نام پژوهشگر: عاطفه حیدری سورشجانی
عاطفه حیدری سورشجانی نادر شایگان فر
چکیده فرش نظامی گفتمانی است که در درون آن معنا همواره پویا، سیال، چند بُعدی، تکرار شونده و متکثر است. فرش چهارمحال و بختیاری در نظام فرش بافی ایران از جایگاه قابل توجهی برخوردار است و نقوش آن برگرفته از بافت فرهنگی این منطقه است و معانی متعددی را با خود به همراه دارند. نقش پرنده در فرش بافی منطقه ی چهارمحال و بختیاری نیز عاملی گفتمانی است که معنایی ایستا ندارد بلکه گفتمانی را در فرش این منطقه شکل می دهد که در موقعیت ها و بافت های مختلف می تواند معناهایی سیال، پویا، متکثر و متعدد را آشکار سازد. می توان فرش و نقوش آن از جمله نقش پرنده را با رویکرد های مختلفی مطالعه کرد و در این بین رویکرد نشانه – معناشناختی گفتمان، رویکردی مناسب برای مطالعه ی این بخش از هنرهای سنتی این مرز و بوم به شمار می رود. بر اساس رویکرد نشانه – معنا شناختی، نقش پرنده در فرش عاملی گفتمانی است که معنایی ثابت ندارد. این پژوهش سعی دارد از طریق ابعادحسی – ادراکی، شناختی، عاطفی، زیبایی شناختی، اسطوره ای و هویتی به مطالعه، تحلیل و بررسی نقش پرنده بپردازد و سعی دارد با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی پرسش اصلی این پژوهش را پاسخ دهد که چگونه می توان با رویکرد نشانه – معناشناختی گفتمانی به بررسی نقش پرنده در دستبافته های منطقه ی چهارمحال و بختیاری پرداخت؟ مهم ترین هدف پژوهش، نشان دادن ضرورت خوانش های نشانه – معناشناختی در نقوش دستبافته های چهارمحال و بختیاری است که در این راستا از طریق ابعاد ذکر شده نقش پرنده در فرش چهارمحال و بختیاری خوانش می گردد. در این راستا از بین نمونه های گردآوری شده از نقش پرنده در فرش های چهارمحال و بختیاری، 5 نمونه بر حسب اهداف پژوهش انتخاب شد و با استفاده از ابعاد فوق الذکر مورد مطالعه و تحلیل گفتمانی قرار گرفتند. از جمله نتایجی که این پژوهش به آن دست یافت این است که، نقش پرنده در نظام گفتمانی فرش چهارمحال و بختیاری دارای قابلیت های متعددی است که با توجه به موقعیت مکانی و زمانی می توان وجوه معنایی آن را کشف نمود و در ابعاد گوناگون گفتمانی همواره معنایی سیال و پویا دارد.