزینشگر یون جیوه (ii)، با استفاده از حامل مزو- تترافنیل پورفین در زمینه پلی وینیل کلراید، در سطح شیشه تهیه شد. اثر پارامترهای مختلف از جمله نوع نرم کننده، مقدار لیگاند، مقدار افزودنی یونی، ph و زمان پاسخ حسگر مورد بررسی قرار گرفته و بهینه سازی شد. در شرایط بهینه، گستره خطی پاسخ حسگر 9-10×94/7 تا 7-10×51/2 مولار، حد تشخیص 9-10×95/3 مولار و زمان پاسخ 8 دقیقه به دست آمد. ph بهینه برای پاسخ حسگر فوق 5/3 می باشد. این حسگر برای اندازه گیری مقدار یون جیوه (ii) در نمونه های حقیقی به کار رفت. نتایج نشان می دهد که به خوبی می توان از این حسگر برای اندازه گیری یون جیوه (ii) در نمونه های حقیقی استفاده نمود.
حمیدرضا فضل کریمی علیرضا اصغری
در پروژه اول از روش میکرو استخراج مایع-مایع پخشی برای جداسازی و پیش تغلیط مقادیر کم مخلوط ارتو، متا و پارا آمینوفنول در نمونه های آبی استفاده گردید. اندازه گیری و جداسازی استخراج شده نیز توسط روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا انجام شد. پارامترهای موثر بر استخراج از قبیل نوع و حجم حلال استخراج کننده، نوع و حجم حلال پخش کننده، ph، زمان استخراج، اثر نمک و سرعت سانتریفیوژ بررسی و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه به ترتیب حد تشخیص های 23/1، 28/0و 67/0 میلی گرم بر لیتر و محدوده خطی 138- 6، 157 – 2 و 153 – 5/3 میلی گرم بر لیتر برای ارتو، متا و پارا آمینوفنول بدست آمد. در این روش فاکتور تغلیظ 182 تنها با پیش تغلیظ 10 میلی لیتر نمونه مورد محاسبه قرار گرفت. در پروژه دوم با ساخت الکترودهای خمیر کربن اصلاح شده با نانو ذرات روی هیدروکسید zn(oh)2 غلظت مس(ii) در نمونه های آبی مورد اندازه گیری قرار گرفت. جهت یونوفر شدن کاتیون های مس از لیگاند 1و8- بیس (سالیسیلال دیمیناتو) – 3و6- دی اکسا اکتان (h2l) استفاده شد. همچنین جهت افزایش کارایی الکترود به منظور افزایش حساسیت وحد تشخیص آن از نانو ذرات فلزی روی هیدروکسید استفاده شد. این ذرات با افزایش سطح اثر موثر خود در جذب کاتیون های کمپلکس شده با لیگاند سبب افزایش کارایی الکترود می شود. پارامترهای موثر بر کارایی الکترود خمیر کربن از قبیل مقدار نیوجل، مقدار لیگاند، مقدار نانو ذرات روی هیدروکسید، افزودنی آنیونی، ph و زمان پاسخ الکترود بررسی و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه حد تشخیص 8-10×1/3 میلی گرم بر لیتر و محدوده خطی 7-10 ×1 – 1-10 ×1 میلی گرم بر لیتر برای مس(ii) در محدوده ph(5/5-5/2) بدست آمد. همچنین شیب معادله نرنست 3/30 گرم بر دهه غلظت و زمان پاسخ الکترود خمیر کربن زیر 8 ثانیه بدست آمد. واژه های کلیدی: میکرو استخراج مایع-مایع پخشی، آمینوفنول، فاکتور تغلیظ، الکترود خمیر کربن اصلاح شده، نانو ذرات روی هیدروکسید
سونیا رهبر عربانی مریم رجبی
در قسمت اول پژوهش، از جاذب نانو ذره ی روی هیدروکسید بر روی کربن فعال، به همراه لیگاند n´,n - بیس(سالسیلیدین)2،2- دی متیل پروپان -1،- دی آمین (smpa) برای استخراج فاز جامد واندازه گیری توسط دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی شعله ای استفاده گردید. اثر عوامل موثر مانند : ph محلول، مقدار لیگاند، مقدار جاذب، سرعت عبور محلول نمونه، نوع، حجم و سرعت عبور محلول شوینده و نیز حجم محلول نمونه مورد بررسی قرار گرفت. مقدار ph بهینه برای جداسازی یون های فلزی برابر با 5/6 به دست آمد. اثر یون های مزاحم در شرایط بهینه بررسی شد. پارامترهای تجزیه ای مانند حد تشخیص روش و رنج خطی در گستره ی (75/3-61/1میکروگرم بر لیتر) و (800-20) به ترتیب به دست آمدند. انحراف استاندارد نسبی روش و فاکتور تغلیظ به ترتیب (کمتر از 3 % ) و (187-125) محاسبه شدند. این روش در پیش تغلیظ و استخراج مقادیر کاتیون های مس، سرب و آهن در نمونه های حقیقی به طور موفقیت آمیزی به کار رفت. بخش دوم این پژوهش شامل ترکیب استخراج فاز جامد با روش میکرواستخراج مایع – مایع پخشی برای پیش تغلیظ یون مس در نمونه های گوناگون می باشد. به منظور رسیدن به این هدف محلول حاصل از استخراج فاز جامد پس از خنثی سازی به عنوان محلول نمونه در روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی مورد استفاده قرار گرفت. لیگاندn´,n - بیس (سالسیلیدین)2،2- دی متیل پروپان -1،3- دی آمین (smpa) در استون (به عنوان حلال پخش کننده) و مایع یونی ا- هگزیل-3- متیل ایمیدازولیوم هگزا فلوروفسفات (به عنوان حلال استخراج کننده) استفاده شد. اثر عوامل موثر مانند : ph محلول، غلظت لیگاند، نوع و مقدار حلال استخراج کننده، نوع و مقدار حلال پخش کننده، زمان استخراج، سرعت سانتریفیوژ و اثر نمک مورد بررسی قرار گرفت. اثر یون های مزاحم در شرایط بهینه بررسی شد. حد تشخیص روش و انحراف استاندارد نسبی برای کاتیون مس به ترتیب (08/0 میکروگرم بر لیتر) و(1/2%) به دست آمدند. فاکتور تغلیظ حاصل از این روش ترکیبی 2500 شد. ترکیب استخراج فاز جامد با روش میکرواستخراج مایع – مایع پخشی در استخراج و پیش تغلیظ کاتیون مس در نمونه های حقیقی با درصد بازیابی بالا استفاده شد.
محبوبه مرشدی زاده علیرضا اصغری
در قسمت اول این پژوهش، از روش استخراج فاز جامد با استفاده از جاذب کربن فعال اصلاح شده با نانو ذرات روتنیوم به همراه لیگاند n´,n- بیس(?-متیل سالسیلیدین)-2،2- دی متیل پروپان-1،3-دی آمین h2[me2salpnme2] به منظور استخراج و پیش تغلیظ همزمان کاتیون های کروم، آهن، سرب و مس استفاده شد و اندازه گیری ها توسط دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی شعله ای صورت گرفت. اثر عوامل موثر مانند ph، مقدار لیگاند، مقدار جاذب، سرعت عبور محلول نمونه، نوع، حجم،غلظت و سرعت عبور محلول شوینده و نیز حجم محلول نمونه مورد بررسی قرار گرفته و بهینه گردیدند. مقدار ph بهینه برای جداسازی یون های فلزی برابر با 5 بوده و یون های فلزی به طور کامل با استفاده از 5 میلی لیتر نیتریک اسید 3 مولار شسته شدند. اغلب یون های مزاحم، مزاحمتی برای جداسازی و اندازه گیری یون های فلزی هدف نداشتند. در شرایط بهینه حد تشخیص روش برابر 9/0، 2/1، 0/2 و 75/0 میکرو گرم بر لیتر و محدوده ی خطی روش 600-5، 600-5، 600-10 و 600-5 میکروگرم بر لیتر به ترتیب برای کاتیون های کروم، آهن، سرب و مس به دست آمد. در بخش دوم این پژوهش از ترکیب استخراج فاز جامد با روش میکرواستخراج مایع–مایع پخشی بر پایه ی مایعات یونی و به شیوه ی تغییر یک متغیر در زمان برای استخراج و پِیش تغلیظ مقادیر بسیار اندک کاتیون مس و اندازه گیری آن توسط دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی شعله ای استفاده شده است. در این بخش محلول حاصل از استخراج فاز جامد پس از خنثی سازی به عنوان محلول نمونه در میکرواستخراج مایع-مایع پخشی به منظور غنی سازی بیشتر کاتیون مس مورد استفاده قرار گرفت. برای استخراج یون مس از لیگاند h2[me2salpnme2] حل شده در اتانول (به عنوان حلال پخش کننده) استفاده گردید. پارامترهای موثر بر استخراج از قبیل ph، غلظت لیگاند، مقدار حلال استخراج کننده، نوع و حجم حلال پخش کننده، زمان استخراج، اثر نمک، و سرعت سانتریفیوژ بررسی و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه حد تشخیص 05/0 میکروگرم بر لیتر و محدوده ی خطی 5/4-4/0 میکرو گرم بر لیتر برای کاتیون مس به دست آمد. در این روش فاکتور تغلیظ 5000 حاصل شد
مریم رجبی مهدی زعفرانیه
در هنگام مواجهه با بسیاری از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی اغلب ناگزیر به تجزیه و تحلیل موقعیت هایی هستیم که در آن ها دو یا چند حریف اهداف متعارفی را دنبال می کنند و نتیجه اتخاذی آنها بستگی به خط مشی انتخابی رقبا دارد. چنین موقعیت هایی را، موقعیت های متعارض می نامند. نیاز به تحلیل چنین موقعیت هایی موجب بسط روش های ریاضی ویژه ای شده است که از آن ها تحت عنوان نظریه بازی یاد می شود. در این پایان نامه اهمیت نظریه بازی را در مطالعه ی رقابت بنگاه های اقتصادی بررسی می کنیم و با معرفی بازی های رایج در بازار از جمله بازی کورنو، بازی برتراند و بازی استاکلبرگ نقش نظریه بازی را برای بدست آوردن مقادیر بهینه تولید و قیمت از طریق معرفی تعادل نش و در شرایط متفاوت ( با اطلاعات کامل، با اطلاعات ناقص و در محیط فازی) مورد بررسی قرار می دهیم. در انتها نیز بازی های شبکه ای با خدمات ائتلافی را همراه با مسائل بهینه سازی معکوس بررسی می کنیم.
هانیه قنبری علیرضا اصغری
در مطالعه حاضر، برای اولین بار، یک روش کارآمد و سازگار با محیط زیست به نام میکرو استخراج با امولسیون سازی توسط عامل فعال سطحی به کمک امواج ماوراءصوت بر پایه مایع یونی (il-usa-se-me) توسعه داده شد و با چهار حالت از روش میکرو استخراج با فاز مایع(lpme) نرمال-، معکوس-، با کمک سورفاکتانت- میکرو استخراج مایع مایع پخشی، میکرو استخراج با کمک اولتراسوند و بر پایه پخش کنندگی سورفکتانت، مقایسه شد. به منظور تایید کارایی روش il-usa-se-me، استخراج و اندازه گیری همزمان پارا-انیس آلدهید، ترانس آنتول و ایزومر آن استراگول در عصاره های گیاهی مختلف (رازیانه و ریحان) و نمونه ادرار توسط کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) مورد بررسی قرار گرفت. تحت شرایط بهینه (از جمله حلال استخراجی: 90 میکرولیتر [c6mim][pf6] پخش کننده: 5 میلی گرم n-dodecylbenzenesulfonic acid sodium salt ، ph نمونه: 3، زمان ماوراءصوت : 5 دقیقه و زمان سانتریفیوژ: 5دقیقه)، محدوده تشخیص (lods)، محدوده کمی (loqs)، رنج خطی (lr) و بازیابی در رنج 16 تا 22 نانوگرم بر میلی لیتر، 48 تا 66 نانوگرم بر میلی لیتر، 0.04 تا 90 میکرو گرم بر میلی لیتر و 31/94? تا 1/101% (به ترتیب) بود. نتایج نشان داد در مقایسه با چهار حالت lpme ، روش il-usa-se-me، یک روش آسان با زمان استخراج کوتاه، حساسیت بالا و استفاده از حلال استخراجی و پخش کننده غیر سمی می باشد و بازیابی بسیار بالایی از آنالیت ها تحت شرایط بهینه شده فراهم می نماید.
امید قادری علیرضا اصغری
قسمت اول: اندازه گیری تیواستامید با استفاده از خواص الکتروکاتالیتیکی کتکول در قسمت اول این پروژه اکسایش الکتروشیمیایی کتکول در حضور تیواستامید در سطح الکترود کربن شیشه ای در بافر فسفاتی (2/0 مول بر لیتر، 0/6=ph) با استفاده از ولتامتری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفت. بعد از بررسی مکانیسم واکنش بین تیواستامید و کتکول توسط ولتامتری چرخه ای، تیواستامید به وسیله ی تکنیک ولتامتری پالس تفاضلی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد جریان پیک کاتدی کتکول در حضور غلظت های مختلف تیواستامید کاهش می یابد و کتکول می تواند در یک واکنش افزایش 1و4 مایکل تحت یک مکانیسم ec با تیواستامید واکنش دهد. کاهش جریان کاتدی کتکول یک رابطه ی خطی با غلظت های مختلف تیواستامید نشان داد که این رابطه ی خطی در محدوده ی 0/5 تا 0/125 میکرومول بر لیتر برای اندازه گیری تیواستامید با حد تشخیص 02/2 میکرو مول بر لیتر به کار رفت. قسمت دوم: اندازه گیری تیواستامید با استفاده از الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره و چیتوسان در قسمت دوم این پروژه اکسیداسیون الکتروشیمیایی تیواستامید در سطح االکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند دیواره و چیتوسان در بافر فسفاتی (15/0 مول بر لیتر، 0/7=ph) به عنوان الکترولیت حامل مورد بررسی قرار گرفت. ولتامتری پالس تفاضلی برای تعیین مقدار تیواستامید به کار رفت. اکسیداسیون آندی تیواستامید پیک خوبی نشان داد و منحنی کالیبراسیون نشان دهنده ی یک رابطه ی خطی خوب در محدوده ی 0/1 تا 0/70 میکرومول بر لیتر بود. حد تشخیص و انحراف استاندارد نسبی روش به ترتیب 745/0 میکرومول بر لیتر و %61/1 بود. روش پیشنهادی با موفقیت برای اندازه گیری تیواستامید در نمونه های حقیقی مختلف به کار رفت.
شهره ارحمی حسن زوار موسوی
در این پروژه، از روش استخراج فاز جامد به عنوان روشی حساس و گزینش پذیر جهت استخراج مقادیر کم یون های فلزی مس، نیکل، کادمیم و کبالت از محلول های آبی با استفاده از خاکستر برگ درخت انجیر استفاده شده است. فلزات سنگین موجود در محلول آبی حین عبور از ستون، توسط جاذب جذب شده و در ادامه بعد از مرحله پیش تغلیظ، فلزات سنگین با نیتریک اسید شسته و با دستگاه جذب اتمی شعله ای اندازه گیری شدند. تأثیر پارامترهای مختلف مانندph، مقدار فازجامد، حجم، نوع و غلظت عامل شوینده و همچنین اثر یون های مزاحم بر روند پیش تغلیظ آنالیت ها بررسی شد. تحت شرایط بهینه و پیش تغلیظ با 2 میلی لیتر نیتریک اسید، فاکتورهای تغلیظ 500،125، 250و125 به ترتیب برای مس، نیکل، کادمیم و کبالت به دست آمد. نمودارهای کالیبراسیون در بازه µg l-1 800-10، 300-10 ،200-10 و500-10 به ترتیب برای مس، نیکل، کادمیم و کبالت خطی بود. حد تشخیص روش نیز برای مس، نیکل، کادمیم و کبالت به ترتیب برابر25/3، 67/2 ،42/0و 30/2 بود. این روش با موفقیت برای پیشتغلیظ مس، نیکل، کادمیم و کبالت در نمونههای حقیقی با نتایج قابل قبولی به کار رفت. در قسمت دوم پروژه، حذف فلزات نیکل، کادمیم و کبالت از فاضلاب های صنعتی با خاکستر برگ درخت انجیر به عنوان جاذبی طبیعی و ارزان قیمت بررسی شده است. مطالعات ناپیوسته به منظور اندازه گیری تأثیر پارامترهای مختلف مانند ph ، زمان تماس، مقدار جاذب و دما انجام شد. تحت شرایط بهینه، تعادل جذب یون های فلزی با مدل ایزوترمی لانگمویر و سینتیک جذب با مدل شبه-درجه دوم مطابقت بیشتری داشتند. مطالعات ترمودینامیکی نیز نشان داد فرایند جذب از نوع گرماگیر و خود به خودی می باشد.
محمد بذرگر دیندارلو مریم رجبی
چکیده در بخش اول این پروژه دو روش میکرواستخخرا به نامهای میکرواسخخرا امولسیونی با کمک اموا فراصتتتو 1 و میکرواستتتخخرا مای – مای با کمک هوا 2 ، به عنوان دو روش میکرواستتتخخرا بدون حلال پخشکننده 3 ، برای اسخخرا برخی هیتدروکربتنهای آروماتیتک حلقوی 4 از نمونتههای آبتی بهکار گرفخه و پارامخرهای موثری همچون نوع حلال اسختتتتخرا کننده، حجم حلال اسخخرا کننده، میزان نمک، زمان تابش اموا فراصتو ، تدداد ستیک های مکش و تخلیه سترن و زمان سانخریییوژ بهینه شد. عملیا جداسازی با دستخهاه کروماتوگرافی گازی انجام و نخایح حاصتله از هر روش با یکدیهر مقایسته شتد. محدوده خطی، حد تشتتتخیب، بتازیتابی و میزان پیش تغلیظ برای روش میکرواستتتخخرا متای -متای بتاکمتک هو ا بته ترتی 591 بوده و برای روش - 59 درصتتد و 991 - 1 میکروگرم بر لیخر، 99 /191-1/ 1/5-111 میکروگرم بر لیخر، 62 1 میکروگرم بر لیخر، /5- میکرو استتتخخرا امولستتتیونی بتا کمتک اموا فراصتتتو این مقتادیر برابر با 111 911 میباشد. - 91 درصد و 951 - 1/19-1/39 میکروگرم بر لیخر، 95 در بخش دوم پتتتتتروژه، حستتهر نتتتتتوری گزینتتتتتشگر یتتتتتون مس (ii) ، با استتخیاده از یوندوستت 3methoxybenzylideneimino)thiophenol ) 2 در باف پلی وینی کلراید و در ستطش شتیشته تهیه شتد. اثر پارامختتترهای مخخلف از جمله نوع نرمکننده و مقدار آن، مقدار لیهاند، مقدار افزودنی یونی، ph و زمان پاسخ حستهر مورد بررستی ارار گرفخه و بهینه ستازی شد. در شرای به ینه، گسخرهخطی پاسخ حسهر مس ) ii ( در 9/4 بدستت آمد. زمان پاستتخ 11 ×11- 6/45 مول بر لیخر بوده و حدتشتتخیب 5 ×11 - 8/1 تا 4 ×11- محدوده 5 دایقه و ph بهینه برای پاستخ حستهر فو 9 ph= میباشتد. این حسهر برای اندازهگیری مقدار یون مس (ii) در نمونتت ههای حقیتتقی به کار رف و نختایح گویتای آن اس که از این حسهر به خوبی میتوان برای تدیین مس ) ii ( اسخیادهکرد. کلمات کلیدی : هیدروکربنهای آروماتیک حلقوی، میتتتتتتکرواستتخخرا مای – مای با کمک هوا، میتتتتکرواست ختتتتخرا امولست یتتتتونی با کمک اموا فتتتتراصتو ، حستهر نتتتتوری، مس) ii (، یون دوس 3methoxybenzylideneimino)thiophenol ) 2 abstract in the first part of the present work, two free disperser used microextraction methods, namely ultrasound-assisted emulsification microextraction (usaeme) and air-assisted liquid–liquid microextraction (aallme), were used for extraction and determination of some pahs in aqueous samples coupled with gas chromatography. effective parameters such as type and volume of solvent, sample ionic strength, sonication time and the number of sucking and injecting of the mixture of aqueous sample solution and extraction solvent with a syringe were optimized. under the optimum conditions, the best results were evaluated and compered to achieve the better microextraction method. the performance of the proposed methods were studied in terms of linear dynamic range (ldrs from 0.5 to 100 ?g/l) and (ldrs from 0.5 to 110), linearity (r2 ?0.997) and ( r2?0.995), precision (repeatability: rsd%?4.7, reproducibility: rsd%?6.8), (repeatability: rsd%?7.9, reproducibility: rsd%?8.6). extraction percents (59-97%) and (70-95), limits of detection (lods) in the range of (0.091–0.26 ?g/l) and (0.17-0.39), respectively for (usaeme) and (aallme) were obtained for different pahs. the applicability of the proposed methodwas evaluated by the extraction and determination of pahs from several natural water samples in the second part of the work, copper (ii) selective optical sensor was prepared based on 2-(3-methoxybenzylideneimino) thiophenol as a carrier in pvc matrices on the surface of glass. the influence of effective variables (including type of plasticizer, amount of ligand and ionic additive, ph and response time) were investigated and optimized. under the optimum conditions, response linear range, detection limit, response time and ph were 8.1×10-5 – 2.4×10-4 m, 7.45×10-5 m, 11 min and 7.0, respectively. the obtained results showed that the prepared sensor could be used for determination of cu 2+ in real samples. key words: pahs, air assisted liquid – liquid microextraction (aallme), ultrasound assisted emulsification microextraction (usaeme), optical sensor, copper, 2-(3-methoxybenzylideneimino) thiophenol
فروزان فیضی فرهاد احمدی
بخش اول این پایان نامه شامل سنتز نانوذرات سوپرمغناطیسfe3o4- sio2- c18 به عنوان جاذب جهت استخراج آفت کش zineb از نمونه آب کشاورزی تحت شرایط فراصوت است که از اسپکتروفوتومتری مشتقی مرتبه اول به منظور اندازه گیری استفاده گردید. نانوذرات مغناطیسی سنتز شده توسط sem، xrd، ft-ir و zeta sizer شناسایی گردیدند. نانوذرات مغناطیسی یک ساختار کروی به قطر 198 تا 201 نانومتر را نشان دادند. استخراج فاز جامد مغناطیسی توسط حل کردن نانوذرات مغناطیسی fe3o4- sio2- c18 در محلول بافر و تحت شرایط فراصوت انجام گردید. سپس جاذب با استفاده از یک آهن ربا از محلول جداشده و آنالیت توسط محلول par-dmso واجذب گردید. شرایط استخراج مانند: ph نمونه، حلال های شویشی و واجذب، مقدار جاذب، زمان واجذب، حجم نمونه، و اثر یون مزاحم بهینه گردید. همچنین بهترین طول موج نیز برای روش مشتقی مرتبه اول انتخاب گردید. منحنی کالیبراسیون در رنج غلظتی 7-10×2 تا 5-10×8/8 مول بر لیتر خطی است که از معادله منحنی کالیبراسیون da/d? = 88.60c(m)+0.0055پیروی می کند، ضریب هم بستگی روش 991/0 به دست آمد. lod و loq روش به ترتیب 8-10×8 و 7-10×2 به دست آمد و انحراف استاندارد نسبی روش ?2/3 است. بازیابی استخراج 3 غلظت مختلف ( 6-10×1، 6-10×5 و 5-10×1 مول بر لیتر ) به ترتیب ?96، ?3/98 و ?5/98 به دست آمد. در قسمت دوم این کار یک روش ساده، سریع و کارآمد برای استخراج متادون از نمونه پلاسما و آنالیز آن با کروماتوگرافی گازی (دتکتور یونش شعله) مورد بررسی قرار گرفت. این روش بر اساس استخراج فاز جامد مغناطیسی با استفاده از نانوذرات مغناطیسیfe3o4- sio2- c18 به عنوان جاذب است. استخراج فاز جامد مغناطیسی توسط حل کردن نانوذرات مغناطیسیfe3o4- sio2- c18 در نمونه پلاسما (به منظور رسوب دادن پروتئین های پلاسما از محلول بافر برینتون-رابینسون: استونیتریل، با نسبت 4:1 و 7 ph=استفاده شد) تحت امواج فراصوت انجام گردید. سپس جاذب با استفاده از یک آهن ربا از محلول جداشده و آنالیت توسط محلول متانول واجذب گردید. عوامل موثر بر میزان استخراج مانند ph محلول، نوع حلال واجذب و شویشی، حجم حلال واجذب، میزان جاذب، نسبت بافر: استونیتریل و مدت زمان واجذب بهینه گردید. تحت شرایط بهینه منحنی کالیبراسیون رسم گردید که در رنج غلظتی 10/3?31000 نانوگرم بر میلی لیتر خطی است و از معادله منحنی کالیبراسیون yarea=6.98cng/ml+10440 تبعیت می کند و ضریب هم بستگی روش 99/0است.lod و loq روش به ترتیب 94/0 و 22/3 نانوگرم بر میلی لیتر به دست آمد. انحراف استاندارد نسبی روش ?80/1 محاسبه گردید.
سمانه نیک اندیش مریم رجبی
در این پروژه حاضر، دو رنگ فنل رد و متیل اورانژ پس از بررسی رنج خطی با نسبت غلظتی یکسان برای حذف همزمان انتخاب شدند. در چنین شرایطی برای کاهش هم پوشانی بین نمودارهای جذب همزمان دو رنگ و برقراری رابطه ای مناسب بین جذب و غلظت هر رنگ از روش اسپکتروسکوپی مشتقی استفاده شد. روش حذف به کار برده شده، با استفاده از جاذب نانو ذرات zn(oh)2 تثبیت شده بر روی کربن فعال انجام شد. جهت بهینه سازی از طرح مرکب مرکزی در پنج متغیر مهم ph، میزان جاذب، غلظت الکترولیت، زمان تماس و دما با موفقیت در مطالعه و بهینه سازی فرایند حذف همزمان رنگ های فنل رد و متیل اورانژ انجام شد.32 آزمایش بر اساس مدل درجه دوم بدست آمد. نتایج تحلیل واریانس، نشان می دهد که پاسخ حاصل به خوبی می تواند توسط مدل توضیح داده شود. مقدار ضریب رگرسیون بالا بین متغیرها و پاسخ نشان می دهد که بین مدل و داده های تجربی تطابق خوبی وجود دارد. در این پروژه به منظور کاهش زمان حذف از حمام فراصوت استفاده شد که تأثیر به سزایی در کاهش زمان حذف به همراه داشت و زمان حذف را از 80 دقیقه به 21/19 دقیقه کاهش داد. ایزوترم های جذبی تک جزئی و چند جزئی فرندلیچ و لانگمویر بررسی شدند. برازش داده های تجربی با مدل های مختلف ایزوترم جذبی فرندلیچ و لانگمویر نشان دهنده مناسب بودن مدل فرندلیچ برای تجزیه و تحلیل داده های جذبی تعادلی در حالت تکی و همزمانی است. آنالیز داده های تجربی با مدل های سینتیکی مختلف متداول مانند الویچ، نفوذ درون ذره ای، سینتیک درجه اول و دوم نشان داد که جذب رنگ های مذکور بر روی این جاذب از سینتیک درجه دوم تبعیت می-کند.
تهمینه مومنی بیگدلی مریم رجبی
در این پروژه دو رنگ متیل بلو و متیل اورانژ پس از بررسی رنج خطی با نسبت غلظتی یکسان برای حذف همزمان انتخاب شدند. برای برقراری رابطه ای مناسب بین جذب و غلظت هر رنگ از روش حداقل مربعات کلاسیک (cls) استفاده شد. روش حذف به کار برده شده، با استفاده از جاذب نانو ذرات روتنیم تثبیت شده بر روی کربن فعال انجام شد. به منظور بهینه سازی پارامترهای موثر در فرآیند حذف از جمله ph، مقدار جاذب، دما، غلظت رنگ و زمان تماس محلول رنگ و جاذب از طرح باکس- بنکن استفاده شد. 32 آزمایش بر اساس مدل درجه دوم به دست آمد. نتایج تحلیل واریانس، نشان می دهد که پاسخ حاصل به خوبی می تواند توسط مدل توضیح داده شود. مقدار ضریب رگرسیون بالا بین متغیرها و پاسخ نشان می دهد که بین مدل و داده های تجربی تطابق خوبی وجود دارد. قابل ذکر است که جهت کاهش زمان حذف از حمام فراصوت استفاده شد.ایزوترم های جذبی تک جزیی و چندجزیی فرندلیچ و لانگمویر بررسی شدند. برازش داده های تجربی با مدل های مختلف ایزوترم جذبی فرندلیچ و لانگمویر نشان دهنده مناسب بودن مدل ایزوترمی فرندلیچ برای تجزیه و تحلیل داده های جذبی تعادلی در حالت تکی و برای حالت همزمانی است. آنالیز داده های تجربی با مدل های سینتیکی مختلف متداول مانند الویچ، نفوذ درون ذره ای، سینتیک درجه اول و دوم نشان داد که جذب رنگ های مذکور بر روی این جاذب ها از سینتیک درجه دوم تبعیت می کند.
زهرا خوانین زاده مریم رجبی
در پروژه ی حاضر آلومینای نانو ساختار به روش سنتز احتراقی محلول سنتز شد. نمونه ی نانوآلومینای تهیه شده با روش های مختلف ir ,xrd ,sem و bet آنالیز شد و بعنوان جاذب استفاده گردید. جاذب با نشاندن لیگاند n´,n- بیس ( سالسیلیدن)-2و2- دی متیل-1و3- پروپان دی آمین(brsmpa) روی نانوآلومینای پوشیده شده با سدیم دو دسیل سولفات (sds) آماده شد. میکروستون پر شده با نانوآلومینای اصلاح شده برای جداسازی و پیش تغلیظ مقادیر بسیار کم یون های نیکل، مس و کبالت در نمونه های گیاهی و آب استفاده شده و بوسیله اسپکتروفتومتر جذب اتمی شعله ای اندازه گیری شدند. پارامترهای موثر مانند ph نمونه، حجم نمونه، مقدار جاذب، مقدار لیگاند، مقدار sds، نوع و غلظت شوینده، سرعت جریان نمونه و شوینده بهینه شدند. اثر یون های مزاحم و ارقام شایستگی مورد بررسی قرار گرفتند حد تشخیص روش برای کاتیون های مس، نیکل وکبالت به ترتیب برابر 22/1، 89/1، 04/2 میکروگرم بر لیتر بدست آمد. منحنی های کالیبراسیون برای مس در محدوده ی غلظتیg l-1µ 600-4 و برای نیکل در محدوده ی غلظتیg l-1µ 600-7/5 خطی برای کبالت در محدوده ی غلظتیg l-1µ 600-8/6، می باشند. همچنین مدل های ایزوترم جذب سطحی تعادلی مورد مطالعه قرار گرفت و ثابت های هر کدام محاسبه شد. مطالعات سینتیکی روی مدل های مختلف مانند شبه درجه اول، شبه درجه دوم، الوویچ و نفوذ درون ذره ای انجام شد. همچنین بررسی های ترمودینامیکی نشان داد که فرآیند جذب، خود به خودی و گرمازا می باشد.
فاطمه مقبلی حمید شیرخانلو
در قسمت اول این پروژه، از جاذب نانو مزوحفره uvm-7 عامل دار شده با گروه آمین (nh2-uvm-7) به عنوان استخراج کننده ی فاز جامد، برای پیش تغلیظ همزمان سرب و کادمیوم با روش اسپکترومتری جذب اتمی با کوره گرافیتی استفاده شده است. پارامتر های موثر بر استخراج از قبیل مقدار جاذب، ph، نوع، غلظت و حجم حلال شوینده، سرعت جریان محلول نمونه و حلال شوینده بررسی و بهینه شدند. مقدار ph بهینه برای جداسازی یون های فلزی به طور هم زمان بر سطح جاذب 5 بود و یون های فلزی به طور کامل با استفاده از 4 میلی لیتر نیتریک اسید mol l-1 2/0 شسته شدند. اغلب یون های مزاحم، مزاحمتی برای جداسازی و اندازه گیری یون های فلزی مورد نظر نداشتند. انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص روش به ترتیب برابر 1025 و 85 نانوگرم بر لیتر برای کاتیون های سرب و کادمیوم بدست آمد. محدوده خطی 5500-250، 250-15 نانوگرم بر لیتر به ترتیب برای سرب و کادمیوم بدست آمد. در قسمت دوم این پروژه، از جاذب nh2-uvm-7 برای حذف فلزات سرب و کادمیوم از محلول های آبی استفاده شد. در این بخش تأثیر پارامترهای موثر بر فرآیند حذف شامل ph، زمان تماس، مقدار جاذب و دما با استفاده از روش ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی ایزوترم-های جذب، بهترین انطباق نتایج تجربی با ایزوترم فروندلیچ به دست آمد. به علاوه مطالعات سینتیکی انجام شده نشان دهنده بهترین تطبیق داده های تجربی با سینتیک شبه درجه دوم بود. بر اساس مطالعات ترمودینامیکی فرآیند از نوع گرماگیر و به صورت خود به خودی است.
مریم ابراهیمی حسن زوار موسوی
گرافن به عنوان عضو جدید خانواده ساختارهای کربنی، به علت مساحت سطح ویژه زیاد آن، قابلیت های منحصر به فردی برای استفاده به عنوان جاذب را دارا می باشد. در بخش نخست این پژوهش، حذف فلز سرب از محلول های آبی با استفاده از ذرات گرافن مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای متعددی از جمله ph محلول مورد آزمایش، مقدار جاذب مورد استفاده، دما و زمان تماس برای دست یابی به شرایط بهینه ی جذب، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های بدست آمده در مدل های مختلف ایزوترم های جذب از جمله لانگمویر، فروندلیچ، و تمکین مورد مطالعه قرار گرفتند. مطالعات انجام شده نشان از تطابق ایزوترم جذبی فروندلیچ با داده های تجربی دارد. بررسی های سینیتیکی انجام شده بر روی داده های بدست آمده، نشان دهنده ی بهترین تطبیق داده های تجربی با سینیتیک شبه درجه دوم بود. براساس مطالعات ترمودینامیکی، فرآیند جذب از نوع گرماگیر و به صورت خودبه خودی است. در بخش دوم، استخراج و پیش تغلیظ مقادیر بسیار کم سرب، با استفاده از ستون حاوی ذرات گرافن به عنوان جاذب استخراج کننده با استفاده از دستگاه جذب اتمی کوره ای، مورد مطالعه قرار گرفت. برخی از پارامترهای موثر از جمله ph محلول، مقدار جاذب پرکننده ستون، شرایط حلال شوینده از جمله نوع، حجم و غلظت آن و حجم نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. فاکتور تغلیظ تحت شرایط بهینه 250 بدست آمد. مزاحمت سایر یون های فلزی بر بازده استخراج مورد بررسی قرار گرفت.در پایان، روش، به طور موفقیت آمیزی برای آنالیز نمونه های حقیقی به کار گرفته شد.
مریم رجبی محمدرضا احمدخانی
زنان همواره به عنوان شخصیت های داستانی در ادبیات حضور داشته اند، امّا تا قبل از نویسندگی آنان، چهره ای که در آثار ادبی از زنان ترسیم می شد، چهره ای بود که از منظر و دیدگاه مردانه به آن پرداخته شده بود. مهّم ترین هدف تحقیق حاضر، تلاش برای بازنمود هوّیتی زنانه در سطح دستـوری در رمان سووشون بوده است و به این منظور، به بررسی و تحلیل پرفروش ترین رمان سیمین دانشور یعنی سووشون از نظر عناصر دستوری (اسم، فعل، صفت، قید و حروف ربط) به کار رفته شده در گفتار شخصیت های زن داستان بر اساس معیارهای دستوری و مشخصه های معنایی (+ احساسی، + منفعل، + بیانگر، + بی لیاقت، + بی اطلاع، + گفتاری، + مطیع) که نشان دهنده جنسیت هستند پرداختیم. نتایج آمارها نشان داده اند که تقابل های دوگانه و مقولات دستوری مخفی که نشان دهنده جنسیت هستند به طور ملموس و معناداری در سطح واژگان و عبارات و جملات رمان سووشون از سوی شخصیت های زن داستان به کار برده شده اند. بنابراین می توان گفت که جنسیت نیز همچون عوامل ایدئولوژیکی در تولید نوع متن نقش دارد.
دیمن مارفی مریم رجبی
در قسمت اول این پروژه، نانو ذرات پالادیم تثبیت شده روی کربن فعال سنتز شد و با تکنیک های xrd و sem شناسایی شد و سپس بالیگاندn-(5-برمو سالیسیلیدن)-4-نیترو-1،2 فنلین دی آمین اصلاح شده وبه عنوان استخراجکنندهی فاز جامد، برای پیش تغلیظ همزمان عناصر مسوآهن با روش اسپکتروفوتومتری جذب اتمی شعلهای استفاده شد.برای تعیین تأثیرگذارترین عوامل براستخراج مس وآهن به روش استخراج فاز جامد از طرح پلاکت – برمن استفاده شد.سپس متغیرهای موثر با استفاده از طرح باکس - بنکن بهینه شدند.شرایط بهینه بدست آمده از طرح آماری شامل : 5/5= ph، مقدار عامل کمپلکس دهنده(لیگاند): 0084/0گرم و مقدار جاذب برابر با 1066/0گرم است و یونهای فلزی جذب شده بطور کامل با استفاده از 3 میلیلیتر از نیتریک اسید 3 مولار شسته شدند. اغلب یونهای مزاحم، مزاحمتی برای جداسازی و اندازهگیری یونهای فلزی موردنظر نداشتند. حدتشخیص روش به ترتیب 6/1، 1/3 میکروگرم بر لیتر برای مس و آهن به دست آمد. انحراف استاندارد نسبی روش کمتر از 3% محاسبه شد. فاکتور پیشتغلیظ 250 برای مس و آهن حاصل شد.این روش با موفقیت برای پیشتغلیظ مقادیر کم مس و آهن در نمونههای طبیعی و با نتایج قابل قبولی به کار رفت. در قسمت دوم این پروژه، نانو ذرات سولفید روی - منگنز تثبیت شده روی کربن فعال سنتز شد و با تکنیک های xrd و sem شناسایی شد و سپس با لیگاندn،َn - بیس (سالسیلیدن)مزو 1، 2 دی فنیل اتیل دی آمین (smphea)اصلاح شد و برای جداسازی و پیشتغلیظ یونهای مس، سرب وآهنو اندازهگیری به روش اسپکتروفوتومتری جذب اتمی شعلهای به کار رفت. سرعت عبور نمونه و شوینده، ph، محلول شوینده،نوع، غلظت و حداقل مقدار شوینده برای واجذبی یونها بهینه شدند. همچنین حجم نمونه و اثر مزاحمتهای گوناگون بر جذب یونها بررسی شدند. انحراف استاندارد نسبی روش به ترتیب برابر83/2، 41/3، 15/3برای یونهای مس، آهن و سرب حدتشخیص روش21/2، 34/2 و 97/0 میکرو گرم بر لیتر به ترتیب برای مس، آهن و سرب به طور نسبی به دست آمدند. فاکتور پیشتغلیظ به ترتیب 375، 500 و 250 برای مس، سرب و آهن حاصل شد. این استخراج کنندهی فاز جامد جدید برای پیشتغلیظ مقادیر کم یونها در آب و نمونههای گیاهی با درصد بازیابی بالا استفاده شد.
امید محمدنژاد علیرضا اصغری
در پروژه حاضر ، نانوذرات مس سولفید سنتز و روی کربن فعال تجاری بار شد و به عنوان یک جاذب برای حذف رنگ مالاشیت سبز از محلول آبی به کار رفت . نانوذرات با اثر میدان میکروسکوپ الکترونی تقطیعی و پراش پرتو ایکس ، شناسایی شدند . آزمایش ها ، برای بررسی تأثیر پارامترهای شیمیایی و فیزیکی مانند ph ، pzc ph ، مقدار جاذب ، غلظت رنگ اولیه ، زمان تماس و قدرت یونی ، ناپیوسته انجام شد. سینتیکهای جذب با استفاده از مدلهای نفوذ درون ذره ای ، شبه مرتبه ی اول و شبه مرتبه دوم مطالعه شد . مدل شبه مرتبه دوم سینتیک های جذب را بهتر نشان داد و مکانیزم با جذب سطحی و نفوذ درون ذره ای کنترل شد . داده های تعادلی به خوبی با دو مدل ایزوترم لانگمویر و فروندلیچ تطابق داشت.
سپیده رادمان نیا علیرضا اصغری
در این پایاننامه، ابتدا اکسایش الکتروشیمیایی 4 آمینو فنول و پارا فنیلن دی آمین در محیط آبی - مورد بررسی قرار گرفت. سپس رفتار الکتروشیمیایی آنها در حضورنوکلئوفیل مالونونیتریل در شرایط مناسب در هر مورد ارزیابی گردید. بررسیهای انجام گرفته نشان داد که 4 آمینو فنول و پارا فنیلن دی آمین می - 0 مولار در محلول آب/اتانول / توانند در حضور مالونونیتریل در محلول بافر فسفات 21 طی مکانیسم ececcc مشتقات جدیدی از ایندولها را تولید کنند. در تمامی مراحل برای بهینه سازی شرایط الکترولیز و تعیین مکانیسم، از ولتامتری چرخهای ، کولومتری در پتانسیل کنترل شده و اسپکتروسکوپی جذبی ماورابنفش استفاده شد. محصولات نهایی پس از جداسازی، بوسیله روشهای مختلف اسپکتروسکوپی همچون 1hnmr ، 13cnmr ، ir ، chn ، اسپکتروسکوپی جرمی ms و نقطه ذوب مورد شناسایی قرار گرفتند.
علیرضا رضائی مهراورنگ قائدی
در این پروژه، با استفاده از روش استخراج فاز جامد، کاتیون های کروم، مس، سرب، نیکل، کادمیم و کبالت هم زمان پیش تغلیظ، استخراج و توسط دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی شعله ای اندازه گیری شدند. فاز جامد شامل کربن فعال حاصل از چوب درخت اکالیپتوس به همراه نانو ذرات هیدروکسید نقره و لیگاند چهار دندانه- n’,n بیس (سالیسلیدین)-2 و 2- دی متیل پروپان -1،3-دی آمین (smpa) باشد. جهت بهینه سازی فرایند استخراج و بازیابی کاتیون ها از طراحی آزمایش بهره گرفتیم در اینجا به منظور اثر دادن کامل برهمکنش ها با تعداد بیش از دو فاکتور، از طرح عاملی کسری از نوع طرح مکعب مرکزی استفاده شد. برای این کار، پارامترهای موثر را به دو دسته تقسیم بندی کردیم: دسته اول؛ پارامترهایی که در مرحله جذب موثرند و عبارت اند از: ph، مقدار جاذب (برحسب گرم)، مقدار لیگاند (برحسب گرم) و سرعت عبورمحلول نمونه (برحسب میلی لیتر بر دقیقه) هستند که بهینه آن ها به ترتیب در نقاط73/5، 12/0، 03/0، 38/1 به دست آمد. دسته دوم؛ پارامترهایی که در مرحله واجذب موثرند و آزمایش های مربوط به آن بعد از بهینه سازی مرحله جذب، طراحی و انجام شدند که عبارت اند از: غلظت (برحسب مولاریته)، حجم (برحسب میلی لیتر) و سرعت عبور (برحسب میلی لیتر بر دقیقه) اسید نیتریک که بهینه آن ها به ترتیب در نقاط 98/4، 98/5، 9/0 حاصل شدند. در شرایط بهینه اثر یون های مزاحم بررسی شد و مشخص شد که حضور این یون ها در بازیابی کاتیون های سرب و کادمیم تقریباً بی اثر و در بقیه به میزان خیلی کم اثرگذار است. بررسی پارامترهای تجزیه ای نشان داد که در شرایط بهینه حد تشخیص روش برابر 7/4، 3، 4، 7/1، 6/1، 3/2 میکروگرم بر لیتر و گستره خطی روش 600-10، 700-5، 700-10، 600-10، 600-5، 700-10 میکروگرم بر لیتر به ترتیب برای کروم، مس، سرب، نیکل، کادمیم و کبالت به دست آمد.
شقایق علیفری علیرضا اصغری
در این پروژه? نانو ذرات سیلیکا تثبیت شده بر روی اکسید آهن سنتز شد و با تکنیک های xrd و ft-irو sem شناسایی شد و سپس با لیگاند سالیسیلیک اسید اصلاح شده و به عنوان جاذب برای استخراج همزمان عناصر کروم?کادمیم?مس و منگنز با روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی شعله ای استفاده شد. برای تعیین عوامل تاثیرگذار بر استخراج کروم?کادمیم?مس و منگنز به روش میکرو استخراجی فاز جامد پخشی با کمک هوا از طرح ترکیب مرکزی استفاده شد. برای این کار، پارامترهای موثر را به دو دسته تقسیم بندی کردیم: دسته اول؛ پارامترهای که در مرحله جذب موثرند و عبارت اند از: ph، مقدار جاذب (برحسب میلی گرم)، تعداد چرخه ها هستند که بهینه آنها به ترتیب در نقاط 30/5 ، 30، 27، به دست آمد. دسته دوم؛ پارامترهایی که در مرحله واجذب موثرند. آزمایش های مربوط به آن بعد از بهینه سازی مرحله جذب، طراحی و انجام شدند که عبارت اند از: غلظت (بر حسب مولارینه)، حجم(برحسب میلی لیتر) و زمان(بر حسب دقیقه) اسید نیتریک که بهینه آن ها به ترتیب: 3، 2/0، 15حاصل شدند. در شرایط بهینه اثر یون های مزاحم بررسی شدند و مشخص شد که حضور این یون ها در بازیابی کاتیون ها تقریبا بی اثر است. بررسی پارامترهای تجزیه ای نشان داد که در شرایط بهینه فاکتور پیش تغلیط روش 50 و حد تشخیص روش برابر4/0، 2/0، 3/0 و 2/0 میکرو گرم بر لیتر و گستره خطی روش 297-5/1، 50-6/0 ، 209-9/0 ، 114-6/0 میکروگرم بر لیتر و فاکتور تغلیظ 47، 50، 43 و 39.5 به ترتیب برای کروم، کادمیم، مس و منگنز به دست آمد.
سلما جدلی مریم سجادی
در این پروژه حذف یون های سرب (ⅱ) و مس (ⅱ) از محلول های آبی با استفاده از جذب سطحی آنها بر روی خاکستر برگ درخت سپیدار مطالعه شد و تاثیر فاکتورهای مختلف یعنی ph، زمان تماس، مقدار جاذب و دما و نیز اثرات برهم کنشی آنها به روش طراحی آزمایش مرکب مرکزی بررسی شد و سپس شرایط بهینه با استفاده از تابع شرایط مطلوب بدست آمد. پس از آن با ملاحظه ی شرایط بهینه به صورت 68/5 ph=، زمان تماس 23 دقیقه، مقدار 14/0 گرم جاذب و دمای ℃ 29 مطالعات ایزوترمی، سینتیکی و ترمودینامیکی انجام شد و نتایج نشان داد که مدل لانگمویر و مدل سینتیکی شبه درجه ی دوم به ترتیب برترین مدل های ایزوترمی و سینتیکی در این سیستم می باشند. مطالعات ترمودینامیکی نیز نشان داد که فرآیند جذب در این سیستم گرماگیر و خودبه خودی می باشد و همچنین مقدار انرژی فعالسازی گویای فیزیکی بودن جذب سطحی یون های سرب (ⅱ) و مس (ⅱ) بر روی این جاذب بود.
صدیقه سبزعلیان دستجردی مریم رجبی
در مطالعه¬ی حاضر برای اولین بار، یک روش سریع، ساده، کارآمد و دوستدار محیط زیست، به نام پراکندگی ماتریکس فاز جامد میکرو قرار داده شده در مسیر (in-line mmspd)، برای اندازه¬گیری همزمان هفت رنگ سودان (شامل سودان i، ii، iii، iv، نارنجی g، سیاه b و قرمز g)، در ادویه¬جات فلفل قرمز، پاپریکا، سماق، زعفران، زردچوبه، کاری و هفت¬ادویه، توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا، توسعه داده شد. در این روش، فرآیند استخراج و جداسازی به طور متوالی و به صورت in-line، انجام می¬شود. به منظور بهینه¬سازی عوامل موثر بر استخراج، از طراحی آزمایش مرکب مرکزی استفاده گردید. تحت شرایط بهینه (شامل 0426/0 گرم از نمونه، 0216/0 گرم فلوریسیل، 0217/0 گرم سیلیکا و 0141/0 گرم آلومینا و مدت سایش 112 ثانیه)، حدود تشخیص (lods)، محدوده¬ی کمی (loqs)، رنج خطی (ldrs) و بازیابی، به ترتیب، 3/15- 3/0، 50-1، 28000-50 میکروگرم بر کیلوگرم، 5/94- 1/99، بدست آمدند.
فروغ خانعلی پور مریم رجبی
- در مطالعه اخیر، برای اولین بار یک روش میکرواستخراج مایع-مایع به کمک هوا کوچک شده در یک لوله مویینه برای استخراج مقادیر کم داروها در نمونه های زیستی و پاکسازی ماتریکس های شلوغ و پیچیده نمونه-های زیستی به وسیله کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا بهبود یافت. در این روش نیازی به استفاده از حلال پخش کننده نیست. با توجه به استفاده از لوله مویینه نه تنها حجم های مورد استفاده برای حلال ونمونه کمتر از روش میکرواستخراج پخشی مایع مایع بلکه فرایند پخش بدون نیاز به حلال پخش کننده به خوبی اتفاق می افتد.به علاوه این روش به عنوان یک روش سبزتر، ساده و سریع به منظور آنالیز سه نوع دارو شامل؛ آتروواستاتین، آملودیپین و ایبوپروفن درحجم کوچکی از نمونه های زیستی مانند پلاسما و ادرار انسان که امکان دسترسی به آنها محدود می باشد، است. پارامترهای موثر مانند ( حجم حلال استخراج، ph ، اثر نمک، تعداد مرتبه ی استخراجی) با استفاده از یک طراحی مرکب مرکزی بدست آمد. شرایط بهینه برای بدست آوردن بازده استخراج بالاتر از آنالیت ها مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه به صورت، 64/2 میکرولیتر حلال استخراجی، 50 میکرولیتر محلول نمونه 25/3میلی گرم بر لیتر و تعداد مرتبه مکش و تخلیه پیستون سرنگ 81/3 بدست آمد. تمامی منحنی های کالیبراسیون با ضریب همبستگی بالاتر از 98 درصد، خطی بودند. مقادیر بدست آمده برای محدوده تشخیص ، محدوده کمی ، محدوده خطی و میزان بازیابی به ترتیب، 3 نانوگرم بر میلی لیتر، 10 نانوگرم بر میلی لیتر، 1/. تا 205 میکروگرم بر میلی لیتر، 1/0 تا 216 میکروگرم بر میلی لیتر و 1/0 تا 235 میکروگرم بر میلی لیتر 92%تا 95% می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که روش ارائه شده جهت اندازه گیری مقادیر کم داروها در نمونه های زیستی به خوبی کاریرد دارد.
محترمه رحیمی چاکسری مریم رجبی
در قسمت اول این پروژه، از روش میکرو استخراج مایع- مایع پخشی بر پایه ی مایعات یونی برای استخراج و پیش تغلیظ مقادیر بسیار کم کاتیون های مس، روی، نیکل و کبالت در نمونه های آبی، پیش ازاندازه گیری آن ها با تکنیک اسپکترومتر نشر نوری- پلاسمای جفت شده القایی استفاده شده است. به منظور تبدیل کاتیون های ذکر شده در بالا به گونه های هیدروفوب از لیگاند 4-متیل-n´,n- دی سالسیلیدن-1و2-فنیلندیآمین استفاده شد. پارامتر های موثر بر استخراج از قبیل ph، غلظت لیگاند، حجم حلال استخراج کننده، نوع و حجم حلال پخش کننده، زمان استخراج، سرعت سانتریفیوژ، اثر نمک و یون های مزاحم بررسی و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه، حد تشخیص های 0/57، 0/84، 1/39و 1/47 میکروگرم بر لیتر و محدوده خطی 200-2، 200-3، 250-5 و 300-5 میکروگرم بر لیتر به ترتیب برای کاتیون های مس، روی، نیکل و کبالت بدست آمد. در این روش فاکتور تغلیظ 83 تنها با پیش تغلیظ 10 میلی لیتر نمونه حاصل شد. در قسمت دوم این پروژه، یک جاذب استخراج فاز جامد جدید برای جداسازی و پیش تغلیظ یون های مس، روی، سرب، کادمیوم و منگنز پیش از اندازه گیری آن ها به روش اسپکتروفتومتر جذب اتمی شعله ای استفاده شد. این جاذب با استفاده از نانو ذرات سیلیکا ی به طور شیمیایی اصلاح شده با گروه های آمینی تهیه شد. پارامتر های موثر بر استخراج از قبیل مقدار جاذب، ph، نوع، غلظت و حجم حلال شوینده، سرعت جریان محلول نمونه و حلال شوینده بررسی و بهینه شدند. مقدار ph بهینه برای جداسازی یون های فلزی بهطور همزمان بر سطح جاذب 7 بود و یون های فلزی بهطور کامل با استفاده از 5/2 میلی لیتر نیتریک اسید 2 مولار شسته شدند. اغلب یون های مزاحم، مزاحمتی برای جداسازی و اندازه گیری یون های فلزی مورد نظر نداشتند. انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص روش به ترتیب برابر1/85، 3/28، 2/05، 1/63، 2/54 و 1/45، 1/48، 3/99، 1/46، 0/57 میکروگرم بر لیتر برای کاتیون های مس، روی، سرب، کادمیوم و منگنز بدست آمد. محدوده خطی 280-5، 100-5، 700-14، 105-5 و 200-2 میکروگرم بر لیتر به ترتیب برای کاتیون های بالا بدست آمد.
مهدی ضیائیان فیروزآبادی سید حسن زوار موسوی
در این تحقیق رنگ قرمز کنگو از محلول های آبی بوسیله سنگ گچ بررسی گردید
مریم رجبی کاظم دزفولیان
چکیده ندارد.