نام پژوهشگر: زهرا جمالی زاده
زهرا جمالی زاده محمدرضا امیرمحمدی
دو مبنای اساسی برای مشروعیت نسب وجود دارد:نخست وجود رابطه ی نکاح شرعی و قانونی و دیگری وجود نکاح پنداری است.کودکانی که خارج ازاین دومبنا متولد گردندکودکان نامشروع نامیده می شوند.این اطفال عمدتا به سه دسته تقسیم می شوند:گروه نخست کودکانی هستند که براثر ارتکاب عمل زنابین زن و مرد متولد گردیده اند.نسب این کودکان نامشروع می باشد و قانون مدنی به پیروی از نظر اکثر فقهای امامیه،آنان را به پدر و مادر خود ملحق نمی داند.اما وجود رابطه ی خونی و طبیعی این اطفال با والدین خویش،انکارناپذیر است. گروه دوم اطفال حاصل ازتفخیذ زن ومرد هستند.درعمل تفخیذ،صرفادراثرتماس بدنی زن و مرد،زن حامل نطفه ی مرد می گرددوازاین طریق کودکی پابه عرصه ی هستی می گذارد.بی شک نسب این کودکان نیز شرعی نیست.زیرابرای مشروعیت نسب کودک،بایدرابطه ی جنسی مباح باشد. قسم سوم کودکانی هستند که باپیشرفت های پزشکی امکان تولد یافته اند.یعنی کودکان حاصل از تلقیحِ مصنوعیِ عمدیِ اسپرم و تخمک بیگانه.درخصوص مشروعیت نسب این کودکان اختلاف نظراست اما نظربرگزیده آن است که چون شرایط لازم برای تحقق نسب مشروع در این حالت جمع نیست،نسب این کودکان نامشروع است. طبق مفادکنوانسیون حقوق کودک،کودکان نامشروع در برخورداری از حقوق هیچ تفاوتی با سایرکودکان ندارند.امابراساس قوانین اسلامی وطبق رای وحدت رویه ی شماره617،رابطه ی توارث میان این کودکان و والدین آنها برقرار نمی باشد. علی رغم اینکه قوانین فعلی این کودکان را از تصدی برخی مناصب اجتماعی همچون قضاوت وشهادت محروم می داند،اماسابقه ی فقهی روایات واردشده در این خصوص،خلاف این حکم را ثابت می کند.