نام پژوهشگر: حسین راهدار
حسین راهدار داوود آقایی
فروپاشی شوروی به استقلال 15 جمهوری تشکیل دهنده آن به عنوان واحد های سیاسی مستقل انجامید. جمهوری های بازمانده از فروپاشی شوروی در پیرامون فدراسیون روسیه مجموعه خارج نزدیک را به وجود می آورند که در برابر خارج دور یعنی دیگر کشورهای جهان مباحث جدیدی را در روابط خارجی این کشورها ایجاد کردند. در این میان آسیای مرکزی نیز با قرار گرفتن در بین کشورهایی همچون روسیه، چین، هند، پاکستان و ایران، به یک «نقطه ی اتصال ژئوپلیتیک» تبدیل شده است. البته باید توجه داشت که که همین شرایط ژئوپلیتیک و ژئواکونومیکی، همچون شمشیری دولبه برای آسیای مرکزی عمل کرده، بطوری که توجه قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای به این شرایط، زمینه ساز شکل گیری و بروز رقابت این قدرت ها و به در پی آن بی ثبانی و بحران در منطقه شده است. در این شرایط سازمان همکاری شانگهای با هدف اعتمادسازی در مرزهای میان روسیه، چین، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان شکل گرفت و سپس در گام دوم بر موضوعات سیاسی و امنیتی، مسائل اقتصادی و تجاری نیز در دستور کار این پیمان قرار گرفت. برای بررسی اینکه سازمانی همچون سازمان همکاری شانگهای چه نقشی در عرصه سیاست منطقه ای و بین المللی بازی می کند، باید عواملی که رفتار سیاست خارجی روسیه و چین را در آسیای مرکزی شکل می دهند، از جمله: منافع هویتی، تلقی از منابع تهدید و نیز انگیزه های امنیتی و اقتصادی آنها را بررسی کرد. در این نوشتار بررسی می شود که منافع روسیه در آسیای مرکزی جهت رسیدن به جایگاه قدرت بزرگ و منافع چین در آسیای مرکزی جهت تامین امنیت اقتصادی درازمدت، آنها را به سمت شکل دادن موازنه ای نرم درمقابل ایالات متحده درچارچوب سازمان همکاری شانگهای سوق می دهد. روش بررسی این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات آن از روش مطالعه اسنادی استفاده شده است. این پایان نامه در4 فصل گردآوری شده است. در فصل اول به کلیات پژوهش و چارچوب نظری آن پرداخته می شود. در فصل دوم تعاملات قدرت و روابط این کشورها مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل سوم به بیان زمینه های شکل گیری سازمان و رویکردهای کشورهای مورد بحث می پردازیم و در فصل آخر نیز نقشی را که سازمان و اعضای اصلی آن در ایجاد توازن قوا در منطقه دارند مورد بررسی قرار می دهیم.