نام پژوهشگر: امید سهرابی نیک
امید سهرابی نیک علی محمودی
حضور نظامی امریکا در خاورمیانه به مرور زمان افزایش یافته است. این روند که پس از فروپاشی اتحاد جهاهیر شوروی، با راهبرد امنیتی بوش پدر مبنی بر نظام نوین جهانی سرعت بیشتری به خود گرفت، و به انعقاد قرار دادهای امنیتی دو جانبه و چند جانبه بین آمریکا و متحدان منطقه ای منجر شد، در زمان جورج دبلیو بوش و حاکمیت نو محافظه کاران به اوج خود رسید. این بدین معناست که امریکا پس از جنگ سرد، نه تنها هنوز به کارآمدی به کارگیری نیروهای نظامی برای تأمین منافع خود ایمان دارد، بلکه به کارگیری آن را به طور گسترده مد نظر قرار داده است. ولی در حال حاضر رئیس جمهوری از حزب دموکرات بر سر کار است که شعار تغییر سر داده است. آیا سیاست او و حزبش در خاور میانه متفاوت از سیاستهای جمهوری خواهان بوده است؟ اگر چه مدت زیادی از روی کار آمدن اوباما نمی گذرد، ولی یک بررسی کلی نشان می دهد که دموکراتها تغییرات استراتژیک و اساسی در سیاستهای خاورمیانه ای آمریکا به وجود نیاورده اند و تغییرات آنها تاکتیکی بوده است. با نگاهی دقیق ترمی توان گفت که آمریکا به دنبال سرکوب تروریسم و اسلام بنیادگرا است تا از این رهگذر امنیت خود را تامین کند. دموکراسی هم شعار است هم شیوه ی کار. آمریکا در کوتاه مدت به دنبال سرکوب عوامل نا امنی، و در بلند مدت به دنبال همشکل و منظم کردن دولت های منطقه و تضمین حضور بلند مدت خود در منطقه است. این همان چیزی است که جمهوری خواهان سخت به دنبال آن بودند. ولی تفاوت در این است که ادبیات سیاسی دموکراتها به خصوص باراک اوباما با ادبیات جورج بوش فرق می کند. جورج بوش از واژه هایی مثل جنگ صلیبی، جنگ علیه تروریسم و طرح خاورمیانه بزرگ استفاده می کرد اما اوباما از صلح، گفتگو و سازش حرف می زند.