نام پژوهشگر: عاطفه سلیمانی
عاطفه سلیمانی علی اکبر کجباف
به طور کلّی اقتصاد و روابط اقتصادی از مهم¬ترین و موثرترین نوع روابطی است که در شکل¬دهی ساختار جامعه و در اشکال مختلف روابط اجتماعی تأثیر بسزایی دارد. با اوج قدرت دولت متمرکز و فراگیر و مقتدر صفوی، اقتصاد با فعالیت¬های رو به رشد زیربخش¬های صنعت، اصناف، کشاورزی و دامپروری و به خصوص تجارت، در تعاملی دو سویه با نهاد حکومت نقش مهمّی در بازآفرینی اقتدار اقتصادی ایفا کرد. صفویان با آگاهی از توانمندی¬های موجود در بخش روستایی که اکثر جمعیت ایران را شامل می¬شد و تلاش در جهت ساماندهی و هدفمند کردن فعالیت¬های کشاورزی و دامپروری، اهرم¬های قدرت برای اقتصاد شهری به وجود آوردند. اقتصاد شهری نیز با زیرمجموعه¬های صنعت، اصناف و بازرگانی نقش کلیدی در فرآیند تجارت بر عهده داشت. بدین صورت بود که محصولات کشاورزی و دامپروری در روستاها تولید و در بخش صنعت تبدیل به کالا می¬شد و در نهایت در مرحله¬ی بعد، از طریق تجارت داخلی و خارجی به بازارهای هدف عرضه می¬شد. از دوران¬های کهن تجارت با مناطق دوردست جزء جدایی¬ناپذیر زندگی مردم فلات ایران بوده است. ایران با قرار گرفتن در میانه راه سواحل دریای مدیترانه و امپراتوری های شبه قاره ی هند و آسیای مرکزی، همواره به عنوان مسیر تجارت و مکان مبادله ی حجم عظیمی از کالاهایی بوده که از طریق راه های تجاری آسیا و مراکز تجاری هند به سواحل مدیترانه و خلیج فارس جابه جا می شد. شهر اصفهان هم با پایتخت قرار گرفتن و مرکزیتی که از نظر جغرافیایی و ترانزیتی ایران داشت، از عصر شاه عباس اول تا پایان عصر صفوی نقشی موثر در اقتصاد و تجارت این دوره داشته است. این پژوهش درصدد بررسی عوامل موثر در تحول اقتصادی و تجاری اصفهان عصر صفوی با تأکید بر سیاست-های شاهان صفوی از شاه عباس اول تا پایان این عصر، برای ایجاد این تحول است. یافته های این پژوهش را می توان در سیاست¬های موثر در اقتصاد این دوره همچون مرکزیت و ثبات سیاسی، ایجاد شبکه¬ی وسیعی از کاروانسراها، تضمین امنیت مسیرهای تجاری، توجه به اقتصاد کشاورزی، روابط با غرب، توجه و حمایت از صنایع، حمایت از تجاری که می توانستند نقش موثری در توسعه ی تجارت این عصر داشته باشند، همانند تجار ارمنی و تبریزی در اصفهان این عصر دانست. در این پژوهش از روش توصیفی ـ تحلیلی و منابع کتابخانه ای استفاده شده است.