به طور حتم جامعه¬ای را نمی¬توان یافت که عاری از مسائل و مشکلات اجتماعی باشد. یکی از مهم¬ترین مسائل و دغدغه¬های امروز جامعه ما که دامنگیر زن¬های ما است مزاحمت¬های خیابانی است. مزاحمت¬های خیابانی به طرق مختلفی رخ می¬دهد. تیکه پرانی، کاربرد الفاظ رکیک، پیاده روی به دنبال سوژه مورد نظر و ..... که به هر شکل و صورتی که باشد نوعی محرومیت اجتماعی برای زنان ما ایجاد می¬کند. چنانچه وقتی زنان ما شاهد این مزاحمت¬ها در کوچه¬ها و خیابان¬ها می¬شوند ترس از این مسئله موجب می¬شود که کمتر در جامعه حضور یابند و از فعالیت¬های اجتماعی که می¬تواند موجبات پیشرفت آنها را فراهم کند بازمانند. هدف این پژوهش بررسی علل اجتماعی، فرهنگی مزاحمت¬های خیابانی می-باشد. انجام این پژوهش از این جهت که با شناسایی علل ایجاد این مزاحمت¬ها و ارائه راهکارهایی برای کاهش آن می¬تواند مزاحمت¬ها را کاهش دهد ضرورت دارد. روشی که در این تحقیق به کار گرفتیم روش پیماشی بود و ابزار گردآوری داده¬هایمان طراحی پرسش¬نامه بود. پرسش¬نامه در 28 سوال تنظیم گردید و سپس آن را در اختیار نمونه 30 نفری خود قرار دادیم که با استفاده از آن به نتیجه و علت اصلی مزاحمت خیابانی دست یافتیم. ما با انجام این تحقیق به این نکته رسیدیم که عوامل فرهنگی اعتقادی مختلفی موجب بروز این پدیده می شود. عواملی چون اجتماعی شدن ناقص و تربیت ناصحیح اعتقادی و امثالهم موجب می¬گردد تا افرادی از این قبیل در بزرگسالی به ایجاد مزاحمت برای نوامیس مردم بپردازند. پس از انجام این تحقیق به این نتیجه مهم دست یافتیم که پوشش نامناسب زنان مهم¬ترین عامل بروز این پدیده می باشد. نظریات جامعه¬شناسان مختلفی چون دورکهایم، مرتن، زیمل، اریک فرام و .... در این پژوهش بیان گردید که البته از میان نظریات مطرح شده دو نظریه بی-هنجاری دورکهایم و اریک فرام بیشتر توضیح دهنده مسئله مزاحمت خیابانی بود که از آن استفاده نمودیم.