نام پژوهشگر: علیرضا ماهپور

توسعه مدل تخصیص ترافیک جزئی و پیاده سازی آن برای شهر مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده عمران و محیط زیست 1390
  علیرضا ماهپور   امیررضا ممدوحی

فرآیند پیش بینی سفر یکی از پر اهمیت ترین قسمت های برنامه ریزی حمل ونقل است که به کار گیری آن با توجه به اطلاعات موثر و تحلیل دقیق می تواند به عنوان یک شاخص پیش بینی برای توسعه ی آینده به کار گرفته شود. مدل های پیش بینی بسیاری جهت برنامه ریزی حمل ونقل به وجود آمده اند. یکی از انواع این مدل ها مدل چهار مرحله ای کلاسیک است. شاید بتوان تخصیص ترافیک، به عنوان آخرین مرحله از فرآیند چهار مرحله ای کلاسیک، را مهمترین قسمت از مراحل مطالعات حمل ونقل دانست چراکه برنامه ریزی دقیق و کارا مستلزم دانستن میزان حجم در کمان ها است. در این تحقیق با توجه به اهمیت مرحله تخصیص ترافیک در فرآیند چهار مرحله ای کلاسیک، روش های مختلف مربوطه برای نمونه موردیِ دومین شهر بزرگ ایران، مشهد مقدس، مورد کاربرد قرار گرفته و نتایج در سطوح مختلف قیاس می شوند. مقایسه ی مقادیر برآورد شده توسط مدل ها با مقادیر مشاهده شده و همچنین مقایسه ی نتایج مدل ها با همدیگر امکان بررسی عملکرد مدل ها را فراهم می کند. با بررسی اثر اتصال در نتایج تخصیص ترافیک مشخص شد که تعداد یک اتصال برای نواحی ترافیک شهر مشهد بیشترین نزدیکی نتایج تخصیص ترافیک تعادلی را به نتایج ایجاد می کند. بررسی روش های مختلف تخصیص ترافیک و نتایج حاصله برای نمونه موردی شهر مشهد با 141 ناحیه ترافیکی، 3830 کمان و 1341 گره نشان می دهد که نتایج تخصیص ترافیک تعادلی کاربر بیشترین نزدیکی به مشاهده در مقایسه با سایر روش های تخصیص ترافیک برای شهر مشهد و دوره ی اوج صبح دارد. با این حال با ایجاد یک تغییر در نحوه تقسیم ماتریس مبدا- مقصد و استفاده از روش تخصیص ترافیک جزئی نیز می توان به نتایج قابل قبولی رسید. تحلیل نتایج برخی از شاخص های آماری ارزیابی و مقایسه نتایج برآورد- مشاهده را نشان می دهد که میانگین قدرمطلق خطاها در روش تعادلی 656 و در روش احتمالی 685 است و این کمیت برای بهترین جواب روش تخصیص جزئی برابر 750 می باشد. این درحالی است که کمینه قدرمطلق خطاها در روش تعادلی کاربر 18، در روش احتمالی 7 و برای تخصیص جزئی 46، بیشینه قدرمطلق خطاها در روش تعادلی کاربر 2513، در روش احتمالی 2373 و در روش تخصیص جزئی برابر2618 و پراکندگی خطاها نیز در روش تعادلی کاربر 550 و در روش احتمالی 556 و در روش جزئی 592 است. با مقایسه نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت با اعمال تغییری مختصر در روش های کلاسیک تخصیص، نتایج روش های جدیدتر را تولید نمود.

توسعه مدل تخصیص ترافیک جزئی و پیاده سازی آن برای شهر مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مهندسی عمران 1390
  علیرضا ماهپور   امیررضا ممدوحی

فرآیند پیش بینی سفر یکی از پر اهمیت ترین قسمت های برنامه ریزی حمل ونقل است که به کار گیری آن با توجه به اطلاعات موثر و تحلیل دقیق می تواند به عنوان یک شاخص پیش بینی برای توسعه ی آینده به کار گرفته شود. مدل های پیش بینی بسیاری جهت برنامه ریزی حمل ونقل به وجود آمده اند. یکی از انواع این مدل ها مدل چهار مرحله ای کلاسیک است. شاید بتوان تخصیص ترافیک، به عنوان آخرین مرحله از فرآیند چهار مرحله ای کلاسیک، را مهمترین قسمت از مراحل مطالعات حمل ونقل دانست چراکه برنامه ریزی دقیق و کارا مستلزم دانستن میزان حجم در کمان ها است. در این تحقیق با توجه به اهمیت مرحله تخصیص ترافیک در فرآیند چهار مرحله ای کلاسیک، روش های مختلف مربوطه برای نمونه موردیِ دومین شهر بزرگ ایران، مشهد مقدس، مورد کاربرد قرار گرفته و نتایج در سطوح مختلف قیاس می شوند. مقایسه ی مقادیر برآورد شده توسط مدل ها با مقادیر مشاهده شده و همچنین مقایسه ی نتایج مدل ها با همدیگر امکان بررسی عملکرد مدل ها را فراهم می کند. با بررسی اثر اتصال در نتایج تخصیص ترافیک مشخص شد که تعداد یک اتصال برای نواحی ترافیک شهر مشهد بیشترین نزدیکی نتایج تخصیص ترافیک تعادلی را به نتایج ایجاد می کند. بررسی روش های مختلف تخصیص ترافیک و نتایج حاصله برای نمونه موردی شهر مشهد با 141 ناحیه ترافیکی، 3830 کمان و 1341 گره نشان می دهد که نتایج تخصیص ترافیک تعادلی کاربر بیشترین نزدیکی به مشاهده در مقایسه با سایر روش های تخصیص ترافیک برای شهر مشهد و دوره ی اوج صبح دارد. با این حال با ایجاد یک تغییر در نحوه تقسیم ماتریس مبدا- مقصد و استفاده از روش تخصیص ترافیک جزئی نیز می توان به نتایج قابل قبولی رسید. تحلیل نتایج برخی از شاخص های آماری ارزیابی و مقایسه نتایج برآورد- مشاهده را نشان می دهد که میانگین قدر مطلق خطاها در روش تعادلی 656 و در روش احتمالی 685 است و این کمیت برای بهترین جواب روش تخصیص جزئی برابر 750 می باشد. این درحالی است که کمینه قدرمطلق خطاها در روش تعادلی کاربر 18، در روش احتمالی 7 و برای تخصیص جزئی 46، بیشینه قدرمطلق خطاها در روش تعادلی کاربر 2513، در روش احتمالی 2373 و در روش تخصیص جزئی برابر2618 و پراکندگی خطاها نیز در روش تعادلی کاربر 550 و در روش احتمالی 556 و در روش جزئی 592 است. با مقایسه نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت با اعمال تغییری مختصر در روش های کلاسیک تخصیص، نتایج روش های جدیدتر را تولید نمود.