نام پژوهشگر: احمد مرادخانی تهرانی
عبدالهاشم میرزا احمد مرادخانی تهرانی
عوامل انحطاط جامعه را می توان دریک تقسیم بندی به اقسام ذیل تقسیم نمود: عوامل سیاسی انحطاط جوامع، عوامل فرهنگی و اخلاقی انحطاط جوامع، عوامل اقتصادی انحطاط جوامع. ظلم و ستم که به طور معمول توسط قدرتمندان و دستگاههای حکومتی بر جوامع صورت می گیرد، جامعه را در انحطاط فرو می برد، زیرا در هر جامعه ای که ظلم و ستم رواج پیداکند مردم و افراد جامعه نسبت به رهبران و حاکمان خود بد بین شده، و برای پایمال نشدن حقوق خود، بر علیه آنها قیام نموده و در صدد نابودی ظالمان برخواهند آمد، از طرف دیگر خداوند متعال نیز در آیات مختلف به هلاکت جامعه هایی که در آن ظلم رواج دارد وعده داده است. از دیگر عوامل ضعیف کننده جوامع به عنوان یک عامل سیاسی تفرقه و اختلاف است که، قدرت و عظمت جامعه را از بین می برد، و زمینه ساز تسلط دشمنان می شود، بی تردید ایجاد تفرقه در جامعه ناشی از بی ایمانی ، و پیروی از هوای و هوس خواهد بود. از عوامل دیگری که از آن می توان تحت عنوان عامل فرهنگی نام برد جهل و نادانی است، جهل و نادانی در جامعه و همچنین تقلید و پیروی کورکورانه از دیگران، راه پیشرفت فرهنگی جامعه را می بندد، و هر جا راه علم و دانش بسته شد آن جامعه در ورطه انحطاط گرفتار خواهد شد. و از جهت دیگر رواج مفاسد اخلاقی چون زنا، همجنس گرائی، و یأس و ناامیدی، از عوامل مهم اخلاقی و فرهنگی انحطاط جامعه خواهد بود. زیرا در جامعه ای که انواع مفاسد اعم از زنا، همجنس گرائی و... رواج پیدا کند، کانون های اصلی جامعه که خانواده می باشد از بین رفته و به دنبال آن فرهنگ و اخلاق در آن جامعه به نابوی می گراید، و در نتیجه انحطاط و سقوط اخلاقی پدیدار گشته و در نهایت جامعه نابود خواهد شد. از دیگر عوامل انحطاط جوامع اسراف و تبذیر است، اسراف و تبذیر در جامعه، پیامدهای ناگوار اقتصادی و اجتماعی را به دنبال داشته و عامل انحطاط جامعه خواهد بود. همچنین رباخواری و شیوع رشوه خواری و رشوه دهی، زمینه های انحطاط جامعه را فراهم می کنند. همچنین یکی از ریشه های اقتصادی انحطاط جامعه را باید در فقر و تهیدستی دانست، زیرا در منابع دینی ما فقر درجامعه را زمینه ساز انحرافات مختلف و متعددی دانسته شده است، از جمله کفر و... لذا فقر و ناداری، افراد فقیر جامعه را به سوی راههای خطرناک کشانده و باعث نابودی جامعه خواهد شد.
هادی حسن رضوی حسین علوی مهر
این نوشتار با موضوع همزیستی مسالمت آمیز ادیان از منظر قرآن و حدیث شامل سه بخش می باشد. در بخش اول ابتدا کلید واژگان و مفاهیم مربوط به آن مانند همزیستی، مسالمت و دین با توجه به کتب لغت و قرآن کریم مورد بررسی واقع شده است. سپس تحت عنوان کلیات از برخی مسائل مهم مانند همزیستی مسالمت آمیز و ادیان، ضرورت همزیستی مسالمت آمیز، همزیستی مسالمت آمیز از منظر اسلام و غرب، رابطه بین همزیستی ادیان و پلورالیزم دینی و ... بحث و گفتگو شده است. در بخش دوم برای همزیستی مسالمت آمیز ادیان راهکارهایی از دیدگاه قرآن کریم و احادیث معصومان ارائه شده است. این بخش شامل چهار فصل می باشد. در فصل اول « گفتگو و مذاکره میان ادیان » با استفاده از آیات و روایات به عنوان یک راهکار برای همزیستی بیان شده است. در فصل دوم، سوم و چهارم به ترتیب تساهل و تسامح ( رفق و مدارا )، گسترش روابط گوناگون میان پیروان ادیان، دولتها و ملتها، و برقراری معاهدات و پایبندی به آن از راهکارهای همزیستی معرفی شده است. و بخش سوم در سه فصل موانع همزیستی و عوامل تفرقه و اختلاف میان پیروان ادیان را مورد بررسی قرار داده است. و درآخر نیز یک جمع بندی و نتیجه گیری نهایی از این نوشتار ارائه شده است.