نام پژوهشگر: احمدرضا بهنیافر
احمدرضا بهنیافر فاطمه جان احمدی
شبه قاره هند همواره یکی از کانون های مهم مهاجر پذیری بوده است. نزدیکی جغرافیایی هندوستان و وجود جاذبه های فراوان در این سرزمین، از عمده عواملی بوده اند که مهاجران ایرانی بی شماری را به این سرزمین رهنمون کرده است. سابقه مهاجرت ایرانیان به هند به ادوار تاریخی پیش از اسلام می رسد بطوریکه حضور فعال و مستمر ایرانیان در این سرزمین در دوره های اسلامی نیز تداوم داشته است.آنچه بر شتاب این مهاجرت ها در قرون بعدی از جمله قرن هفتم و هشتم هجری افزود، بروز ناامنی های سیاسی و نظامی در سرزمین مبدأ(ایران)بوده است. گزارش حضور نخبگان پرشمار ایرانی در اقصی نقاط شبه قاره، بویژه در سرزمین های شمالی آن چون کشمیر، جامو، پنجاب، دهلی و... در بسیاری از منابع تاریخی، موید این ادعّاست. حضور تاثیر گذار مهاجران ایرانی، ضمن تسریع شتاب در فرایند انتقال تمدن ایرانی به هند، موجبات بالندگی و گسترش فرهنگ ایرانی در هند را فراهم کرده است.مشارکت نخبگان مهاجرایرانی ازطیف¬های مختلف اجتماعی، تنها در مناسبات سیاسی خلاصه نمی¬شد،بلکه با احراز مناصب سیاسی ،اداری ونظامی نقش موثری در فرایند انتقال مبادی تمدنی ایفا کرده اند.رساله¬ی حاضر برآن است تا با غور در منابع تاریخی ضمن بررسی فرایند تاثیر گذاری منصب داران ایرانی مسلمان بر مظاهر تمدنی شمال هند از قرن هشتم تا دوازدهم هـ ق به این سوال اساسی پاسخ دهدکه: تاثیر مهاجران مسلمان ایرانیِ منصب دار در هند بر مظاهر تمدنی سرزمین های شمالی هند چه میزان بوده است؟ نتایج بررسی ها، با لحاظ فرضیه های عملیاتی و متکی بر روش مطالعات تاریخی، مبتنی بر توصیف و تحلیل داده های تاریخی نشان داد که منصب داران ایرانی مهاجر توانستند همراه با انتقال مظاهر فرهنگی و تمدنی ایرانی- اسلامی به شمال هند، در تغییر و تحول علوم ، هنر و معماری و تشکیلات سیاسی و اداری دولت های حوزه شمالی شبه قاره هند بویژه درکشمیر، اوده، گجرات، پنجاب و دربار گورکانیان، به انتقال و ارتقاء زبان و ادب پارسی به عنوان زبان علمی آن سرزمین نقش به سزایی ایفا نمایند.