نام پژوهشگر: شمس الدین نیکنامی
فاطمه رحمتی نجلرکلایی شمس الدین نیکنامی
چکیده مقدمه و اهداف: ((hiv/aids تهدیدی برای کشورهای در حال توسعه از جمله ایران محسوب می شود و عوارض بهداشتی اقتصادی، اجتماعی متعددی به دنبال دارد. تدوین یک الگوی پیشگیری، نیازمند درک صحیح از فرایند و نحوه شکل گیری رفتارهای مخاطره آمیز منجر به ایدز می باشد.این مطالعه با تلفیقی از رویکرد کمّی و کیفی به منظور طراحی و ارزشیابی الگوی آموزشی جهت پیشگیری از رفتارهای مخاطره آمیز منجر به ایدز انجام گرفته است. مواد و روش کار: در مرحله اوّل از نظریه زمینه ای به عنوان چهار چوب مطالعه استفاده گردید. داده ها از طریق 75 مصاحبه عمیق با بیماران مبتلا به (hiv/aids) و افراد خانواده آنها و 19 فرد در معرض خطر بیماری و 8 متخصّص و12گزارش پرونده بیماران به طور هم زمان جمع آوری و تجزیه، تحلیل شد .سپس با توجه به یافته ها، نظریه و الگوی نوینی تدوین گردید. سپس میزان پیش بینی سازه های الگو، با حضور 348 دانشجوی دختر دانشگاه تهران باروش نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای تعیین گردید. سپس مداخله آموزشی براساس تلفیق نتایج تحقیق کیفی و مطالعه مقطعی طراحی شد.از بین دانشجویان قبلی 120 دانشجوی دخترگروه علوم انسانی به گروه مورد و شاهد تقسیم شدند و درگروه آزمون، مداخله آموزشی در 4 جلسه به اجرا در آمد. نتایج: نتایج این مطالعه به ارائه نظریه جدیدی به نام تئوری رفتار پرخطر ایدز ((thrbh انجامید. سپس بر اساس نظریه مذبور الگوی رویکرد چندگانه پیشگیری از ایدز (mamph) تدوین شد. در مطالعه مقطعی،آنالیز مسیر نشان دادکه میزان پیش بینی کلی بخش ادراکات الگو برای واریانس متغیّرقصد رفتاری 43 درصد و متغیّر خودکارامدی بیشترین میزان پیش بینی را در مقایسه با دیگر عوامل داشت ( 51/0 =?). یافته های مطالعه نیمه تجربی تاثیر آموزش را بر سازه های آگاهی، حساسیت درک شده و منافع درک شده نشان داد و نتایج در مورد متغیرهای قصد رفتاری، خودکارامدی و خطر درک شده افزایش معنی داری را نشان نداد. بحث و نتیجه گیری: بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه، حمایت اجتماعی به عنوان متغیر مرکزی شناخته شد و به نظر می رسد که حمایت اجتماعی به عنوان متغیر مرکزی نقش عمده ای در پیشگیری از ایدز دارد.توصیه می گردد الگوی پیشنهادی این مطالعه،علاوه بر آن که در نمونه های گوناگونی از جوانان پیرامون ایدز تکرار شود در مورد رفتار های پرخطر دیگر مانند سیگار و.. به کار گرفته شود. کلمات کلیدی: نظریه زمینه ای، الگوی آموزشی، تحقیق کیفی، رفتارهای مخاطره آمیز، پیشگیری رفتاری،(hiv/aids) ، جوانان
زینب غضنفری شمس الدین نیکنامی
introduction: diabetes mellitus is an growing national and international public health concern. the number of people affected by diabetes in world by 2030 will be 69% in developing countries. regular physical activity plays a key role in the management of type 2 diabetes melitus, particularly glycemic control. it has been recommended that peoples with type 2 diabetes participate in moderate-intensity physical activity for at least 150 min each week, over at least 3 nonconsecutive days. despite these guidelines,the majority of adults with type 2 diabetes in iran are not active enough to achive health benefits. the aim of this study was investigation the efficacy of theory-based behavior change intervention to increase and maintain physical activity in female diabetic patients in tehran, iran. material and methods: a randomized clinical trial design was selected to examine the efficacy of the educational plan. control group received “diabetes and exercise” booklet. case group received educational plane based on theory of planned behavior and goal setting and planning strategies in two face to face sessions and ten telephone calls, plus “diabetes and exercise” booklet. vo2max and hba1c indexes were used as program outcome. data were analyzed with using of lisrel 8.8 and spss 15 softwares. results: in all 126 patients were entered into the study (64 participants in case, and 64 participants in control group). the mean age of patients was 46.38 (11.42) years. this study showed a significant diffrence in moderat and high physical activity between case and control groups 3 and 6 month after intervention (p<0.05). also a significant difference was found in vo2max in case group. the hba1c mean decreased in case group in this study but not significant. conclusion: this study confirms that this theory-based behavior change intervention could help to promote and maintain physical activity in iranian diabetic females and improve clinical indexes. it seems that strict monitoring of the behavior for better understanding of the results in subsequent studies is essential. key words: diabetic females, regular physical activity, theory of planned behavior, goal setting and planning strategies, vo2max, hba1c, promotion, maintenance. material and methods: a randomized clinical trial design was selected to examine the efficacy of the educational plan. control group received “diabetes and exercise” booklet. case group received educational plane based on theory of planned behavior and goal setting and planning strategies in two face to face sessions and ten telephone calls, plus “diabetes and exercise” booklet. vo2max and hba1c indexes were used as program outcome. data were analyzed with using of lisrel 8.8 and spss 15 softwares. results: in all 126 patients were entered into the study (64 participants in case, and 64 participants in control group). the mean age of patients was 46.38 (11.42) years. this study showed a significant diffrence in moderat and high physical activity between case and control groups 3 and 6 month after intervention (p<0.05). also a significant difference was found in vo2max in case group. the hba1c mean decreased in case group in this study but not significant. conclusion: this study confirms that this theory-based behavior change intervention could help to promote and maintain physical activity in iranian diabetic females and improve clinical indexes. it seems that strict monitoring of the behavior for better understanding of the results in subsequent studies is essential. key words: diabetic females, regular physical activity, theory of planned behavior, goal setting and planning strategies, vo2max, hba1c, promotion, maintenance.
محمد مسعود وکیلی علیرضا حیدرنیا
زمینه و هدف: ایدز تمامی کشورهای دنیا و همه گروه های جنسی و سنی، نژادی را تحت تاثیر قرار داده است. آمارها نشان دهنده موارد عفونت و ابتلای به ایدز در منطقه و ایران می باشد، با وجود این کارشناسان بر کافی نبودن آموزش و اطلاع رسانی رسانه ای غیر شفاف تأکید می نمایند. هدف این مطالعه ارزیابی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی به رابطین سلامت شهر زنجان، بر سازه های مدل اعتقاد بهداشتی در مورد ایدز در جمعیت زنان تحت پوشش بود. روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 75 رابط سلامت متأهل واقع در گروه سنی 20 تا 40 سال از 11 پایگاه بهداشت شهر زنجان انتخاب و در دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. جهت گروه مداخله برنام? آموزشی ایدز و مهارت های ارتباطی و جهت گروه کنترل فقط برنامه آموزشی ایدز ارائه شد. سپس هر رابط سلامت به آموزش 12 زن 20 تا 30 سال تحت پوشش پایگاه بهداشت به مدت 8 هفته، مبادرت نمود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته بود که قبل و 20 هفته بعد از اتمام مداخله ی آموزشی تکمیل شد. داده ها با آزمون های آماری تی مستقل، تی زوج، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد تغییرات میانگین نمرات سازه های مدل اعتقاد بهداشتی در گروه مداخله، بطور معنی داری بیشتر از گروه کنترل می باشد. سازه خودکارآمدی درک شده بیشترین همبستگی را با قصد رفتار پیشگیرانه از ایدز داشت. رگرسیون چند متغییره نشان داد سازه خودکارآمدی درک شده 37% تغییرات قصد رفتار پیشگیرانه از ایدز در گروه کنترل و 41% تغییرات در گروه مداخله را پیشگویی می نماید. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد آموزش توأم برنامه مهارت های ارتباطی میان فردی و ایدز، در مقایسه با برنامه آموزشی ایدز به تنهایی، تأثیر بهتری بر افزایش نمرات سازه های مدل اعتقاد بهداشتی ایجاد می نماید. نتایج این مطالعه لزوم ارتقای دانش و مهارت های ارتباطی رابطین سلامت را مورد تأکید قرار می دهد.
شهره نادری مقام شمس الدین نیکنامی
بیماری دیابت، شایع ترین بیماری متابولیک در جهان است که مهم ترین شیوه مقابله با پیشرفت و بروز عوارض ناشی از آن، انجام خودمراقبتی توسط بیماران مبتلا به دیابت و حمایت از آنان توسط خانواده و دیگران مهم است. در مطالعه حاضر که از نوع کارآزمایی شاهددار بود، سعی شد با تلفیق مدل فرانظری و سازه حمایت اجتماعی برگرفته از تئوری شناختی اجتماعی به ارتقا و تداوم خودمراقبتی بیماران در زمینه پنج مورد از مهم ترین رفتارهای خودمراقبتی در امر دیابت شامل تغذیه، فعالیت بدنی، خودپایشی قند خون، مراقبت از پا و استعمال دخانیات اقدام گردد. ابتدا ابزارهای لازم برای سنجش وضعیت خودمراقبتی بیماران تهیه شد، سپس با استفاده از تحلیل مسیر مشخص شد که خودکارآمدی دارای قوی ترین اثر پیشگویی کنندگی تمام رفتارهای منتخب است. پس از انتخاب تصادفی 60 نفر برای گروه مداخله از یکی از مراکز غربالگری دیابت دانشگاه علوم پزشکی تهران و همسان سازی 60 نفر دیگر برای گروه شاهد، وضعیت مرحله تغییر رفتارها، شاخص های آنتروپومتریک و آزمایش های پاراکلینیک بیماران در سه مقطع زمانی قبل، 3 و 6 ماه بعد از مداخله سنجیده شد. مداخله بر اساس مرحله تغییر بیماران و با تأکید بر خودکارآمدی آنان انجام شد. قبل از مداخله، آزمون های آماری، تفاوت معناداری را بین دو گروه از نظر متغیرهای مورد بررسی نشان ندادند اما 3 و 6 ماه بعد از مداخله، میانگین نمره آگاهی گروه مداخله، 100% افزایش یافت، مرحله تغییر تمامی رفتارها در گروه مداخله به سوی مراحل اقدام پیشرفت نمود و سنجش همبستگی دال بر ارتباط معنادار سازه خودکارآمدی با قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، سازه های موانع و منافع درک شده و تمامی رفتارها به جز استعمال دخانیات بود. اما در گروه شاهد، تفاوت معناداری میان متغیرهای زمانی در سه مقطع زمانی وجود نداشت. یافته های مطالعه، همگی دال بر اثربخشی مداخله در ارتقا و تداوم رفتارهای خودمراقبتی بودند.
محمود کریمی شمس الدین نیکنامی
مقدمه: پیشگیری از مصرف دخانیات در نوجوانان و مداخلات موثر در این زمینه یکی از اهداف ویژه بهداشت عمومی است. مطالعه حاضر با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی بسته آموزشی تئوری محورجهت پیشگیری از مصرف دخانیات در نوجوانان انجام شده است. مواد و روش کار: در ابتدا تیم تحقیق یک مطالعه مقطعی، توصیفی تحلیلی با 250 نوجوان انجام داد. سپس در مرحله دوم یک کارآزمایی شاهددار تصادفی طراحی و اجرا شد. از بین مدارس متوسطه شهرستان زرندیه 180 دانش آموز بطور تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمون (90 نفر) و گروه کنترل (90 نفر) تخصیص یافتند. گروه آزمون مداخله آموزشی مبتنی بر تئوری رفتار برنامه ریزی شده را دریافت کردند در حالی که گروه کنترل برنامه آموزشی را دریافت نکرد. مداخله آموزشی شامل 10 جلسه حضوری بود. اطلاعات بدست آمده از نمونه مذکور قبل، و شش ماه پس از مداخله از طریق پرسشنامه خود گزارشی جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss16 تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نسخه اصلی و نسخه توسعه یافته به ترتیب 52% قصد و 35% رفتار، 52% قصد و 37% رفتار را پیشگویی می کردند و کنترل رفتاری درک شده قوی ترین پیشگوی قصد بود(43/0=?). همچنین یافته های مطالعه مداخله ای نشان داد بعد از مداخله آموزشی میانگین نمره سازه های نظریه رفتار برنامه ریزی شده (نگرش، نرمهای انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده و قصد رفتاری) در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل بطور معنی داری افزایش یافته بود، همچنین میزان مصرف دخانیات در گروه آزمون از 5/24% قبل از آموزش به 11% بعد از آموزش کاهش یافت و این کاهش از لحاظ آماری معنی داری بود (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه این مطالعه از اجرای برنامه آموزشی بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده در پیشگیری از مصرف دخانیات در نوجوانان حمایت کرد.
مهناز ذوالقرنین علیرضا حیدرنیا
مصرف سیگار ده ها سال است که به عنوان یکی از مهم ترین عامل تهدید کننده سلامتی شناخته شده و هزینه های اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی زیادی بر جوامع تحمیل کرده است و مضرات ناشی از آن بار مالی سنگین و مشکلات عمده ای را بر سیستم های بهداشتی تحمیل می کند. دخانیات باعث افزایش خطر آترواسکلروز عروق کرونر و در نتیجه موجب افزایش خطر بیماری های عروق کرونر قلب می شود. بیماری ایسکمیک قلبیihd ) (، به عنوان شایع ترین عامل مرگ و میر شناخته شده و سیگار کشیدن، اولین و بزرگترین عامل خطرساز در ihd تعیین شده است و نیز میزان مرگ ناشی از ihd در مردان و زنان سیگاری به ترتیب 10 و 5 برابر بیشتر از غیر سیگاری ها است. این مطالعه از نوع نیمه تجربی، توصیفی تحلیلی می باشد که بصورت قبل و بعد انجام شده است. ابتدا یک پیش آزمون نگرش نسبت به سیگار کشیدن و تعداد نخ سیگار مصرفی روزانه بعمل آمد؛ سپس متناسب با وضعیت اجتماعی، سطح سواد و آمادگی و تمایل بیمار از نظر نوع برنامه آموزشی، و نیز بر اساس نیاز سنجی بعمل آمده از بیمار، در مورد نوع آموزش و بسته آموزشی دلخواهش، آموزش های ترک سیگار به صورت بسته های آموزشی (پمفلت، پوستر، کتابچه آموزشی، آموزش چهره به چهره ) تهیه و ارائه شد. بعد از یک ماه، مجدداً در منزل بیماران، تعداد نخ سیگار مصرفی روزانه و نگرش نسبت به سیگار کشیدن ارزیابی گردید. یافته ها نشان دادند که از نظر آماری بین میانگین نمره نگرش قبل و بعد از آموزش اختلاف معنی داری وجود دارد (p?0/001 ) و همچنین میانگین تعداد نخ مصرف سیگار روزانه قبل ( 3/31 عدد ) و بعد از آموزش ( 13 عدد )، اختلاف معنی داری را نشان می دهد (p?0/001) و میزان کاهش مصرف سیگار در مرحله قبل از آموزش در مقایسه با بعد از آموزش 5/41 درصد می باشد . لذا پیشنهاد می شود پرستاران بخصوص در بخشهای ویژه، بهنگام مراقبت از بیماران مبتلا به بیماری های قلبی عروقی، جهت آموزش ترک سیگار، از بسته های آموزشی متناسب با نیاز بیماران استفاده نمایند.
محمد حسین دلشاد علیرضا حیدرنیا
بهترین راه پیشگیری از نگرانی جدی آسیب های شغلی ناشی از وسایل نوک تیز آلوده با خون و فرآورده های آن، رعایت احتیاطهای استاندارد می باشد. با توجه به خطر سرایت hbv که یکصدبار بیش از hiv بوده و میزان مرگ و میرش دریک روز بیش ازمیزان مرگ و میر hiv در طول یکسال است ، مطالعه تداوم رفتارهای پیشگیری کننده از عفونت ناشی از ویروس هپاتیت ب ، مورد بررسی قرارگرفت. مواد و روش ها : در این پژوهش نیمه تجربی 135 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای از بین مراکز بهداشتی و درمانی و رسته های شغلی مدنظر انتخاب و با استفاده از ابزار گردآوری اطلاعات شامل سوالات دموگرافیک، وضعیت مراکز بهداشتی و درمانی، آگاهی، نگرش، رفتار پیشگیری از عفونت ناشی از ویروس هپاتیت ب پس از روایی و پایایی و چک لیست بازدید رفتارهای پیشگیری کننده شامل کنترل سه حیطه رفتار قبل ، حین و بعد از تماس با خون و سایر مایعات بدن بواسطه اجسام نوک تیز و برنده ، پس از بررسی آزمون اولیه ، بسته آموزشی اجرا و نتایج تداوم رفتار بصورت مشاهده ای و خودگزارشی بلافاصله و6 ماه پس از مداخله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: آزمونهای آماری تفاوت معنی داری را بین قبل ، بلافاصله و 6 ماه بعد از مداخله درمورد رفتارهای پیشگیری کننده از عفونت هپاتیت ب نشان داد (05/0p< ) . ارتباط بین متغیر وضعیت تحصیلات ، علاقه به کار، آسیب ناشی از اجسام نوک تیز ، استخدامی ، اشتغال و سطوح آگاهی ، نگرش و رفتار در سه مرحله آزمون معنی داربود. نتیجه گیری : بسته آموزشی بر ارتقاء و تداوم رفتارهای پیشگیری کننده از عفونت هپاتیت ب در کارکنان خدمات بهداشتی و درمانی مرکز بهداشت شرق تهران موثربوده است.
وحیده ترمه زنوزی علیرضا حیدرنیا
مقدمه: بیماری کم خونی فقر آهن بیماری است که نه تنها کشورهای در حال توسعه بلکه کشورهای صنعتی را نیز درگیر کرده است. کودکان ، نوجوانان و زنان بارداربیشتر درمعرض کم خونی فقر آهن می باشند. یکی از راهکارهای ارائه شده توسط سازمان جهانی برای پیشگیری از این بیماری استفاده از قرص های آهن میباشد. در این مطالعه به بررسی تأثیر مداخله آموزشی بر میزان مشارکت دانش آموزان دختر دبیرستانی در برنامه کشوری مکمل آهن یاری پرداخته شده است. روش کار: این مطالعه پژوهشی نیمه تجربی مداخله ای از نوع قبل و بعد می باشد که بر روی 55 دانش آموز دختر پایه دوم و سوم یکی از دبیرستانهای دولتی شهر چابهاردر سال تحصیلی 92-91، بصورت تصادفی انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا بود. پرسشنامه در دو زمان و با فاصله یک ماهه توسط دانش آموزان تکمیل شد. پس از تحلیل اطلاعات مرحله اول ، بر اساس پاسخهای دانش آموزان و اهمیت موضوع، روشهای بحث گروهی و پرسش و پاسخ برای مداخله آموزشی در نظر گرفته شد و سپس، مدا خله آموزشی طی 3 جلسه و مدت زمان هر جلسه 45 دقیقه انجام گرفت . اطلاعات با استفاده از نرم افزار 16 spss و با آزمون های آماری تی زوجی، کای دو و مک نمار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج : در این مطالعه میزان مصرف قرص بر حسب موارد سن، تحصیلات والدین، شغل والدین، عوارض مصرف قرصهای آهن، مصرف منظم/ نامنظم، همراهی معلم و مدیر مدرسه، در مرحله قبل و بعد از مداخله آموزشی از نظر آماری معنی دار نبود. آگاهی و نگرش دانش آموزان در قبل و بعد از مداخله، از نظر آماری معنی دار بود و رفتار، با اینکه در مرحله بعد از مداخله افزایش داشته ولی ارتباط آنها در قبل و بعد از مداخله از نظر آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری: تشویق و همراهی معلمان و مدیران در اثربخشی برنامه کشوری آهن یاری بسیار مفید خواهد بود.
اعظم گودرزی علیرضا حیدرنیا
چکیده زمینه و هدف: بهداشت دهان و دندان یکی از مهم ترین شاخه های بهداشت عمومی به شمار می رود. توجه به این مقوله یکی از برنامه های سازمان بهداشت جهانی در حوزه پیشگیری از بیمار یهای مزمن و ارتقای سلامت می باشد. از طرف دیگر ، دانش آموزان گروههای سنی پایین به دلیل اهمیت خود در برنامه های بهداشت دهان ودندان ، مورد توجه بیشتری قرار گرفته اند . تحقیق حاضر با هدف تعیین آگاهی ، نگرش وعملکرد دانش آموزان چهارم ابتدایی شهر تهران در مورد بهداشت دهان ودندان در سال تحصیلی 92-1391انجام شد . روش بررسی : مطالعه حاضرپژوهش مداخله ای نیمه تجربی ، جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان پایه چهارم دبستان ( شهدای تاکسیرانی) منطقه 14آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی92-1391 می باشد . نوع مداخله شامل آموزش از طریق رسانه های الکترونیکی بود. پرسشنامه ها بعد از تایید روایی وپایایی ، درمجموع 33سوال برای دانش آموزان و مادرانشان (10سوال آگاهی ، 9سوال نگرش و8سوال عملکرد مابقی متفرقه ، پاسخ های افراد به سوالات نگرش با معیار لیکرت 5قسمتی محاسبه شد) قبل وبعد از آموزش در اختیار نمونه ها قرار گرفت . ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه با آلفا کرونباخ7382/0 بود. برای آنالیز داده ها از نرم افزار spss و آزمون های آماری tstudent استفاده شد تحقیق در کمیته اخلاقی پزشکی دانشگاه تربیت مدرس تایید شد. یافته ها : بیشترین درصد فراوانی مربوط به سن پاسخگویان (10سال )، بعد خانوار (چهارنفره)، تحصیلات والدین (متوسط )، سن مادر (39-35سال)، میزان در آمدخانواده (خوب ). نتایج بررسی نشان می دهد بین آگاهیها، نگرش ورفتار دانش آموزان قبل از آموزش وپس از آموزش تفاوت معنی داری وجود داردبطوریکه آگاهی برطبق آزمون تی )605/2-( و با قبول خطای کمتر از 05/0، (012/0p =) ، نگرش دانش آموزان بر طبق آزمون تی( 078/7-) و با قبول خطای کمتر از 01/0 ، (000/0p =) ، عملکرد کوتاه مدت دانش آموزان برطبق آزمون تی (470/7-) و با قبول خطای کمتر از 01/0، (000/0p =) ، متغیرهایی نیز که با آگاهی ، نگرش وعملکردکوتاه مدت دانش آموزان مورد مطالعه در ارتباط بوده است عبارتند از بعد خانوار ، تحصیلات والدین. نتایج : نتایج این پژوهش نشانگر تاثیر مثبت برنامه آموزشی از طریق رسانه های الکترونیکی برآگاهی ، نگرش و بهبود عملکرد کوتاه مدت دانش آموزان در زمینه بهداشت دهان ودندان بود . مراقبین سلامت می بایست اینگونه برنامه های مداخله ای و تاثیر گذار را طرح ریزی نمایند مطالعات تاثیرآموزش بربهداشت دهان ودندان دانش آموزان در ایران خیلی زیاد نیست ، نتایج نشاندهنده آن است که میتوان این نوع آموزشها را با توجه به کمبودمراقب سلامت در بسیاری از مدارس ایران بعنوان چارچوبی جهت برنامه ریزی مداخلات در جهت بهبود و ارتقای رفتارهای بهداشت دهان و دندان دانش آموزان بکارگرفت . کلمات کلیدی : بهداشت دهان ودندان، دانش آموزان، آموزش بهداشت، رسانه های الکترونیکی .
مرضیه سلیمی علیرضا حیدرنیا
هدف: پوکی استخوان شایع ترین بیماری متابولیک استخوان است که امروزه به عنوان یک معضل بهداشت عمومی شناخته شده و با بالا رفتن سن جامعه، اهمیت آن روز به روز بیشتر میشود، از هردو زن یکی و از هرپنج مرد یکی به این بیماری مبتلاست، پوکی استخوان بیماری است که سبک و شیوه زندگی نقش مهمی درمیزان ابتلا به آن دارد، امروزه اعتقاد براین است که آموزش و تغییر رفتاردر زنان با اهمیت تر ازمردان است زیرا زنان نه تنها روی سلامت خود، بلکه اثرات ثابت ودایمی روی سلامت نوزاد،کودکانو خانواده ها دارند نظر به اهمیت ونقش زنان به عنوان مادران این مرز و بوم وکم هزینه بودن فعالیت های آموزشی، تنظیم برنامه های آموزشی وگسترش آن ضروری به نظر میرسد. هدف از این مطالعه نیزبررسی تاثیر آموزش بر رفتارهای پیشگیری کننده از پوکی استخوان درزنان بالای 40 سال است.روشها ومواد: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی، توصیفی تحلیلی است که بصورت قبل و بعد می باشدکه گروه آزمون67 نفر و به روش نمونه گیری غیراحتمالی و از میان زنان(بالای 40 سال) مراجعه کننده به مرکز سنجش تراکم استخوان مرکز روماتیسم ایران انتخاب شدند. برنامه آموزشی با استفاده از پوستر و پمفلت طراحی شده بصورت نصب پوستر درمعرض دیدمراجعه کنندگان و توزیع پمفلت و پاسخگویی به سئوالات شرکت کنندگان به اجرا درآمد. ابزارگردآوری داده ها دراین مطالعه پرسشنامه ای مشتمل بردو بخش بود که بخش اول مربوط به اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم اطلاعات شامل آگاهی، عادات و رفتارهای پیشگیری کننده(تغذیه وفعالیت فیزیکی) می باشد که قبل و یک ماه بعد از مداخله تکمیل شد.یافته ها: بعد از مداخله، آزمون تی زوجی درزمینه آگاهی(00/0= p)، فعالیت فیزیکی(022/0p=)، مصرف کلسیم( 000/0p=)مدت زمان قرارگیری درنورآفتاب(035/0p=)ومصرف ویتامین د (000/0 p=) اختلاف معناداری رانشان داد. میزان مصرف کلسیم از 3/259+5/670 قبل از مداخله به2/390+4/1103بعد از مداخله رسید و آزمون آماری تی زوجی نیز تفاوت معناداری بین میانگین مصرف کلسیم روزانه قبل و بعد از مداخله نشان داد (05/0>p). ازنظر ارتباط بین آگاهی و تحصیلات همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت(543/0= r 00/0= p).بین تحصیلات و فعالیت فیزیکی(379/0- = r 05/0= (p همبستگی منفی و معناداری وجود داشت همچنین بینbmi و مصرف کلسیم(0260/= r 041/0= p)نیز همبستگی منفی و معناداری وجود داشت. نتیجه گیری:برنامه آموزشی با استفاده از پوستر و پمفلت آموزشی برافزایش آگاهی، رفتارهای پیشگیری کننده از پوکی استخوان مانند فعالیت فیزیکی، تغذیه(مصرف کلسیم وویتامین د) و همچنین قرارگرفتن درمعرض نورآفتاب تاثیر داشته است.
مرضیه آب سواران شمس الدین نیکنامی
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین انواع سرطان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان در زنان است. زنان در تمام سنین در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان قرار دارند و با افزایش سن این خطر بیشتر می شود. در صورت تشخیص زود هنگام بیش از 90 درصد مبتلایان درمان می شوند. خودآزمایی پستان یکی از روش های موثر در تشخیص زود هنگام سرطان پستان می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر روش های آموزش بهداشت در ارتقای خودآزمایی پستان در پرستاران زن شهر زابل انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله ای شاهد دار است که بر روی 105 نفر از پرستاران بیمارستان های شهر زابل انجام گرفت که 35 نفر در گروه مداخله با روش سخنرانی، 35 نفر در گروه مداخله با روش تلفن همراه و 35 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. قبل از انجام مداخله آموزشی پرسشنامه محقق ساخته توسط واحدهای مورد پژوهش تکمیل شد، سپس مداخله آموزشی در گروه های مداخله اجرا گردید. 3 ماه بعد از مداخله، پس آزمون با استفاده از همان پرسشنامه اولیه انجام شد و داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 19 و آزمون آنالیز واریا نس یک طرفه، تی زوجی، همبستگی پیرسون و کای دو تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: آزمون آنالیز واریا نس یک طرفه نشان داد که قبل از مداخله تفاوت میانگین نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد بین گروه های مداخله و گروه شاهد از لحاظ آماری معنی دار نبود(05/0 <p) اما این تفاوت بعد از مداخله معنی دار بود(05/0>p) بعد از مداخله افزایش معنی دار در میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد در دو گروه مداخله روی داد(05/0 >p) اما این تفاوت در گروه شاهد معنی دار نمی-باشد(05/0 <p). همچنین مشخص شد که این افزایش در گروه تلفن همراه برای نگرش و مهارت به طور معنی دار بیشتر از گروه سخنرانی می باشد(05/0 >p). نتایج: نتایج این مطالعه نشان دهنده ی تأثیر مثبت آموزش بر ارتقای رفتارهای بهداشتی و پیشگیری کننده در رابطه با سرطان پستان می باشد. همچنین نتایج حاکی از آن می باشد که آموزش از طریق تلفن همراه تأثیرگذاری بیشتری نسبت به روش سخنرانی دارد. واژگان کلیدی: آگاهی، نگرش، عملکرد، خودآزمایی پستان، پرستاران.
امین تال علیرضا حیدرنیا
این تحقیق به صورت مقطعی و توصیفی- تحلیلی، بر روی 245 نفر از والدین شاهد بالای 65 سال شهرهای تحت پوشش اداره کل بنیاد شهید شهرستانهای استان تهران به صورت تصادفی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه کیفیت زندگی sf-36 بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی، آزمون تی و آنووا استفاده گردید. میانگین سنی نمونه ها 6/33±76/5سال بود.38/4 درصد نمونه ها مرد و 61/6% زن بودند. میانگین کل نمره کیفیت زندگی 51/04 بود. بیشترین میانگین کیفیت زندگی در بعد سلامت روانی 17/35±60/37 و کمترین میانگین در بعد محدودیت جسمی 35/07 ±36/63 بود.کیفیت زندگی در مردان بیشتر از زنان بود.
مریم شجاعی فر شمس الدین نیکنامی
چکیده مقدمه وهدف : رسانه دیجیتال یک شکل تعاملی و مبتنی بر کاربر، برای برقراری ارتباط بوده که شامل شکل های مختلفی می-باشد. وهدف از این مطالعه سنجش میزان اثر رسانه آموزشی دیجیتال نسبت به پمفلت به منظور کاهش مصرف قلیان در دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر زاهدان بود. مواد وروش ها : این پژوهش مطالعه ای نیمه تجربی است که بر روی 200نفر از دانش آموزان پسر دبیرستان های شهر زاهدان با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ایی که در دو گروه مداخله وکنترل که به صورت قبل و بعد انجام گردید و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای 53 سوالی که شامل سوالات دموگرافیک ، آگاهی ، نگرش،رفتار و خودکارآمدی بود که روایی وپایایی آن تایید شده بود سپس با دو شیوه مختلف آموزشی، فیلم دیجیتال به گروه مداخله وپمفلت به گروه کنترل به منظور آموزش و با هدف کاهش مصرف قلیان داده شد که داده های قبل وبعد با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های من ویتنی –کای دو-آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج ویافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که قبل از مداخله آموزشی بین متغیرهای دموگرافیک واصلی مطالعه تفاوت معنی دار بر اساس آزمون های تی مستقل و کای دو به تناسب وجود نداشت و دو گروه از این لحاظ یکسان بودند(05/0p>) اما بعد از مداخله آموزشی میانگین نمراتِ آگاهی ، نگرش، خودکارآمدی و رفتار های پیشگیری کننده از مصرف قلیان در گروه مداخله با فیلم براساس آزمون های تی مستقل و تی زوجی به تناسب، نسبت به گروه مداخله پمفلت اختلاف معنی دار مشاهده شد(05/0p <). همچمین نتایج مطالعه نشان دادکه بین متغیرهای دموگرافیک مانند سن ونگرش- معدل سال گذشته و خودکار آمدی بر اساس آزمون همبستگی پیرسون ارتباط معنی دار وجود داشته و براساس آزمون همبستگی کروسکال والیس، بین تحصیلات پدر وخود کار آمدی نیز رابطه معنی دارمشاهده شد. همچنین با توجه به نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغییر های اصلی مطالعه درخصوص ارتباط آگاهی با نگرش-آگاهی با خود کارآمدی-نگرش با خودکارآمدی رابطه معنی دار مشاهده شد. نتیجه گیری : این پژوهش نشان داد که رسانه آموزشی دیجیتال نسبت به پمفلت در کاهش مصرف قلیان توسط دانش آموزان موثرتر بود که می تواند در پیشگیری از مصرف قلیان توسط دانش آموزان به کارگرفته شود. واژگان کلیدی : رسانه دیجیتال ، آموزش، دانش آموزان ، قلیان
رقیه زکی زاد آبکنار شمس الدین نیکنامی
چکیده: مقدمه: عوامل ژنتیکی و فردی یکی از عوامل مهم تعیین کننده های سلامت هستند. ناهنجاری های ارثی و مادرزادی علت اصلی مرگ و میر دوران نوزادی و کودکی بوده و علت مهم مشکلات خانوادگی و معلولیت ها در جامعه نیز می باشند. هدف: هدف از این مطالعه تعیین تاثیرآموزش" ژنتیک و رابطه آن با سلامت"بر آگاهی و نگرش جوانان در شرف ازدواج استان مازندران درسال 1391 بود. در این پژوهش نیمه تجربی 267 نفر به عنوان گروه مداخله و 276 نفر به عنوان گروه شاهد به طور تصادفی ازمیان جوانان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی مسئول آزمایشات پیش از ازدواج انتخاب شدند. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل 7 سوال ویژگی های دموگرافیک، 16سوال سنجش آگاهی، 7 سوال سنجش نگرش و 1 سوال از منابع کسب فعلی اطلاعات و 1 سوال از منابع ترجیهی کسب اطلاعات بود. پس از انجام روایی و پایایی پرسشنامه با روش های علمی، داده ها توسط نرم افزار 20spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از روش های آمار توصیفی و تحلیلی، tدو نمونه ای مستقل، t زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه anova و کای دو استفاده شد. نرمال بودن توزیع داده ها با آزمون کولموگراف اسمیرونف ارزیابی شد. داده ها در سطح خطای 05/0 مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: میانگین آگاهی گروه مداخله از 5/2 8/10 در مرحله قبل به 2 13در مرحله بعد از آموزش افزایش یافت. این افزایش معنی دار(05/0p<) بود. میانگین نگرش گروه مداخله از 71/3 54/23 در مرحله قبل به 48/3 03/25 در مرحله بعد از آموزش افزایش یافت. این افزایش معنی دار(05/0p<) بود. نتیجه گیری: آموزش بر آگاهی و نگرش جوانان در شرف ازدواج تاثیر مثبت داشت. در این پژوهش در مرحله قبل، آگاهی 32% و نگرش 9% گروه مداخله، در سطح خوب بود ولی در مرحله بعد، آگاهی 74% و نگرش 15% آنان به سطح خوب افزایش یافت. لذا آموزش و مشاوره ژنتیک برای پیشگیری از بروز ناهنجاری های ژنتیک یک ضرورت مسلم تلقی می شود. واژگان کلیدی: سلامت، ژنتیک، جوانان در شرف ازدواج، آموزش، آگاهی و نگرش
شیرین صدقی محمود طاووسی
چکیده پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور بررسی تاثیر آموزش در کاهش سزارین انتخابی در زنان باردار انجام شده است. این پژوهش در زنان باردار 30 هفته بارداری به بعد که بدون علل بالینی تمایل به انجام سزارین داشتند، در دو گروه 80 نفری مداخله و شاهد و در مرکز بهداشتی و درمانی شماره4و مرکزخداجو شهرستان مراغه انجام شده است. روش نمونه گیری بر اساس نمونه در دسترس بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه آگاهی، نگرش و عملکرد زنان باردار در مورد زایمان بود. دو گروه مداخله و شاهد از نظر سن، وزن، قد، میزان تحصیلات، میزان درآمد، سن ازدواج، هفته حاملگی، تعداد زایمان، نوع زایمان قبلی، محل زایمان قبلی، عامل زایمان قبلی، سابقه بیماری و عمل جراحی و همچنین سن، میزان تحصیلات و شغل همسر به صورت یکسان جور شدند. نحوه آموزش در گروه مداخله در دو جلسه نیم ساعته بصورت سخنرانی و آموزش چهره به چهره همراه با نمایش فیلم آموزشی و دادن پمفلت آموزشی وارسال پیامک بود. در تجزیه و تحلیل آماری با آزمون ناپارامتری ویلکاکسون و 001/0=p قبل از مداخله اختلاف معنی دار بین سطح آگاهی و نگرش در دو گروه مداخله و شاهد دیده نشد. در تجزیه و تحلیل آماری با آزمون ویلکاکسون و 002/0=p اختلاف معنی دار بین سطح آگاهی و نگرش دو گروه مداخله وشاهد دیده شد و سطح آگاهی و نگرش در گروه مداخله بالاتر بود. آزمون x2 با 1/0>p اختلاف معنی دار را بین عملکرد ( روش زایمان) دو گروه نشان داد. بدین معنی که عمل سزارین در گروه مداخله به میزان 17% کمتر از گروه شاهد بود. همبستگی بین آگاهی و نگرش با 002/0=p وجود داشت. با افزایش آگاهی نگرش مثبت به انجام زایمان طبیعی بیشتر شد. همبستگی بین سن زنان باردار و عملکرد آنها با 004/0=p به صورت منفی دیده شد، یعنی با افزایش سن رویکرد به سزارین بیشتر مشاهده شد . همبستگی بین میزان تحصیلات و عملکرد با 002/0=p وجود داشت؛ بدین معنی که با افزایش میزان تحصیلات ، میزان سزارین افزایش یافت. همبستگی بین میزان درآمد و عملکرد با 004/0=p دیده شد. با افزایش درآمد، میزان سزارین افزایش یافت. نتیجه گیری : بنابراین به نظر می رسد که مداخله آموزشی صورت گرفته در کاهش میزان سزارین الکتیو موثر باشد و پیش بینی می شود که چنانچه این مداخله در کلیه مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی کشور اجرا شود ، در کاهش بار سزارین الکتیو تأثیر به سزایی خواهد داشت وزنان آگاه وآموزش دیده سزارین را تنها به عنوان یک فوریت پزشکی می پذیرند
مهدی نیکدل شمس الدین نیکنامی
چکیده مقدمه:اعتیاد یک مشکل بهداشتی ، روانی و اجتماعی است .سن اعتیاد رو به کاهش رفته است ودر نوجوانان و دانش آموزان هم دیده می شود. در پژوهش حاضر، تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان اهوازمورد بررسی قرار گرفت. روش :نمونه پژوهش حاضر از بین دانش آموزان مقطع سوم متوسطه شهرستان اهواز و بصورت خوشه ای ساده انتخاب گردید . دو گروه آزمایش به تعداد30 نفر وگروه کنترل به تعداد30 نفر که با پرسشنامه سنجش عوامل خطر ساز و محافظت کننده مصرف مواد مخدر با تاکید بر مهارتهای زندگی با 35 سئوال پیش آزمون گرفته شد.سپس گروه آزمایش به مدت 8 هفته در8جلسه 2ساعته تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند.اما بر گروه کنترل، هیچ متغیری اعمال نشد. در پایان هر دو گروه ، از طریق پرسشنامه، پس آزمون شدند. داده ها توسط روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها : نتایج تحلیل آماری کوواریانس معنی دار بود. نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی حل مسئله(002/0p= )،ارتباط موثر(012/0p= ) ،روابط بین فردی (004/0p= ) ،تصمیم گیری (04/0p= ) درکاهش گرایش به مصرف مواد مخدردانش آموزان موثر بوده است. نتیجه گیری :پژوهش حاضر تاکید نمود برنامه آموزش مهارتهای زندگی در مدارس یک رویکرد توانمند سازی روانی،اجتماعی دانش اموزان در پیشگیری از اعتیاد می باشد ومی تواند موثر ترین روش پیشگیری از اعتیاد نیز باشد.کلید واژه ها: آموزش مهارتهای زندگی ،گرایش به مصرف مواد مخدر،پیشگیری از اعتیاد، دانش آموزان مقطع متوسطه
فاطمه سربندی شمس الدین نیکنامی
در مطالعه حاضر تلاش شد تا با طراحی و اجرای یک برنامه آموزشی مبتنی بر الگو به ارتقای ترک سیگار اقدام گردد. روش بررسی: این مطالعه در دو بخش مقطعی و مداخله ای انجام شد. در مطالعه مقطعی، سازه های الگوی فرانظریه ای (فرآیندهای تغییر، تعادل تصمیم گیری و وسوسه) در 150 مرد سیگاری در مرحله آمادگی تغییر جهت تعیین سازه های اثر گذار مورد بررسی قرار گرفتند. در مطالعه مداخله ای، که یک مطالعه نیمه تجربی بود 130 مرد سیگاری به صورت تصادفی در گروه شاهد و مورد قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل شده از بخش نخست، برنامه آموزشی مبتنی بر الگو برای گروه مورد طراحی و اجرا گردید. گروه شاهد، فقط آموزش ترک ملی را دریافت نمود. بررسی سازه ها و رفتار مصرف سیگار در چهار مقطع زمانی قبل، بلافاصله، سه ماه و شش ماه پس از مداخله صورت گرفت. یافته ها: در مطالعه مقطعی، مدل برازش یافته تقریبا 40 درصد رفتار مصرف را تبیین نمود. شرایط عادت / اشتیاق از سازه وسوسه و افزایش آگاهی از سازه فرایندهای تغییر موثرترین سازه های پیشگویی کننده تعیین شدند. نتایج مداخله نشان داد که در 6 ماه بعد از مداخله 5/61 درصد در گروه مورد و 8/33 درصد در گروه شاهد در مرحله عمل بودند و سیگار خود را ترک کرده بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر می رسد برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی فرانظریه ای می تواند در ارتقای ترک افراد سیگاری موثر باشد.
فاطمه صادق نژاد شمس الدین نیکنامی
استفاده از کمربندایمنی موثرترین وسیله در پیشگیری از شدت صدمات ناشی از سوانح رانندگی شناخته شده است. با وجود این استفاده از آن هنوز در رانندگان ایران پایین است.هدف از این مطالعه تعیین تاثیر برنامه آموزشی ارتقای استفاده از کمربندایمنی دررانندگان تهران بر اساس الگوی پرسید-پروسید و مدل فرایند موازی توسعه یافته بود. بخش اول این مطالعه بررسی مقطعی- توصیفی مشاهده ای و مصاحبه ای بود که به منظور برآورد میزان و علل استفاده از کمربندایمنی در رانندگان و سرنشینان جلو در تهران انجام شد. بخش دوم پژوهش حاضر مطالعه نیمه تجربی شاهددار بود که به منظور تعیین تاثیر مداخله آموزشی در استفاده از کمربندایمنی انجام گرفت. ابزار تحقیق بخش اول فرم های مشاهده و مصاحبه بودند و ابزار بخش دوم پرسشنامه محقق ساخته ای بود که علاوه برثبت مشخصات دموگرافیکی،سازه های نظری را اندازه گیری می کرد. آموزش گروه مداخله با استفاده از تحلیل نتایج بخش اول طراحی و اجرا شد. نتایج بخش اول مطالعه نشان داد بهطورمیانگین 9/77 درصدرانندگانکمربندایمنی خود را بسته بودند.استفادهازکمربندایمنیدر زنانرانندهبیشازمردان بود و رانندگان ون و وانت کمتر از دیگر رانندگان کمربندایمنی خود را در هنگام رانندگی می بستند.در بخش دوم نتایج آنالیزرگرسیون چندگانه در شرکت کنندگان بخش دوم مطالعه نشان داد که نگرش و خودکارآمدی درک شده، حساسیت درک شده، رانندگی با سرعت غیرمجاز و استفاده از موبایل در هنگام رانندگی، خودگزارشی استفاده از کمربندایمنی را دررانندگان پیش بینی می کند.خودگزارشی استفاده همیشگی ازکمربندایمنی در بین شرکت کنندگان در مطالعه نیمه تجربی 24% افزایش یافت. نتایج بخش مداخله ای مطالعه نشان داد که آموزش تئوری محوربا محتوی انگیزش ترس همراه با کارآمدی بالا می تواند استفاده از کمربند ایمنی را در رانندگان افزایش دهد
آتوسا سلیمانیان شمس الدین نیکنامی
چکیده: مقدمه: انجام فعالیت های بدنی می تواند ضمن بهبود توده عضلانی و تراکم استخوان، خطر ابتلا به پوکی استخوان را کاهش دهد، اما اغلب افراد به ویژه زنان کم تحرک هستند. لذا تیم تحقیق بر آن شدند تا با طراحی و اجرای یک برنامه آموزشی الگو محور، تاثیر آن را بر افزایش رفتار فعالیت بدنی برای پیشگیری از پوکی استخوان در یک جمعیت خاص بررسی نمایند. مواد و روش ها: این مطالعه در دو مرحله انجام شد. در مطالعه مقطعی، سازه های الگوی توسعه یافته اعتقاد بهداشتی(سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی و سازه خودتنظیمی) در240 نفر از زنان سن 30 تا قبل از یائسگی شاغل در یکی از سازمان های دولتی شهر تهران جهت برازش الگوی پیش بینی کننده رفتار فعالیت بدنی مورد بررسی قرار گرفتند. سپس بر اساس الگوی برازش یافته، برنامه آموزشی در قالب برنامه ورزشی 8 هفته ای، طراحی شد. پیش از مداخله، بلافاصله بعد از مداخله و 3 ماه پس از مداخله، سازه های الگوی توسعه یافته اعتقاد بهداشتی، میزان رفتار ورزشی و شاخص آمادگی جسمانی افراد مورد بررسی، ارزشیابی شد. یافته ها: در مطالعه مقطعی، الگوی برازش یافته 48 درصد از واریانس رفتار فعالیت بدنی را تبیین نمود و سازه های راهنما برای عمل، خودکارآمدی و خودتنظیمی، مهمترین سازه های پیش بینی کننده رفتار فعالیت بدنی بودند. نتایج مطالعه مداخله ای نشان داد که ﺩﺭ ﺍﺭﺯﺷﻴﺎﺑﻲ بلافاصله و سه ماه ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺍﺧﻠﻪ، در گروه آزمون، میانگین سازه های الگو، ﻣﻴﺰﺍﻥ فعالیت بدنی و شاخص های آمادگی جسمانی به صورت معناداری افزایش یافت، ولی در ﮔﺮﻭﻩ کنترل تغییری مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق بر قابلیت استفاده از الگوی توسعه یافته اعتقاد بهداشتی، در مداخلات ارتقای فعالیت بدنی به منظور پیشگیری از پوکی استخوان دلالت دارد. واژگان کلیدی: الگوی اعتقاد بهداشتی، سازه خودتنظیمی، پوکی استخوان، فعالیت بدنی، قدرت عضلات و انعطاف پذیری
ربیع الله فرمان بر شمس الدین نیکنامی
علیرغم فواید زیاد رفتار ورزشی هنوز کم تحرکی یکی از مشکلات بهداشتی در بین دانشجویان می باشد. موضوع کلیدی در تحقیقات رفتار ورزشی استفاده از مدلهای آموزش بهداشت جهت مداخله به منظور ارتقاء و پایداری رفتار ورزشی می باشد. مطالعات قبلی نشان داده است با توجه به پیچیدگی رفتار ورزشی با یک مدل نمی توان مداخله موثر و پایداری داشت. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله مبتنی بر مدل مراحل تغییر با استفاده از تئوری خود تعیین کنندگی بر ارتقاء و پایداری رفتار ورزشی دانشجویان انجام گرفت. نوع مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی شاهد دار تصادفی می باشد. در این پژوهش دو گروه وجود داشت: یک گروه آزمون(66 دانشجو) که مداخله مبتنی بر تلفیق مدل مراحل تغییر و تئوری خود تعیین کنندگی را دریافت کردند و گروه دیگر کنترل(67 دانشجو) که مداخله ای توسط پژوهشگر روی آنها انجام نشد. قبل از مداخله ، بلافاصله بعد از مداخله و 8 ماه پس از مداخله، با استفاده از ابزار برگرفته از سازه های مدل مراحل تغییر و تئوری خود تعیین کنندگی و میزان رفتار ورزشی دانشجویان ارزشیابی انجام شد. آزمونهای آماری تفاوت معنی داری را بین دو گروه آزمون وکنترل از نظر متغیرهای دموگرافیک ،سازه های مدل مراحل تغییر وتئوری خود تعیین کنندگی و میزان رفتار ورزشی در قبل از مداخله نشان نداد. اما در ارزشیابی بعد از مداخله و پیگیری تفاوت معنی داری در میزان رفتار ورزشی و مراحل تغییر رفتار ورزشی بین دو گروه مشاهده شد ( 0001/0p=). همچنین آزمونهای آماری اختلاف معنی داری در گروه آزمون در سه مقطع زمانی قبل ، بعد و پیگیری از نظر مراحل تغییر رفتار ورزشی و میزان رفتار ورزشی نشان داد ( 0001/0p=) ، در حالیکه در گروه کنترل اختلاف معنی دار نبود.نهایتاًمی توان گفت مداخله آموزشی مبتنی بر مدل مراحل تغییر و تئوری خود تعیین کنندگی در ارتقاء و پایداری رفتار ورزشی دانشجویان موثر بوده است.
سمیه شالچی اوغلی علیرضا حیدرنیا
مقدمه: دریافت کافی کلسیم در سنین رشد برای رسیدن به حداکثر توده استخوانی و در سنین بزرگسالی و پیری برای جلوگیری از پوکی استخوان ضروری است. با توجه به اهمیت نقش مادران در تهیه سبد غذایی خانواده این مطالعه با هدف افزایش سطح آگاهی و نگرش مادران جهت بالابردن میزان مصرف مواد غذایی حاوی کلسیم در سبد غذایی خانواده و افزایش عملکرد دختران نوجوان خانواده در شهر چابهار انجام گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه نیمه تجربی در جامعه مادران دانش آموزان دختر کلاس پنجم مقطع ابتدایی دبستان های منتخب شهر چابهار در سال تحصیلی 93-1392 انجام شد. روش نمونه¬گیری به صورت طبقه ای تصادفی و چند مرحله ای بود. تعداد 170 نفر (88 نفر شاهد و 82 نفر آزمون) از مادران واجد شرایط با کسب رضایت کتبی آنان انجام شد. ابزار جمع¬آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تعیین گردید که مشتمل بر سه بخش اطلاعات دموگرافیک، گویه های مربوط به سه سازه مدل kap شامل؛ آگاهی، نگرش و عملکرد در زمینه مواد غذایی حاوی کلسیم بود، که طی دو مرحله قبل و سه ماه بعد از مداخله آموزشی به روش خودگزارشی و مصاحبه توسط محقق تکمیل شدند. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار spss-16 و به کمک آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مانند؛ تی جفت در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: میانگین نمره متغیرهای آگاهی و نگرش بعد از انجام مداخله آموزشی در گروه مداخله قبل و بعد از آموزش معنادار بود. تغییرات میانگین نمره متغیر عملکرد بعد از انجام مداخله آموزشی در گروه مداخله قبل و بعد از آموزش معنادار نبود. نتیجه گیری: مداخله آموزشی طراحی و اجرا شده در افزایش آگاهی و نگرش مادران موثر بود اما بر میزان دریافت مواد غذایی حاوی کلسیم در گروه هدف موثر نبود. این ضعف را می توان به محتوی و نوع مداخله آموزشی، ناکافی بودن مداخلات آموزشی برای تغییرات قابل قبول عملکردی نسبت داد. لذا پیشنهاد می شود ضمن انجام مداخلات آموزشی موثرتر به انجام مداخلات محیطی نیز پرداخته شود.
صادق خاکپور شمس الدین نیکنامی
مقدمه وهدف: اجرای آموزش تغذیه در مدارس یکی از راهکارهای مناسب برای افزایش آگاهی، نگرش و اصلاح رفتارهای غلط تغذیه ای است. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر دو روش آموزش سخنرانی با آموزش ترکیبی سخنرانی و چندرسانه ای بر رفتار های تغذیه ای دانش آموزان دختر 8تا 10 ساله شهر چابهار در سال 1393 انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی شاهد دار است . نمونه مورد مطالعه در هر گروه 70 دانش آموز دختر 8 تا 10 ساله ابتدایی شهر چابهار می باشد که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار سنجش پرسشنامه است که روایی و پایایی آن به تایید شده است. برای یک گروه آموزش تغذیه با روش سخنرانی و برای گروه دیگر اموزش از طریق سخنرانی به همراه آموزش چند رسانه ای به اجرا در آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss 16 و آزمون های تی تست، اندازه گیری های تکراری و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد میانگین نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دو گروه قبل از اجرای مداخله آموزشی تفاوت معنی داری نداشت. آزمون repeated measure میانگین نمره آگاهی دانش آموزان در بلافاصله(0003/0p=) و دو ماه بعد(003/0p=) اجرای برنامه مداخله ای به طور معنی داری افزایش داشت. در مورد نمره نگرش و عملکرد از نظر آماری معنی دار نبود. بحث: نتایج نشان داد که آموزش چند رسانه ای به همراه سخنرانی نسبت به آموزش سخنرانی تاثیر بیشتری بر آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دارد که علت آن می تواند بکار گرفته شدن حواس بیشتر در آموزش چند رسانه ای باشد
محمد عباس زاده بزی شمس الدین نیکنامی
: سلامت انسانها نقش مهمی درسلامت جامعه و به دنبال آن توسعه و توانمندی بهداشت دهان ودندان افرادجامعه دارد ؛ لذامهمترین مساله در این راستا کاهش بیماری های دهان ودندان وروی آوردن به امر پیشگیری است و نخستین گام درپیشگیری نیز ارتقای فرهنگ بهداشت و پیشگیری در مردم است واین امر میسر نمی گردد مگر به کمک و بهره گیری از روشهای جدید آموزشی وپژوهشی درزمینه آموزش بهداشت وارتقای سلامت جامعه . لذاهدف مادراین مطالعه به کارگیری الگوی رویکردفرایند اقدام بهداشتی واجرای یک برنامه آموزشی نظریه – محورجهت بررسی شکاف عمیق بین قصدرفتاربابروزرفتار که مدل ازآن "جعبه سیاه" نام برده ؛ بوده ومی خواهیم ازطریق فرایند برنامه ریزی ؛ کنترل اقدام وسازه های دیگر این الگوبابرقراری پل ارتباطی بین قصد- عمل بهداشتی؛ قصدراتبدیل به رفتارمطلوب ودرنهایت منجربه بهبودواصلاح رفتارمسواک زدن دربین نوجوانان گردیم . از آنجائیکه تغییررفتارهای نادرست بهداشتی دردوره بزرگسالی اغلب مشکل بوده لذادوره نوجوانی می تواند بعنوان مبنا وپایه ای برای آموختن بسیاری ازرفتارهای دوره بزرگسالی باشد ]10[ .دوره نوجوانی می تواند پایه ومبنایی برای آموختن ونگهداری وپایداری بسیاری از رفتارهای درست بهداشتی که نقش کلیدی وبسزایی درسلامت آینده زندگی فردی ؛ اجتمایی وخانوادگی فرد دارند؛ باشد. فرهنگ درست مسواک زدن وبکارگیری اصول ؛ تکنیک و روش های صحیح این رفتار بهداشتی می تواند نقش مهمی درسلامت جسمانی وروانی فردداشته باشد.
کاظم حسین زاده شمس الدین نیکنامی
فعالیت بدنی، فواید متعددی برای سلامت فرد و جامعه به همراه دارد، تا آن جا که بسیاری از دانشمندان اصرار دارند که فعالیت بدنی را به عنوان دروازه ی رفتارهای سالم و بهداشتی معرفی نمایند. با این حال، آمارها نشان می دهند که درصد بالایی از افراد جوامع مختلف هرگز به مقدار توصیه ی شده فعالیت بدنی دست پیدا نمی کنند و این مسئله دلیلی بر رشد فزاینده ی بیماریهای مزمن در این کشورها است، که البته سهم کشورهای درحال توسعه در این میان بیشتر است. جمعیت بالای دانش آموزان کشور، فرصتی را فراهم نموده است تا مداخلات سلامت محور در آنان صورت گیرد. با توجه به نقشی که خانواده در ساخت الگوی رفتاری کودکان دارد، طراحی مداخله آموزشی خانواده محور به منظور افزایش فعالیت بدنی دانش آموزان مورد پژوهش قرار گرفته است. پژوهش حاضر یک مطالعه ی ترکیبی (کمی+کیفی) است. در بخش مطالعه ی کمی بر اساس کفایت نمونه در تحلیل رگرسیونی، تعداد 300 دانش آموز پایه 5 و 6 ابتدایی به همراه مادرانشان با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی از میان مدارس ابندایی نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر قزوین انتخاب شدند و با استفاده از ابزارهای استاندارد، به بررسی و شناسایی تعیین کننده های مادری فعالیت بدنی در فرزندان پرداخته شد. متوسط فعالیت بدنی و نیز سازه های تعیین کننده فعالیت بدنی آنان مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله پژوهش کیفی، با استفاده از روش شناسی نظریه ی زمینه ای به تعیین عوامل موثر بر تعیین کنندهای مادری فعالیت بدنی کودکان پرداخته شد و در نهایت بر اساس درونمایه های مستخرج از تحلیل کیفی مصاحبه ها، مداخله ی آموزشی خانواده محور طراحی و ارائه گردید. در بخش مطالعه ی کمی مشخص شد که علاوه بر تفاوت معنی دار در میانگین فعالیت بدنی دانش آموزان بر حسب جنسیت و صدک وزنی، بین فعالیت بدنی مادران و فعالیت بدنی فرزندان رابطه معنی داری وجود دارد. معادلات رگرسیونی نشان داد که تنها عامل تعیین کننده ی مادری برای فعالیت بدنی فرزندان، خودکارآمدی درک شده مادران بوده است. در بخش مطالعه ی کیفی، پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوای 20 مصاحبه انجام شده، 4 درونمایه ی اصلی؛ نقش والدین، عوامل محیطی، فعالیتهای رقابت کننده با فعالیت بدنی و نیز تجارب قبلی در خصوص فعالیت بدنی استخراج شد و سپس با توجه به تبیین روابط آن ها مداخله آموزشی خانواده محور طراحی گردید. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، خودکارآمدی والدین نقش مهمی در توسعه رفتار فعالیت بدنی فرزندان دارد. بنابراین در برنامه های آموزشی خانواده محور به منظور افزایش فعالیت بدنی دانش آموزان تاکید و تمرکز بر این سازه بسیار مهم و اساسی است.
معصومه واعظی شمس الدین نیکنامی
مقدمه:سلامتی یک موضوع مشترک در بسیاری از جوامع و فرهنگ هاست. تأمین تغذیه مناسب از ارکان سلامت عمومی و پیشرفت و توسعه جوامع بشری است .یکی از عوارض زودهنگام فقدان الگوی تغذیه ای سالم، بویژه در میان دختران، زنان و کودکان، کم خونی فقر آهن است. نتایج مطالعات متعدد برروی بیماری های تغذیه ای موید این واقعیت است که فقر آهن شایع ترین کمبود تغذیه ای در سراسر جهان می باشد.هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آموزش رسانه ای در پیشگیری از کم خونی فقر آهن دختران نوجوان شهرستان چابهار بود. مواد و روش ها:پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی از نوع آزمون-شاهد که بر روی 140 نفر دانش آموز دبیرستانی شهرستان چابهار که به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند،به اجرا در آمد(70 نفر در هر گروه).ویژگی های دموگرافیک و میزان آگاهی و نگرش و عملکرد تغذیه ای دختران دبیرستانی در مورد کم خونی فقرآهن توسط پرسشنامه در سه مرحله قبل از آموزش،بلافصله بعد از آموزش و یک ماه از آموزش مورد ارزیابی قرار گرفت.گروه مداخله طبق برنامه آموزشی طراحی شده آموزش دید. یافته ها:بعد از مداخله میزان آگاهی،نگرش و عملکرد دختران دبیرستانی گروه آزمون افزایش معنادار یافت که البته میزان نگرش در این گروه بعد از یک ماه افت داشته است.این میزان در گروه کنترل تغییر معناداری نداشت. نتایج نشان میدهد بین میزان آگاهی از کم خونی فقرآهن و عملکرد تغذیه مصرف مواد غذایی حاوی آهن ارتباط معنا داری وجود دارد. نتیجه گیری:از آنجایی که بیشتر عادات غذایی در دوره نوجوانی شکل گرفته و تثبیت می شوند، توجه به آگاهی تغذیه ای نوجوانان، نگرش و رفتارهای آنها اهمیت می یابد. از نتایج این مطالعه به نظر می رسد با وجود صرف هزینه های گزاف توسط دولت برای پیشگیری از بیماری کم خونی فقرآهن و اثرات سوء آن، آموزش مستمر و مناسب همراه با همراهی مثبت و تشویق مدرسه و مداخله آموزشی در این مورد می تواند کارساز و مفید باشد.نتایج نشان می دهد که وجود کم خونی فقرآهن در دختران نوجوان که در کشور ایران شایع است به علت از دست دهی آهن نیست بلکه یکی از دلایل عمده آن کمبود آگاهی در مورد رفتارهای صحیح تغذیه ای است که با آموزش به نوجوانان و انتقال آن به خانواده هایشان و با تأثیر بر رفتارهای تغذیه ای در خانواده می توان تا حدود زیادی این مشکل را در کشور برطرف کرد .
لیلا قهرمانی شمس الدین نیکنامی
چکیده ندارد.
فاطمه رخشانی شمس الدین نیکنامی
این تحقیق یک مطالعه نیمه تجربی است ، که با هدف بررسی میزان تاثیر آموزش بهداشت در چهارچوب الگوی اعتقاد بهداشتی در تشخیص و بهبود رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری مالاریا انجام شده است . بدین منظور از دهستان سوران در شهرستان سراوان دو روستای تجربی از حومه سراوان دو روستای مشابه به عنوان روستاهای شاهد تعیین گردید. از هر گروه قبل از مداخله و بعد از آن هر بار 200 خانوار مطالعه شد. براساس نیازهای آموزشی که در ارزیابی اولیه براساس مدل اعتقاد بهداشتی بدست آمد. به کلیه زنان خانه دار روستا به طریق بحث گروهی و به دانش آموزان از طریق سخنرانی و نمایش فلیپ چارت از بهمن 1375 تا نیمه فروردین 1376 آموزش داده شد و پس از شش ماه نتایج آموزش مورد ارزشیابی قرار گرفت . قبل از مداخله نتایج حاکی از بالا بودن تهدید درک شده از مالاریا می باشد. مهمترین منافع درک شده از استفاده پشه بند جلوگیری از آزار نیش پشه بود و مهمترین مانع درک شده خوابیدن در خانه و استفاده از پنکه و کولر بود. آگاهی زنان بعد از مداخله در روستاهای تجربی افزایش بیشتری نسبت به روستاهای شاهد نشان داد (p0.0000) کلیه رفتارهای پیشگیری کننده از جمله استفاده از پشه بند، مراجعه به خانه بهداشت در صورت مشاهده علائم، استفاده از توری درب و پنجره، تهیه دارو از خانه بهداشت ، مصرف کامل دارو، بعد از مداخله در روستاهای تجربی افزایش معنی داری نشان داد. رفتارهای پیشگیری کننده با هیچکدام از متغیرهای حساسیت و شدت درک شده و آگاهی ارتباط معنی دار نشان نداد. راهنما برای عمل به عنوان یکی از اجزاء الگوی اعتقاد بهداشتی در بهبود رفتارهای مورد نظر نقش مهمی ایفا نمود، بدین ترتیب که روش آموزشی مورد استفاده و برقراری ارتباط مناسب با فراگیران نقش عمده ای در پیروی از رفتارهای پیشگیری کننده ایفا نمود.
فاطمه صادق نژاد شمس الدین نیکنامی
سرطان پستان شایعترین سرطان در میان زنان است و از هر هشت زن یک نفر در خط ابتلا به سرطان پستان قرار دارد. تشخیص زودرس این بیماری در درمان آن بسیار موثر است . یکی از روشهای غربالگری سرطان پستان خودآزمایی ماهیانه پستان است . با آموزش این روش ساده به زنان ، آنان می توانند در 90درصد موارد توده های سرطانی را در پستان خود تشخیص داده و به موقع درمان شوند.
رقیه موسایی شمس الدین نیکنامی
پژوهش حاضر تحقیقی نیمه تجربی است که به منظور بررسی تاثیر آموزش درکاهش آنمی فقرآهن در دختران دانش آموز منطقه 10 تهران در سال 1380 بر روی 30 دانش آموز دختر انجام شده است.
لیلا اکبرزاده شمس الدین نیکنامی
این تحقیق یک مطالعه نیمه تجربی (quasi-experimenta) قبل و بعد (befor and after) می باشد که با هدف ارزشیابی تاثیر آموزش بر روشهای آموزشی بهورزان در زمینه تنظیم خانواده در شهرستان اهر صورت گرفته است. جامعه مورد پژوهش، 67 بهورز زن فقط دارای مدرک پنجم ابتدایی می باشد که مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که در چهار بخش مشخصات فردی، آگاهی، نگرش و عملکرد تنظیم گردیده است که ابتدا میزان آگاهی، نگرش و عملکرد واحدهای مورد پژوهش نسبت به روشها و فنون آموزشی به وسیله پرسشنامه اولیه مورد بررسی قرار گرفت سپس نیازهای آموزشی آنان مشخص و برنامه آموزشی تدوین گردید. برای ارائه محتوای آموزشی از روشهای سخنرانی و پرسش و پاسخ همراه با وسایل آموزشی مثل پروژکتور اورهد، پوستر، عکس و تصویر، جزوه آموزشی استفاده شد. پس از اجرای برنامه آموزشی، میزان آگاهی، نگرش و عملکرد واحدهای مورد پژوهش توسط پسشنامه دوم تعیین و با اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه اول تاثیر آموزش مقایسه گردید. یافته های پژوهش در 20 جدول خلاصه شده است. برای دستیابی به میزان تاثیر آموزش بر واحدهای مورد پژوهش از آمار توصیفی، تحلیلی استفاده شده است.نتایج نهایی نشان داد که قبل از آموزش، واحدهای مورد پژوهش ((آگاهی، نگرش و عملکرد)) کمی نسبت به روشهای آموزشی داشتند به طوری که میانگین نمرات قبل از آموزش به ترتیب 5627/19، 1791/20 و 4023/14 بود اما پس از آموزش به ترتیب 6418/27، 5821/23 و 3892/19 افزایش یافت و بین میانگین نمرات قبل و بعد از آموزش تفاوت معنی داری مشاهده شد (p<0/001).
طاهره هاشمی فرد شمس الدین نیکنامی
نتایج حاصله نشان داد که یکسال بعد از مداخله آموزشی میانگین امتیازات آگاهی و نگرش در دو گروه شاهد و آزمون اختلاف معنی دار داشت ((p<./001 . اما عملکرد دو گروه یکسال بعد از مداخله آموزشی معنی دار نبود (p<./056) . همچنین میانگین امتیازات کیفیت زندگی محاسبه شده با پرسشنامه ناتینگهام در گروه آزمون یکسال بعد از آموزش درمقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی دار نشان داد (p<.0001) . ضمنا میانگین امتیازات کیفیت زندگی محاسبه شده با پرسشنامه sf-36 یکسال بعد از آموزشی اختلاف معنی داری بین دو گروه نشان داد(p<./0001) . این نتایج بیانگر پایداری آموزش ، بر کیفیت زندگی بیماران و نیز ضرورت استمرار برنامه های آموزشی جهت ارتقا آگاهی ، نگرش و نیز بهبود عملکرد بیماران می باشد .