نام پژوهشگر: راضیه قاسمی فیروزآبادی
راضیه قاسمی فیروزآبادی غلامرضا بهروزی لک
ارتباط میان جوامع اسلامی و غربی در دوران پیشامدرن به گونه ای بوده است که هر کدام از آن ها نسبتاً مستقل و بدون تأثیر پذیری فرهنگی از هم، به حیات خود ادامه می داده اند. اما طی قرون اخیر به دلیل تغییر شرایط، ارتباط جوامع مذکور ـ که دارای نظام های ارزشی متفاوت و بلکه متضادی هستند ـ از نظر کمی و کیفی تغییر کرده و به میزان تشدید ارتباط، تعارض ها و تضادهای ناشی از نظام های ارزشی متفاوت و متضاد نیز بیش تر شده و نهایتاً منجر به غلبه نسبی نظام ارزشی غرب بر جوامع اسلامی شد. عکس العمل جوامع اسلامی به این فشار، متفاوت و در بسیاری موارد، اعتراض بود که نحوه آن در دوره¬های مختلف، متفاوت بوده است. اعتراض در ابتدا توسط نخبگان و نهایتاً در دهه¬های گذشته توسط توده های مردمی علیه نظام ارزشی غرب صورت گرفت که جنبش های اسلامی، جریان های حامل این اعتراض توده ای به غرب هستند. از طرفی به علت اینکه چالش اسلام با مدرنیته و مدرنیسم یک چالش جهان بینانه بود، روند اصلاح گرایانه متأثر از مدرنیته غربی که اندیشمندان مسلمان به عنوان راه حل برای جبران عقب ماندگی جوامع خود، مطرح می-کردند؛ در دهه¬های اخیر جهت گیری غالب این جنبش ها سمت و سویی احیاگرایانه با گذار از مدرنیته غرب به سمت افق اسلامی بود.