موضوع پژوهش حاضر در رابطه با اهمیت مینیمالیسم در گرافیک محیط شهری است. ظهور این اندیشه در تمامی حوزه های هنر، آثار متنوع و شاخصی را پدید آورده که در عصر حاضر همواره مورد توجه قرار گرفته اند. لذا بررسی جایگاه و نقش این اندیشه در اکثر شاخه های هنر در قسمت های مختلف رساله و چارچوب این پژوهش انجام گرفته است. مینمیالیسم در ادبیات، سینما،موسیقی، نقاشی، عکاسی، مجسمه سازی، معماری، معماری داخلی، تئاتر آثاری را پدید آورده است که همگی در خلوص ذاتی مشترک هستند.اندیشه مینیمالیسم، در گرافیک از جایگاه ویژه ای برخوردار است، چراکه هدف از طراحی گرافیک ارائه ی افکار پیچیده ی طرح در قالب ایده های خلاقانه با حداقل تصاویر و زبان درکمترین زمان با بیشترین تأثیر بر مخاطب یا ارائه مفهوم و محتوا همراه با فرم می باشد. امروزه گرافیک محیط شهری (گرافیک محیطی) بعنوان یکی از مهمترین و گسترده ترین شاخه های گرافیک یاد می شود که با ایفاکردن نقشهای متفاوت تبدیل به یکی از تأثیرگذارترین ابزارها بر تفکر و ذهنیت انسان شهرنشین شده است. انسان به واسطه ی گرافیک محیطی با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار میکند. گرافیک محیطی در ایجاد فضایی مناسب و هماهنگ برای افراد جامعه نقش موثر دارد. محیط مناسب یعنی فضایی که در آن محیط بتوان فارق از فشارهای ناخواسته ی روانی رشد کرده و ارتباط عمیق و معنایی با آن برقرار کند. گرافیک محیطی زیبایی بصری،همراه با نظم و هماهنگی مطلوب فضا است. گرافیک محیطی،درک محیط را برای استفاده بهتر از آن مهیا میسازد یعنی نکات پنهان و محتوای آن را نمایان میسازد. در گرافیک محیطی فرم ساده سازی می شود و در نتیجه میتوان مفهوم و محتوای فرم را لمس کرد.در این پژوهش سعی شده است با بررسی ویژگیهای مینیمالیسم در خلاصه گویی و ایجاز در جهت محتوا و با توجه به گسترش شهرها و وفور اطلاعات و سرعت انتقال آن به مخاطبین از طریق گرافیک محیطی، بررسی شود. برای اجرای این پژوهش، از روش پژوهش کتابخانه ای استفاده شده است که با دو دسته منابع مکتوب و تصویر مواجه هست