نام پژوهشگر: نجم الدین موسوی
سهیلا نورائی فرحناز رستمی
چکیده بازارچه های مرزی یکی از راهکار های توسعه تجارت منطقه ای و راه حلی برای پاره ای از مسائل مناطق مرزی مانند مهاجرت، بیکاری، بروز ناامنی ها و غیره بوده که با اهداف ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت در نواحی مرزی، کاهش قاچاق و حل مسائل اجتماعی، سیاسی و مسئله امنیت ایجاد شده است. ایجاد بازارچه های مرزی در پاره ای موارد سبب تحولات اقتصادی و اجتماعی در نواحی مرزی شده است. از طرفی در بعضی از نواحی مرزی با ظرفیت های تولید محصولات کشاورزی و مشکلاتی مانند دوری از بازار فروش، ایجاد بازارچه های مرزی می تواند فرصت مناسبی را برای رشد و توسعه بخش کشاورزی فراهم نماید. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات بازارچه مرزی پرویزخان بر بخش کشاورزی، همچنین تدوین استراتژی هایی جهت توسعه این بازارچه با تأکید بر بخش کشاورزی انجام شده است. این پژوهش به طور عمده در قالب پارادایم کمّی و به طور کمتر غالب پارادایم کیفی صورت گرفته، مهم ترین ابزار تحقیق در بخش کمّی، پرسشنامه بوده، روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه جامعه گروه کشاورزان، کارشناسان و نهادهای مدیریتی روستا (دهیار، اعضای شورای اسلامی روستا) بوده، در مورد جامعه آماری کشاورزان، تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران (160=n) و در دو جامعه دیگر، تمام شماری صورت گرفته است. برای تدوین استراتژی از تکنیک swot استفاده شده که در این مورد با توجه به ماهیت پژوهش، نمونه گیری به صورت هدفمند بوده، در بخش کیفی مصاحبه با صاحب نظران و افراد کلیدی انجام شده است. داده ها از طریق آمار توصیفی (نما، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات) و استنباطی (ضریب همبستگی، مقایسه میانگین) و به کمک نرم افزار spss مورد پردازش قرار گرفته است. پس از تجزیه و تحلیل دیدگاه های سه جامعه آماری پیرامون اثرات بازارچه مرزی بر هفت مولفه تدوین شده جهت ارزیابی اثرات بر بخش کشاورزی، نتایج نشان داد که از دیدگاه سه جامعه آماری، بازارچه مرزی پرویزخان بر مولفه های آب و خاک، بعد اقتصادی نیروی انسانی، تولید و عرضه محصولات کشاورزی، بعد اجتماعی نیروی انسانی، سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، قوانین و نهادهای مرتبط، اثری افزایشی تا حدودی مثبت و بر مولفه زیرساخت های مرتبط با بخش کشاورزی اثری کاهشی و تا حدودی منفی داشته است. میانگین کل ارزیابی (12/3=?) نشان داد که تأثیر بازارچه بر بخش کشاورزی افزایشی و تا حدودی مثبت بوده است. بر اساس این نتایج، مولفه آب و خاک و بعد اقتصادی نیروی انسانی دو اولویت اول و مولفه زیرساخت های مرتبط با بخش کشاورزی در اولویت آخر قرار دارد. بر اساس نتایج بخش کیفی، بازارچه در افزایش زمینه اشتغال، کاهش نیروی کار مازاد موجود در روستا، کاهش انزوای منطقه، افزایش ارتباطات قومی و فرهنگی بین ساکنان دو سوی مرز و افزایش تصادفات جاده ای موثر بوده است. نتایج آزمون همبستگی وجود رابطه مثبت و بسیار معنی دار بین ارزیابی کلی کشاورزان پیرامون اثرات بازارچه بر بخش کشاورزی و متغیرهای میزان سفر از طریق بازارچه به خارج مرز و میزان درآمد و رابطه منفی و بسیار معنی دار با سن پاسخگویان را نشان داد. مقایسه میانگین ارزیابی دو گروه کشاورز شاغل و غیرشاغل در بازارچه، تفاوت بسیار معنی داری را نشان داد. مقایسه میانگین ارزیابی سه جامعه آماری و نتایج تست lsd وجود تفاوت بسیار معنی دار بین کارشناسان و دو گروه کشاورزان و نهادهای مدیریتی روستا و معنی دار نشدن تفاوت بین دو گروه کشاورزان و نهادهای مدیریتی روستا را نشان داد. نتایج تجزیه و تحلیل swot نشان داد که بازارچه مرزی پرویزخان در زمینه بخش کشاورزی در موقعیت رقابتی قرار دارد و بازارچه می بایست برای توسعه با رویکرد بخش کشاورزی با استفاده از نقاط قوّت از فرصت های پیش رو حداکثر استفاده را بنماید. بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی چون وضع سیاست های حمایتی و تشویقی برای تولید محصولات به منظور صادرات، برگزاری دوره های آموزشی برای کارشناسان و کشاورزان برای کسب دانش و مهارت در زمینه تولید محصولات صادراتی، یکپارچه سازی اراضی، گسترش کشت های تجاری، ایجاد تعاونی ها به ویژه با عضویت زنان روستایی، ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی در منطقه، توسعه کشت های گلخانه ای، ثبات قوانین و مقررات صادرات محصولات کشاورزی مطرح گردیده است.
محمد صادق جعفری حجت وحدتی
در ادبیات برند، مطالعات کمی در رابطه با کارکردهای برند و موفقیت کسب وکار به ویژه در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، هدف این پژوهش ارائه مدلی جهت ایجاد بینشی نسبت به نقش وفاداری به برند در تاثیرگذاری شخصیت برند بر بشارت برند می باشد. پژوهش حاضر، بر حسب هدف از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر ماهیت و رویکرد تحقیقاتی علی-معلولی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات جزء تحقیقات توصیفی-پیمایشی و از نظر نوع داده ها نیز کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مشتریان بانک ملت در سطح شهر شیراز می باشد که با استفاده از پرسشنامه اقدام به جمع آوری داده از مشتریان پرداخته شد. همچنین، فرضیه¬های ارائه شده در تحقیق با استفاده از تکنیک مدل¬سازی¬ معادلات¬ ساختاری(sem) مورد آزمون قرار گرفت. که نتایج نشان داد شخصیت برند بر وفاداری به برند و وفاداری به برند نیز بر بشارت برند تاثیر مثبت و معناداری دارد و نقش میانجی مثبتی را در تاثیر شخصیت برند بر بشارت برند ایفا می¬کند.
داود پادروند رضا سپهوند
هدف این پژوهش بررسی تأثیر عوامل موثر بر عملکرد صادراتی سنگ در استان لرستان هست این تحقیق ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر نحوه گردآوری داده ها جزء تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش 552 نفر از کارکنان و مدیران سازمان های صنعت، معدن، تجارت و سازمان تعاون، کار، رفاه اجتماعی و سازمان اتاق بازرگانی و همچنین کلیه شرکت های تولیدی و صادراتی سنگ در استان لرستان می باشد؛ که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه آماری 226 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. برای سنجش پایایی داده ها از آلفای کرونباخ که برابر 96/0 است استفاده گردیده است و برای روایی پرسشنامه از روایی محتوا استفاده شد. در این تحقیق پس از مطالعات کتابخانه ای ( منابع کتابخانه ای، مقالات، کتاب های موردنیاز و نیز از اینترنت ) با استفاده از نظرات اساتید ازجمله استاد راهنما و مشاور و همچنین مصاحبه با خبرگان در حیطه صادرات سنگ، 12 عامل به عنوان عوامل اثرگذار بر صادرات سنگ استان لرستان شناسایی شد. در سطح اطمینان 95/0 نتایج تحقیق نشان داد که ویژگی های عینی شرکت ( اندازه شرکت، تجربه صادراتی)، استراتژی بازاریابی صادراتی( تطابق محصول، قیمت گزاری، کانال های صادراتی، تبلیغات)، ویژگی های محیطی( شدت رقابت، تکنولوژی) و ویژگی جانبی محصول(کیفیت، بسته بندی و نام تجاری محصول) تأثیر مثبت و متغیر موانع دولتی تأثیر منفی بر عملکرد صادراتی سنگ لرستان دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون فریدمن به ترتیب نشان داد متغیرهای قیمت گذاری، کیفیت محصول، تبلیغات، نام تجاری، شدت رقابت، تطابق محصول، بسته بندی، اندازه شرکت، تکنولوژی، کانال صادراتی، تجربه صادراتی و موانع دولتی در اولویت قرار دارند.
زهره مختاری تاجیک حجت اله وحدتی
در شرایط رقابتی امروز، که بسیاری از شاخص های رقابتی شرکت ها مشابه می باشد، اخلاق و مسئولیت اجتماعی شرکت ها جایگاه ویژه ای یافته است. مسائلی همچون آلودگی محیط زیست، افزایش گازهای گلخانه ای، تخریب لایه ی اوزون، توجه بیشتر به فعالیت های بشردوستانه، اخلاق، موضوعات اقتصادی و ... اهمیت مسئولیت اجتماعی شرکت ها را برجسته تر کرده و از این رو می توان در دنیای رقابتی امروزی، از آن به عنوان عاملی جهت ایجاد نگرش مثبت نسبت به محصولات شرکت در مصرف کنندگان و در نتیجه ایجاد تمایز نسبت به رقبا و به دست آوردن مزیت رقابتی جهت افزایش سهم بازار، بهره برد. این مقاله به بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی بر رفتار خرید مصرف کننده با در نظر گرفتن نقش میانجی نگرش مصرف کننده نسبت به شرکت می پردازد.