نام پژوهشگر: مهدی بهاری

تحلیل تأثیر متغیرهای مالیه رفتاری بر شکل گیری حباب شاخص قیمت سهام: مطالعه موردی از رفتار رمه ای شرکت های منتخب در بورس اوراق بهادار تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1392
  مهدی بهاری   سعید صمدی

ارتباط علم مالی و سایر رشته¬های علوم اجتماعی که به عنوان روانشناسی مالی معروف شده است، به بررسی فرایند تصمیم¬گیری سرمایه¬گذاران و عکس¬العمل آن¬ها نسبت به شرایط مختلف بازارهای مالی می¬پردازد. مالیه رفتاری به این موضوع می¬پردازد که بر خلاف مباحث و نظریه¬های مالیه استاندارد، گرایش¬های رفتاری و شناختی می¬توانند بر قیمت دارائی¬های مالی تأثیر گذار باشند. رفتار رمه¬ای به عنوان شاخه¬ای از گرایش¬های رفتاری، باعث می¬شود اکثریت افراد در محیط تصمیم¬گیری با پیروی از تصمیمات سایرین، دنباله روی آن¬ها شوند. رفتار رمه¬ای زمانی آشکار می¬گردد که سرمایه¬گذاران به صورت یک گروه، در یک زمان مشابه، یک سهم مشابه را می¬خرند یا می¬فروشند. حتی اگر اطلاعات اساسی که پشتوانه عملشان باشد را نداشته باشند. در چنین شرایطی اعمال سرمایه گذاران بی¬ثباتی و تغییرات اضافی در بازار مالی را افزایش می¬دهد که می¬تواند منجر به تشکیل حباب شود. حباب نوعی پیامد حاصل از سرمایه¬گذاری است که ضعف بعضی از جنبه¬های روحی و احساسی بشر را شرح می¬دهد. حباب زمانی اتفاق می¬افتد که قیمت یک دارائی به¬طور ناگهانی و به دلایل غیر عقلایی افزایش یافته و سپس سقوط کند. دراین پژوهش از داده¬های روزانه شرکت¬های منتخب در یک بازه زمانی سه ماهه برای آزمون فرضیه¬های پژوهش استفاده شده است. به منظور بررسی حباب از آزمون همجمعی قیمت و سود شرکت¬ها استفاده شده است. رفتار رمه¬ای نیز با بکارگیری روش لاکونیشوک ( lsv) مورد آزمون قرار گرفته است. برای تأیید وجود رفتار رمه¬ای دو سناریو تعریف شده است. سناریوی اول مربوط به شرکت¬هایی است که حداقل در 50 درصد از روزهای معاملاتی¬شان شاخص لاکونیشوک مثبت بوده و سناریوی دوم مربوط به شرکت¬هایی است که حداقل در 35 درصد از روزهای معاملاتی¬شان شاخص لاکونیشوک مثبت بوده است. در نهایت با مد نظر قرار دادن یافته¬های مربوط به آزمون حباب و رفتار رمه¬ای، امکان تأثیر رفتار رمه¬ای بر شکل¬گیری حباب شاخص قیمت بررسی شده است. این پژوهش از داده¬های روزانه 30 شرکت منتخب که نام آن¬ها در لیست شرکت¬¬های "100 شرکت بزرگ" در بورس اوراق بهادار تهران است استفاده کرده است. نتایج حاکی از آن است که شاخص قیمت سهام در دوره ارزیابی فاقد حباب بوده است. طبق سناریوی اول در دوره مد نظر رفتار رمه¬ای وجود نداشته اما طبق سناریوی دوم وجود داشته است. در نهایت با توجه به مبانی نظری پژوهش، طبق سناریوی دوم، رفتار رمه¬ای از عوامل تشکیل حباب محسوب می¬شود اما وجود رفتار رمه¬ای همواره منجر به تشکیل حباب قیمت در بازار سهام نمی¬شود.

رتبه بندی چالش های توسعه محصول جدید در بانکداری اسلامی(بدون ربا) مطالعه موردی در بانک مهر اقتصاد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مدیریت 1392
  مهدی بهاری   علی ربیعی

بانک ها و موسسات اعتباری به دلیل پویایی های رقابتی بازار، تغییر در نیازها و خواسته های مشتریان، باید محصولات جدیدی را ارایه و مزیت رقابتی لازمه را ایجاد نمایند تا از رقبای خود پیشی گیرند. از سوی دیگر با توجه به خواستگاه ایدئولوژیک جوامع اسلامی، لزوم رعایت توجه به چارچوب ها و قوانین و مقررات بر گرفته از دین اسلام در صنعت بانکداری ضروری می باشد و از سویی این مسئله بانک ها و موسسات اعتباری فعال در این کشورها را با چالش هایی در راستای طراحی و توسعه محصولات جدیدشان روبرو نموده است. این پژوهش ، تحقیقی کمی و کیفی است و از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر ماهیت توصیفی و اکتشافی است. هدف از این پژوهش ارایه رتبه بندی از چالش های توسعه محصول جدید در بانکداری اسلامی می باشد. جامعه آماری این پژوهش در سطح اول شامل: کارشناسان بانکداری اسلامیئ (بدون ربا) و اقتصاد اسلامی و در سطح دوم شامل: مدیران و کارشناسان آشنا به بانکداری اسلامی می باشد. نمونه آماری در این پژوهش 30 نفر است که 15 نفر در سطح اول و 15 نفر در سطح دوم بطور هدفمند و به روش اشباع تئوریک انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش مطالعه اسنادی و همچنین مصاحبه عمیق و توسط نرم افزار spss19 چالش های توسعه محصول جدید تحلیل و سپس به سه گروه دسته بندی گردیدند. میزان اهمیت هر یک از گروه بندی کلی چالش ها با استفاده از روش ahp تعیین شد؛ که نتایج بیانگر آن است در مجموع چالش های ساختاری با وزن(48%) بیشترین میزان اهمیت و عوامل زمینه ای با وزن(6/16%) کمترین میزان اهمیت را دارا می باشند.

ارزیابی طرح های ساماندهی و توانمندسازی در ایران، نمونه موردی: محله عباس آباد، سنندج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  مهدی بهاری   کیومرث ایران دوست

تشکیل سکونت¬گاه¬های غیررسمی در جهان سابقه¬ای طولانی دارد. پس از جنگ جهانی دوم و مهاجرت های گسترده به شهرها در کشورهای درحال توسعه، سکونت گاه های غیررسمی و فقیرنشین پیرامون و درون شهرها تشکیل شدند. سطح رفاه پایین ساکنان این سکونت گاه ها، مدیران و صاحب نظران شهری را بر آن داشت تا به جست وجوی راه حلی برای افزایش کیفیت زیست در این محله ها بپردازند. پیشینه تشکیل سکونت گاه های غیررسمی در ایران نیز به پیش از انقلاب اسلامی باز می¬گردد. مهاجرت های گسترده فقرا به شهرها- پیش و پس از انقلاب اسلامی- موجب شکل¬گیری سکونت گاه های غیررسمی بخصوص در حاشیه مراکز استان¬ها و کلان شهرها شد. در ایران نیز، مانند سایر کشورهای درحال توسعه، سیاست های متنوعی برای جلوگیری از رشد و گسترش این سکونت گاه ها و افزایش کیفیت سکونت در آن¬ها مدنظر قرار داده شده است. توانمندسازی و بهسازی آخرین راه حلی است که برای افزایش سطح رفاه ساکنان سکونت گاه های غیررسمی در ایران در نظر گرفته شده است. تصویب سند ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونت گاه های غیررسمی در ایران، شروعی بر تهیه و اجرای طرح های بهسازی و توانمندسازی در ایران بود. سکونت گاه های غیررسمی پنج شهر زاهدان، کرمانشاه، بندرعباس، اهواز و سنندج اولین نقاط هدف این گونه طرح ها در نظر گرفته شده و سنندج به عنوان چهارمین تجربه تهیه طرح های توانمندسازی و بهسازی در ایران، زیر چتر حمایتی بانک جهانی قرار گرفت. اکنون، باگذشت یک از دهه از آغاز طرح های توانمندسازی و بهسازی در ایران این سوال مطرح می شود که آیا این طرح ها در ایران با موفقیت همراه بوده اند؟ و همچنین آیا این طرح ها توانسته اند به اهداف مدنظر سند ملی توانمندسازی و بانک جهانی دست یابند؟ نقاط ضعف و قوت و پیامدهای این طرح ها چیست؟ در این رساله، محله عباس آباد شهر سنندج، به عنوان پرجمعیت ترین سکونت گاه غیررسمی سنندج و استان کردستان، انتخاب شده و طرح توانمندسازی و بهسازی اجرا¬شده در این محله مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از شناخت گذشته و وضع موجود محله، ارزیابی عملکرد طرح توانمندسازی مربوطه انجام شده است. برای انجام این ارزیابی، از شیوه توصیفی- تحلیل بهره گرفته شده و پس از تعیین معیارهای موردنظر، گرداوری اطلاعات آن به 4 روش اسنادی-کتابخانه ای، پرسش¬نامه، مصاحبه و برداشت میدانی صورت گرفته است. برای انجام ارزیابی از مدل کارت امتیاز متوازن استفاده شده است. برای امتیازدهی به برخی از معیارهای کیفی 375 عدد پرسش¬نامه بر اساس فرمول کوکران به صورت تصادفی پر شده و مورد بررسی قرار گرفته است. پس از امتیازدهی به هر معیار، با استفاده از تکنیک دلفی، وزن و اولویت هریک مشخص و امتیاز نهایی هر معیار محاسبه شده است. امتیاز بخش کالبدی در این طرح از 5، 3.076، بخش اقتصادی 2.16 و اجتماعی- فرهنگی 3.009 به¬دست آمده است. امتیاز نهایی طرح نیز 2.8 است که نشان دهنده عدم موفقیت طرح می باشد.