نام پژوهشگر: محمودرضا کوه کن
محمودرضا کوه کن علی بیگدلی
چکیده اندیشه سیاسی ایران شهری بازتاب دهنده ی آرای ایرانیان در حوزه ی سیاست، فرمان روایی و ملک داری می باشد. این نظام فکری که از مبادی اسطوره ای نشأت می گرفت، با تأثیر پذیری از آموزه های مزدایی، در دوران تاریخی نمونه ای خاص از نظام سیاسی را ارائه کرد که برای سده ها به عنوان الگوی مطلوب در اداره سرزمین ایران شناخته می شد. باور به حاکمیت الهی، همزاد پنداری دین و دولت و تدوین الگوی نهاد شاهی محورهای اصلی این نظریه سیاسی را تشکیل می دادند. با فروپاشی امپراتوری ساسانی بسیاری از مبانی اندیشه سیاسی ایران شهری در تقابل با آموزه های اعراب مهاجم،در معرض خطر نابودی قرار گرفت، اما به نظر می رسد که دیرینگی و انسجام نظری آن مانع از این امر شد. در آینده ای نزدیکالزام اداره سرزمین های جدید که از حیث گستردگی و تکثر اقوام و ملل بسیار توسعه یافته بود، اعراب را که از هیچ گونه سرمشق سیاسی برخوردار نبودند به نمونه های ایرانی رهنمون ساخته و در اندک زمانی دستگاه خلافت اسلامی از سنت های ایرانی متأثر گشت.فهم چگونگی تداوم و تحول این نظام فکری در دوره اسلامی و تأثیری که بر ساختار سیاسی این عصر برجای گذاشت، از جمله اهدافی است که در این رساله مورد بررسی و پژوهش قرار خواهد گرفت. به نظر می رسد که سرزمین های شرقی، فارس و کرانه های جنوبی دریای مازندران کانون هایی بودند که بیشترین ظرفیت را برای حفظ پیوند با گذشته باستانی داشتند و از همین رو زمانی که دستگاه خلافت دچار ضعف سیاسی شد و در ارائه نظریه سیاسی فراگیربه منظور حفظ یکپارچگی قلمرو اسلامی ناکام ماند، دولت های مستقل و نیمه مستقل از خلافت از همین نواحی سر برآوردند. زعمای این دولت ها به جهت پیوند فکری و فرهنگی با ایران باستان و نیز خواست عمومی مردم ایران تلاش های بی وقفه را در راستای احیای مولفه های اندیشه سیاسی ایران شهری و الگوهای حاکمیتی در ایران پیش از اسلام انجام دادند. روش پژوهش در این رساله به صورت توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای می باشد. کلید واژه: ایران شهر، اندیشه سیاسی، اندیشه ایران شهری، شاه، خلیفه، سلطان