نام پژوهشگر: وحیدالله جمال
وحیدالله جمال علیرضا شیخی
روان شناسی با ادبیات و نقد ارتباطی عمیق و پیشینه ی فرهنگی دارد. این پیشینه ی فرهــــــــنگی گسترده است و نمی توان آن را در چند صفحه ی محدود برشمرد؛ زیرا لیست طولانی آن شامل تعداد زیادی نام های فلاسفه، روان شناسان، ناقدان و ادیبان جهان می باشد. شفاف سازی این پیوند چه به صورت تلویحی یا واضح نزد افلاطون از موضع هنر و ادب است و اما از دیدگاه ارسطو نظریه« التطهیر» است. همچنان روان شناسان مثل فروید، آدلر، یونگ، کارل بودوان، کارل مورن و... همچنان تعداد زیادی از ناقدان و هنرمندان از شیوه ی روان شناختی در پژوهش های ادبی و شخصیت های ادبی شان تأثیر پذیرفته اند. پیشرفت واقعی رشد روان شناسی و ارتباط آن با ادبیات و نقد در نیمه ی اول این قرن چه ازنظر غربی ها و چه ازنظر عرب ها صورت گرفته است. ضمن اینکه برخی اشارات نقد روان شنـــــاسی از ناقدان گذشته عرب همچـــون ابن قتیبه (ت 276 هــ) در کتاب «الشعرو الشعراء» و قاضی جرجانی (ت 393 هــ) در کتاب «الوساطه» را منکر نمی شویم؛ شاید اشارات روان شناختی نزد عبدالقاهر الجرجانی (ت 471 هــ) در کتاب های «دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه» اش گویاتر باشد. بااین حال آغاز حقیقی نقد روان شناسی در عصر جدید به دست گروهی از نویسندگان، اساتید دانشگاه و دنبال رو آن ها در سال (1921 م) صورت گرفته و پژوهش علم روان شناسی در سبک شعرشان به صورت گرایش فردی متبلور شده است...