نام پژوهشگر: غلامرضا رئیسیان
جواد نصیری وطن غلامرضا رئیسیان
قرآن کریم دارای جنبه های مختلف اعجاز می باشد. یکی از جنبه های آن اعجاز لغوی است که از منشعبات آن می توان به لغتهای فصیح قبائل مختلف شبه جزیره عربستان اشاره کرد. این مهم باعث به وجود آمدن کتابهای لغت، غریب القرآن و غریب الحدیث شده است. در این پروژه بررسی چند واژه غیر حجازی مورد اختلاف مترجمان انجام خواهد شد. در ابتدا بررسی سخنان موافقان و مخالفان معربات و لهجه های غیر حجازی، ترجمه و اهمیت آن، زندگی نامه مترجمان «مورد گزینش در این پروژه» و ویژگی و اشکالات ترجمه آنها انجام خواهد شد. شالوده مطالب که بررسی واژه ها و گزینش بهترین ترجمه می باشد، در فصل سوم مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
محمد مصطفائی حسن نقی زاده
با آغاز نهضت ترجمه در جهان اسلام، اخلاق فلسفیِ یونان باستان که یکسره اخلاقی «فضیلت مدار» بود، به ویژه با تبیین افلاطونی-ارسطویی آن، در میان حکیمان مسلمان رواج یافت. مسکویه(م 421 ق.) و ملا مهدی نراقی(م 1209 ق.) که از مهمترین پیروان این اخلاق هستند، به ترتیب، کتاب های «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق»، و «جامع السعادات» را با این رویکرد تألیف کردند. نظام اخلاق فضیلت، بر انسان شناسی فلسفی و عقل گرایی آن، استوار است. لذا، فصل ممیز انسان «عقل» او تعیین می شود و فضیلت برتر «حکمت» است و سعادت قصوی هم، سعادتی عقلانی است. در این اخلاق، فضیلتِ هر یک از قوای سه گانه نفس(عاقله، غضبیه، شهویه)، در حالتی میانه ی افراط و تفریط حاصل می شود؛ بنابراین معیار فضیلت، «حد وسط» است. در همین راستا، پرسش اصلی رساله، بررسی مقدار انطباق دستاورد اخلاق فلسفی مسکویه و نراقی، با دیدگاه قرآن کریم است، چراکه به نظر می رسد طبق آیات، «روح الهی» انسان، فصل ممیز اوست، و با توجه به «کرامت» و گرایش اصیل این روح به «ایمان»، به جای تأکید بر حکمتِ نظری، «تقوا» که ناظر به حیث اراده و انتخابگری «عاقلانه» انسان است، اولویت می یابد و سعادت قصوی هم، منحصر در بُعد معرفتی انسان نمی شود. ضمناً، معیار فضیلت بر اساس تقابل بنیادین و دوقطبی حق و باطل(ایمان و کفر) در قرآن، «عدل» و ادای حق، طبق موازین شرعی و عقلی است. نتیجه آن که: مبانی مورد پذیرش این دو حکیم از اخلاق فضیلت مدار، قالب جامع و بی نقصی برای اخلاق قرآنی تشکیل نمی دهند؛ بلکه برای تدوین اخلاق اسلامی باید چارچوب آن نیز، از منابع اصیل دین(قرآن و حدیث) استخراج گردد.
رقیه علی زاده غلامرضا رئیسیان
تفسیر ساختاری روشی نوین در تفسیر و فهم آیات الهی است که در قالب ساختار شناسی سوره ها به جهت دستیابی ارتباط منسجم میان آیات سوره و ارائه تصویری زیبا، پیوسته و هماهنگ از آیات سوره رخ می نماید تا به تفسیری دقیق و در خور مراد خداوند متعال نائل گردد. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی-تحلیلیانجام یافته وگردآوری اطلاعاتبهروشکتابخانه ای می باشد به بررسی ساختار سوره مبارکه قمر می پردازد.و بر سه محور اصول و مبانی تفسیر ساختاری،بررسی ساختار سوره قمر و تفسیر ساختاری سوره می باشد. یافته های این اثر نشان میدهد که غرض سوره قمر هشدار و انذار کافران از عذابی است که در دنیا و آخرت به خاطر تکذیب منذرین در انتظارشان می باشد.این سوره با نگاه ساختاری به سه فصل تقسیم می شود.
جواد شکور غلامرضا رئیسیان
قرآن کریم از نظر بعد زیبایی شناختی در میان همه ی کتاب ها بی نظیر است. نحوه ی چینش حروف، تک واژه ها، عبارتها و آیه ها با وزن و آهنگشان، بیش ترین نقش را در آفرینش این پدیده بی بدیل هنری ایفا کرده است. در میان انواع تناسبی که بین الفاظ و معانی قرآن برقرار است؛ تناسب بین آیات یک سوره که در مواقع مختلف و گاه یکجا نازل شده اند بر این زیبایی افزوده است. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای انجام یافته است دو موضوع نگرش مفسران به روابط آیات سوره و رویکردشان در کشف ساختار سوره را مورد بررسی قرار می دهد. مفسران پنج نگاه را در مورد روابط آیات مطرح کرده اند. نخستین نگاه این است که آیات درون یک سوره از ابتدا تا انتها با هم در تناسق اند، به عبارتی می توان آن را تناسب آیات همجوار نامید؛ آغاز این دیدگاه در قرن ششم و در تفسیر مجمع البیان طبرسی مشهود و مبرهن است. نگاه دوم این است که یک سوره غالبا دارای چند موضوع است به استثنای سوره های چند آیه ای؛ که در اصطلاح با عنوان تعدد غرض در محافل علمی مطرح می شود؛ این بینش، نخستین بار در قرن نهم، توسط فیروزآبادی در تفسیر بصائر ذوی التمیز فی لطائف الکتاب العزیز، مورد توجه قرار گرفت. سومین نظر این است که هر سوره دارای وحدت غرض است؛ که اولین بار در قرن نهم هجری و در تفسیر نظم الدرر برهان الدین بقاعی ظهور و بروز پیدا کرد. نگاه چهارم این است که تنها آیات با یک واحد نزول با یکدیگر در ارتباط اند. و شروع این رویکردمربوط به قرن چهاردهم است که توسط علامه طباطبائی (ره) در تفسیر المیزان بیان گردید. پنجمین نگاه نیز این است که آیات درون یک سوره مشتمل بر چند موضوع است ولی ترتیب در آنها رعایت نشده؛ به عبارتی گفته می شود انسجام بدون ساختار؛ که عبدالعلی بازرگان در قرن پانزدهم این ایده را در نظم قرآن خویش مطرح کرد. از میان پنج نوع نظریه فوق دو دیدگاه وحدت غرض و تناسب آیات با یک واحد نزول، به کشف غرض الاغراض منتهی مشود. صاحبان این دو دیدگاه دو رویکرد را در کشف ساختار سوره پیش گرفته اند. یکی بیان غرض به شکل توصیفی و دیگری کشف غرض به صورت استدلالی. در حالت توصیفی مولف پس از توضیحی اجمالی غرض سوره را بیان می دارد. در کشف استدلالی مولف طریقه دست یابی به غرض را مطرح می کند. از طریق ابزارهایی همچون سیاق سوره، آیات غرر، اسم سوره، صدر وذیل سوره، واژگان کلیدی و .....
علی مرادی غلامرضا رئیسیان
از اصولی ترین ابزاری که مفسرین برای انتقال معارف و علوم قرآنی بهره جسته اند ابزار کتابت است. در حال حاضر تعداد بیشماری از این نسخ وجود دارد که نیازمند تصحیح و بازنویسی است تا امکان انتقال معارف و نظرات و آرا این مفسرین وجود داشته باشد. از جمله ی این نسخ، کتاب «صفوه التفاسیر»، تألیف مفسّر بزرگ، «علّامه شبر» است که این تحقیق تصحیح بخشی از آن، از ابتدای سوره ی لقمان تا پایان سوره ی یس را بر عهده داشته است. در این تحقیق با توجه به تک نسخه ای بودن اثر، از شیوه قیاسی استفاده شده و پس از مقابله متن اثر با منابع احتمالی و سایر تفاسیر، متن مورد استنساخ و تصحیح قرار گرفته است. همچنین سعی شده تا علاوه بر اشاره به اسناد احادیث و اختلاف قرائت ها در پاورقی، احادیث مورد اعراب گذاری قرار گرفته و اعلام و لغات مشکل توضیح داده شوند. قابل ذکر است که اولاً به نظر می رسد مهمترین منبع مورد استفاده شبر در تفسیر صفوه التفاسیر تفسیر شریف مجمع البیان است و ثانیاً صفوه التفاسیر در میان تفاسیر سه گانه شبر از جامعیت برخوردار است.
مرتضی عرب مرتضی ایروانی
یکی از مباحث قابل توجه در ارتباط با فرآیند تفسیر متن قرآنی، آگاهی از اعتبار منابعی است که این فرآیند، از آبشخور آن ها بهره می گیرد و در این میان، کتاب مقدس به عنوان یک منبع، جایگاهی پربسامد در این عرصه دارد. پژوهش پیش رو به منظور آگاهی از جایگاه کتاب مقدس در بافت موقعیّتی متن قرآنی و همچنین، چگونگی اعتبار آن در تفسیر متن قرآنی، در وهله ی نخست تلاش نموده است از ره گذر ترسیم چارچوبی از چگونگی ارتباط متن ها با یکدیگر، نحوه ی ارتباط این دو متن را نشان دهد؛ آن گاه، با بررسی ساختارهایی که کتاب مقدس در ارتباط با فرآیند تفسیر متن قرآنی نقش آفرین می شود به تبیین جایگاه این متن، در تفسیر متن قرآنی پرداخته؛ سپس، از نقش آن در ارتباط با برخی دیگر از متن های بافت متنی قرآن کریم سخن گفته است که در در مجموع، جایگاه کتاب مقدس در بافت موقعیّتی متن قرآنی را تا حدّی تبیین نموده و با تأکید بر نقش آن، در شکل گیری و خوانش متن قرآنی، کارایی اش را، در عرصه های مختلف بافت متنی قرآن کریم را نشان داده است.
زینب طلوع هاشمی محمدعلی رضایی کرمانی
بحث از آیات و سور مکی و مدنی قرآن کریم همواره در آثار و نگاشته های تاریخ و علوم قرآن مورد توجه قرآن پژوهان واقع گردیده است. محققان علوم قرآن با استناد به روایات صحابه و مقایسه ی آنها با ملاکها و معیارهایی که خود با تفکر و تتبع در آیات قرآنکریم به دست آوردهاند، به تقسیم بندی آیات قرآنکریم به مکی و مدنی پرداخته و برای هر دسته ویژگیها و خصوصیاتی را بر شمردهاند. افزون بر قرآنپژوهان مسلمان، خاورشناسان نیز به مطالعات قرآنی در این باره پرداخته و دیدگاههایی را پیرامون آن ابراز نمودهاند. برخی از آنان در آثاری که پیرامون تاریخ قرآن نگاشته اند، به استخراج ویژگیها و خصایص آیات و سور مکی و مدنی قرآنکریم پرداخته و بر مبنای آن ویژگیها، خود دسته بندی جدیدی از آیات و سور مکی و مدنی ارائه دادهاند که با روایات ترتیب نزول در نزد مسلمانان متفاوت است؛ برخی دیگر در ضمن آثاری که پیرامون قرآنکریم یا زندگانی رسول گرامی اسلام (ص) نگاشتهاند، اشارهای نیز به ویژگیهای آیات و سور مکی و مدنی قرآنکریم نموده و با تأمل دراین ویژگی ها به نتایجی چون تعارض در سبک و محتوای آیات و سور مکی و مدنی و تأثیرپذیری این آیات از محیط نزول رسیده اند. از آن جایی که این دیدگاه ها در منابعی که به موضوع مکی و مدنی پرداخته اند، به صورت کلی و بدون اشاره به نام خاورشناسان مطرح شده اند، دراین پژوهش به مستندسازی این دیدگاه ها ونقد آنها پرداخته شده است.