نام پژوهشگر: بهروز بوچانی
بهروز بوچانی محمدرضا حافظ نیا
این تحقیق به طور کلی به بررسی تاثیر ایدئولوژی انقلاب اسلامی که در سال 1979در ایران رخ داده است بر روی ناسیونالیسم ایرانی می پردازد و در پی بیان کردن این موضوع است که که انقلاب1979با ماهیت مذهبی و اسلامی آن در ابتدای آن بیشتر بر روی عناصر هویتی مربوط به اسلام تاکید می کرده است و عناصر هویتی کاملا ایرانی که ماهیتی غیرمذهبی و غیر اسلامی داشته اند و در قبل از انقلاب از این عناصر در جهت مقبولیت حکومت پهلوی استفاده می شده است را نادیده گرفته است ، در واقع ناسیونالیسم سال های اول انقلاب بر خلاف ناسیونالیسم قبل از انقلاب که ماهیتی باستان گرایانه و تاریخی داشته است ناسیونالیسمی به شدت مذهب پایه بوده است، که بیشتر واکنشی در مقابل ناسیونالیسم به شدت باستانی گرایانه حکومت قبلی بوده است . دیگر این که در این مقاله ما می خواهیم که این مساله را بیان کنیم که انقلاب اسلامی تحت تاثیر تحولات بزرگی که درطی این مدت 30 ساله با آن ها روبه رو بوده است در جهت ناسیونالیسمی با ترکیب عناصر هویتی کاملا ایرانی و باستانی و اسلامی حرکت کرده است و هرچه از سال های اول انقلاب گذشته است به مرور از حالت مذهبی آن کمرنگ تر شده است و به سوی ترکیبی از عناصر باستانگرایانه و مذهبی رسیده است. ، در واقع انقلاب اسلامی به مرورناسیونالیسمی واقع گرایانه تر که ترکیبی از عناصر کاملا ایرانی واسلامی را برگزیده است.