نام پژوهشگر: عزیز الله میرزایی
جواد محمدی براهیم محمدی مسعود رحیمی دومکانی
هدف از این مطالعه، مقایسه میان پیشرفت درک مطلب دانش آموزان ایرانی در دوره ی دبیرستان در گروه های کوچک مشارکتی و عملکرد آنها در چارچوب آموزش های سنتی معلم-محور میباشد. بدین ترتیب، 2 تکنیک یادگیری مشارکتی تحت عنوان های تقسیم موفقیت و تحقیق گروهی بکار برده شد. در این مطالعه، 120 دانش آموز پسر پیش-متوسط شرکت کردند و به طور تصادفی در 4 گروه قرار داده شدند. جهت تشخیص همگنی این گروه ها، یک نمونه آزمون مهارت زبان انگلیسی نلسون استفاده شد. سپس گروه ها به طور تصادفی به عنوان گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند که 3 گروه برای گروه های آزمایش و 1 گروه برای کنترل انتخاب شدند. یکی از گروه های آزمایشی براساس تکنیک تقسیم کار (گروه های 3 نفره) و 2 گروه دیگر براساس تکنیک تحقیق گروهی (گروه های 2 نفره و 3 نفره) آموزش داده شدند. گروه کنترل نیز بر اساس روش های سنتی که رویکرد فردی را در آموزش دنبال می کنند و بر اساس تمارین موجود در کتاب درسی آموزش داده شدند. پس از اجرای پس-آزمون، نتایج حاصله بوسیله ی آنالیز واریانس یک گانه و پس-آزمون شفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر این امر بودند که دانش آموزان در گروه های مشارکتی موفقیت بهتری در مقایسه با گروه کنترل داشتند و همچنین افراد در گروه تحقیق گروهی عملکرد بهتری در مقایسه با گروه تقسیم کار از خود نشان دادند. هر چند نتایج حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین گروه های 2 یا 3 نفره آموزش دیده از طریق تکنیک تحقبق گروهی وجود ندارد. همبستگی مثبت به عنوان یکی از اصول اساسی یادگیری مشارکتی می تواند تأثیر زیادی بر عملکرد دانش آموزان در درک مطلب داشته باشد.