نام پژوهشگر: قاسم جوادی صفری
حکیم جان کمال اف قاسم جوادی صفری
رساله حاضر با این پرسش اصلی و اساسی شروع به کار نموده است که مفهوم عرفان و سیاست در اندیشه امام خمینی چه بوده و رابطه آنها با هم چگونه است؟ در جستجوی پاسخ برای این پرسش ضمن بررسی مبانی فکری معرفت شناختی، انسان شناختی، دین شناختی، جامعه شناختی حضرت امام ، مفهوم سیاست از نگاه ایشان بررسی شده و ویژگی های نظام مطلوب سیاسی – از حیث محتوا و ساختار – مورد مطالعه قرار گرفته است. ایشان سیاست را نه راه و رسم کسب و گسترش قدرت بلکه شیوه هدایت و راهبری انسان ها بسوی تعالی و رستگاری می داند و به همین جهت برای آن ویژگی هایی چون: همگرایی دین و سیاست، مشروعیت الهی، ارزش گرایی، تکلیف گرایی، سعادت بخشی و هدایت گری، حفظ حرمت انسانی، جهان شمولی و برخورداری از دیپلماسی اسلامی و... قایل است. همچنین با مطالعه محوری ترین آثار عرفانی حضرت امام و بررسی مهمترین گزاره های عرفانی در اندیشه ایشان معلوم می شود که وی عرفان اسلامی را نیز به عنوان طریق متعالی برای هدایتمندی انسان ها دانسته و آنرا جزء مهمّی از اندیشه دینی قلمداد می کند و برای آن شاخصه هایی چون: همگرایی با دستورات دینی و شریعت اسلامی، همگرایی و همخوانی با عقل و برهان، رویکرد جمعی و اجتماعی، حماسه گرایی و دوری از گوشه گیری، خرقه گرایی و صوفی گری قایل می باشد و به همین جهت عرفان اسلامی را به عنوان اندیشه زنده و پویا، همسنگ سیاست و همساز آن دانسته و هر دو را برای هدایتمندی انسان ها لازم شمرده و رابطه مثبتی میان آنها قایل شده است. که این رابطه در مباحثی چون مفهوم ظاهر و باطن، رابطه شریعت و حقیقت، مفهوم و معنای رضا و توکّل و به ویژه در سلوک عرفانی و سفر سوم و چهارم از اسفار اربعه بروز و ظهور یافته است.
برهان بیگدلی نشاط قاسم جوادی صفری
سرزمین ری قبل و بعد از اسلام از نظر سیاسی و مذهبی اهمیت زیادی داشته است. بعد از فتح ری، خلفا اعراب زیادی را ساکن این سرزمین کردند. اما به دلایلی مثل نزدیکی به علویان طبرستان و شیعیان قم، به تدریج شیعیان زیادی در این شهر حضور پیدا کردند. در قرن چهارم دولت آل بویه به عنوان دولت قدرتمند شیعه بر این شهر تسلط یافتند، و با رسمی کردن مراسم های شیعی (مثل عاشورای حسینی) به اختلافات میان شیعه و سنی دامن زدند. بعد از آل بویه، غزنویان در سال 420 هجری شهر ری را تصرف کرده، مدارس و کتاب خانه های شیعیان به آتش کشیده و شیعیان زیادی را نابود کردند. در اواخر قرن ششم حنفی ها و شافعیان بر ضد شیعیان متحد شدند و درگیری ها چندان ادامه یافت که هیچ فرد شناخته شده ای از شیعیان در ری باقی نماند و باقی مهاجرت یا تقیه ی در مذهب را پیش گرفتند.بعد از این شاهد اختلافات و درگیری¬های میان شافعیان و حنفی های ساکن ری هستیم. قزوینی به نزاع میان این دو فرقه در ری اشاره دارد و می¬نویسد: با آنکه شافعیان کمتر از حنفی ها بودند بر آنان غلبه یافتند. علیرغم وجود اختلافات میان شیعه و سنی در این منطقه، شیعیان در مجالس و محافل علمی رقیبان خود شرکت می جستند تا از عقاید و نظرات آنان آگاه شوند، یعنی تعاملات مثبت هم میان شیعیان و اهل سنت وجود داشته است. اختلافات و درگیری میان حنفی و شافعی موجبات ضعف اهل سنت را در این منطقه فراهم کرد به طوری که این درگیری باعث خرابی شهر شد و بیشتر ساکنان آن مهاجرت کردند و به تدریج دوباره شیعیان در این شهر گسترش یافتند به صورتی که در قرن هفتم بیشتر ساکنان این شهر را شیعیان تشکیل می دادند و اثری از شافعیان و حنفیان نبود. البته تعامل و همگرایی لازمه رشد و شکوفایی جوامع بشری است. تاریخ نشان داده است که ملت ها در سایه¬ی تعامل و هماهنگی به اوج عزت و اقتدار رسیده اند. و زمانی که این همگرایی را از دست داده اند دچار اختلاف و تفرقه و در نتیجه نابودی شده اند. از این رو تعامل و همگرایی میان شیعیان و اهل سنت از مسائل بیار مهم، حیاتی و ضروری جهان اسلام محسوب می شود.
ایلقار اسماعیل زاده قاسم جوادی صفری
مسئله پلورالیسم دینی از موضوعات جدید کلامی بوده و توجه اندیشمندان و دانشمندان مختلف را به خود جلب نموده است و آنچه در این نوشتار ملاحظه می نمائید، رساله دکتری است که در رشته تفسیر تطبیقی (الهیّات) به رشته تحریر در آمده و در یک مقدمه و چهار بخش تنظیم و تدوین شده است. در این رساله موضوع پلورالیسم دینی در دو نوع «پلورالیسم حقانیت» و «پلورالیسم نجات» مورد بررسی قرار گرفته است. منظور از «پلورالیسم حقانیت» حق انگاری همه ادیان موجود و همسان دانستن آنها در خصوص اعتبار و حجیت و نجات بخش بودنشان است. اما منظور از «پلورالیسم نجات» متفاوت با «پلورالیسم حقانیت» بوده و در باره سعادت و رستگاری و نیز فرجام شناسی بحث می کند. بر اساس آیات قرآن و ادله ای از سنت نبوی (ص)، پس ظهور اسلام تا روز قیامت تنها دین حق و برتر در جهان، دین اسلام محمدی (صلی الله علیه و آله) است و با ظهور این دین الهی، ادیان قبلی منسوخ شده و اعتبار آنها به پایان رسیده است. بنابراین، در زمان حاضر تنها دین برتر و حق و نیز تنها «صراط مستقیم» به سوی خداوند متعال دین مبین اسلام است. این هم به معنای عدم موافقت نظریه «پلورالیسم حقانیت» با قرآن کریم و سنت شریف است. به نظر می رسد که تلاش پلورالیستها جهت اثبات نظریه پلورالیسم دینی و حق انگاری همه ادیان در زمان واحد و آن هم با استدلال به آیات قرآن، به طور اساسی قابل نقد و بررسی است و استناد و استدلال آنها به آیات قرآنی دقیق، علمی و قانع کننده نیست. بنابراین، ادعای سازگاری نظریه پلورالسم حقانیت در نوبت اول از نگاه قرآن کریم کاملا بی اساس است. با اینکه به اعتقاد ما، دین مبین اسلام آخرین و برترین دین الهی به شمار می آید و در قرن حاضر نیز «صراط مستقیم» منحصر در دین اسلام است، اما با وجود این، در دین اسلام تساهل و تسامح (تلرانس) جدی و غیر قابل انکار وجود دارد و بر اساس عدل و حکمت الهی، نظریه «پلورالیسم نجات» مورد تایید و تصدیق قرار می گیرد. بطوریکه بر اساس مقتضای عدل و حکمت خداوند متعال آن دسته از پیروان ادیان دیگر که بر اساس عوامل مختلف (مانند عدم درک درست پیام اسلام، عدم دست رسی به اسلام خاتم و ...) به حقانیت و برتری دین مبین اسلام محمدی (ص) نرسیده اند، همچنین، با پرهیز از عنادورزی در برابر حق و حقیقت با التزام به دین وآئین و اعتقاد خود، دارای اعمال نیک بوده باشند، چنین افرادی در نزد خداوند متعال مأجور بوده و در جهان آخرت به بهشت خواهند رفت. از طرف دیگر، بر اساس عدل و حکمت الهی جایگاه و مقام اخروی چنین افرادی باید متفاوت با جایگاه افراد مومن و مسلمان بوده باشد که یک عمر در دین برتر الهی (اسلام خاتم) زحمت کشیده و دارای اعتقاد درست و اعمال نیک بوده اند.