نام پژوهشگر: امیرسعید حسینی
امیرسعید حسینی غلامرضا پیروز
غزلیات شمس تبریزی، اثر مولانا جلال الدین محمد بلخی را می توان در زمره ی عالی ترین نمونه های شعر فارسی به شمار آورد. مهم ترین ویژگی این غزل ها موسیقی بکر و بی تکلفی است که به شیوه های مختلف در تمام شعر منتشر می شود. کلمات چرخ زنان از نهان گاه جان شاعر به ظهور می رسند و در همان هیأتِ ناب بدوی، زمخت و تراش نخورده، در کنار هم نظام موسیقایی اثر را می سازند. در این نظام، موسیقی کناری یکی از چهار جلوه ی موسیقی شعر، و قافیه و ردیف به اشکال گوناگون، نمود بارز آن است. در این پژوهش پس از گذری اجمالی بر طرح کلی مسأله و حدود و فرضیات پژوهش و تأمل در مبانی نظری تحقیق و تبیین مرزهای مقبول، به بررسی موسیقی کناری در غزلیات شمس تبریزی و نقش قافیه، به عنوان بخشی از موسیقی کناری، در تداعی معانی و توسعه ی تصاویر و معانی در 205 غزل از غزلیات شمس تبریزی پرداخته شده است. روال تحقیق، مطالعه و بررسی عوامل موسیقی کناری در غزلیات مورد نظر و در نهایت تحلیل آنها در چارچوب نظری بحث بوده است. پس از استخراج و تنظیم داده ها در جداول خاص، ویژگی های قافیه و ردیف از لحاظ آماری مورد بررسی قرارگرفت و سپس با تحلیل یافته ها و نیز واکاوی هنجارگریزی های مولوی در موسیقی کناری، نشان داده شد که مولانا از قافیه و ردیف به اقسام صور در جهت موسیقایی تر کردن غزل بهره برده-است.همچنین براساس طرح هندسی ابیات، الگویی برای بررسی موسیقی کناری در غزل پیشنهاد شد. درباره ی قدرت تداعی قافیه برمبنای رابطه ی مفهومی واژگان، الگوی جدیدی همراه با نمونه های متعدد پیشنهاد گردید. در بررسی مداخله ی ردیف در نقش توسعه بخشی قافیه، از منظری آماری نشان داده شد در غزل های مورد نظر، ردیف از توان قافیه برای توسعه بخشی در مسیر القای منظور شاعر نمی کاهد.