نام پژوهشگر: محسن سرمدی

بررسی دو گونه کنایه ی ترکیبی در غزلیات بیدل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  محسن سرمدی   سیاوش حق جو

ناعات بلاغی، از مهمترین عوامل سازنده¬ی سبک یک اثر ادبی¬اند؛ در واقع شیوه¬ی به کارگیری یا فراوانی نوع یا انواعی از آنها در تکوین یا تبدیل سبک آثار ادبی بسیار مؤثر است. «کنایه¬های ترکیبی» از جمله¬ی این صناعات سبک¬سازند؛ صناعاتی نویاب، مرکب از چند صنعت بیانی و بدیعی با محوریت کنایه؛ که در این جستار دو گونه¬ از آنها، یعنی«استعاره¬ی کنایه» و «استعاره¬ی ایهامی کنایه» در 300 غزل اتفاقی از 2900 غزل عبدالقادر بیدل دهلوی(1054-1132ق)، شاعر برجسته¬ی طرز هندی مورد بررسی قرارگرفته¬است. این صناعات در سبک خراسانی نمونه¬هایی دارند، در سبک عراقی و شیوه¬ی آذربایجانی توجه بسیار بدانها شده، و در شعر معاصر نیز به چشم می¬خورند؛ اما بیشترین فراوانیشان در سبک هندی است. از ویژگیهای سبک هندی، یکی آمیختگی با زبان عامه است، که نمود بارز آن کاربرد گسترده¬ی کنایه می¬باشد و دیگری پیچیده وخیالی بودن کلام. سخنسرایان این طرز شگردهای بیانی و بدیعی را آمیخته، شگردهایی تازه که پیچیده¬تر و دیریابترند پدید ¬آورده¬اند؛ یکی از آنها کنایات ترکیبی¬اند. فراوانی کنایه¬های ترکیبی در غزلیات بیدل که در پیچیده¬ و دشوارسرایی، و خیال¬پردازی گاه، مرزهای افراط را درمی¬نوردد؛ به حدی است که در هر غزل او از 1 تا 15 مورد از آنها را می¬توان مشاهده کرد؛ وی به یاری این شگردها، چیزهایی گونه¬گون؛ از طبیعت و برساخته¬های انسان گرفته، تا خُردترین حالات انسانی و حتی اسامی معنا را در جایگاه مستعارله به کار برده، کنایه¬هایی غالباً انسانی را بدانها نسبت می¬دهد. استعاره¬ی ایهامی کنایه از آمیغ دو صنعت بیانی کنایه و استعاره¬ی مکنیه با صنعت بدیعی ایهام پدید می¬آید؛ که در این جستار از دو منظر آمیختگی یا تجرد از تشبیه به «محض» و «تشبیهی»، و از لحاظ دیریابی یا زودیابی و به عبارت دیگر واقعیت ¬مانندی به «دور» و «نزدیک» تقسیم شده است. استعاره¬ی کنایه هم غالباً از در آمیختن دو صنعت بیانی استعاره¬ی مکنیه و کنایه پدید می¬آید، و گونه¬ای از آن نیز با صناعتی شبیه به صنعت بدیعی «استخدام» می¬آمیزد. همچنین گاهی به کمک تشبیه و گاهی بدون دخالت آن رخ می¬نماید. بر این اساس در این پایان¬نامه استعاره¬ی کنایه به سه¬گونه¬ی: «استعاره¬ی کنایه¬ی محض»-«استعاره¬ی کنایه¬ی تشبیهی» و «استعاره¬ی کنایه¬ی شبه استخدامی» تقسیم شده است. دستاورد این پژوهش ناظر بر این است که بیدل از میان دو گونه کنایه¬ی ترکیبی مورد بحث، استعاره¬ی کنایه را که انتزاعی¬تر و خیال¬انگیزتر است؛ بیش از استعاره¬ی ایهامی کنایه به کار گرفته؛ و از میان تقسیم بندی سه گانه¬ی آن، استعاره¬ی کنایه¬ی محض در غزل وی بیشترین بسامد را داشته است.