نام پژوهشگر: منصور جمالی
مرضیه قاسمی مهناز آذرنیا
امروزه به دلیل سوء مصرف الکل، داروها، مواد شیمیایی و عفونت های ویروسی بیماریهای کبدی به یکی از مشکلات تهدید کننده سلامت جامعه بشری مبدل شده اند. بسیاری از این عوامل با ایجاد استرس اکسیداتیو و القای التهاب به ایجاد نکروز در کبد می انجامند. از این رو بسیاری از مطالعات درمانی روی این بیماری ها بر مبنای کنترل استرس اکسیداتیو قرارگرفته است. ephedra pachyclada گیاهی از خانواده ارمکیان و با پیشینه مصرف طولانی در طب سنتی است. با توجه به خواص آنتی اکسیدانی این گیاه برآن شدیم اثرات عصاره آن را بر روند آسیب های حاد و مزمن کبدی مورد بررسی قرار دهیم. در این مطالعه ابتدا آزمایشاتی جهت دستیابی به مدل های حیوانی استاندارد از آسیب های حاد و مزمن کبدی طراحی شد، در این آزمایشات حیوانات به گروه های کنترل، شم و مدل تقسیم شدند و جهت القای مدل حاد از دوز منفرد تتراکلریدکربن (2ml/kg) و جهت القای مدل مزمن (فیبروز کبدی) از دوز دو بار در هفته ای تتراکلریدکربن(1ml/kg) به مدت 6 هفته استفاده شد. سپس صحت القای مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از اطمینان از صحت القای مدل جهت بررسی تاثیرات عصاره افدرا بر روند آسیب حاد و مزمن کبدی، در دو آزمایش مجزا حیوانات به 4 گروه تقسیم شده و در هر دو آزمایش یک گروه به عنوان کنترل و 3 گروه دیگر به عنوان گروه های آزمایشی در نظر گرفته شدند، القای آسیب حاد و مزمن کبدی در گروه های مورد آزمایش مطابق روش آزموده شده قبل صورت پذیرفت. دو گروه از گروه های آزمایشی ضمن دریافت تتراکلریدکربن با دوزهای متفاوت عصاره (mg/kg140،1400) نیز تیمار می شدند. حیوانات گروه های مدل حاد 96 ساعت و گروه های مزمن 6 هفته بعد از شروع آزمایش خونگیری و تشریح شدند. در نمونه های خون جمع آوری شده غلظت سرمی آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانس فراز که از مهمترین مارکر های آسیب کبدی اند آنالیز شد، نمونه های کبد نیز مورد بررسی های بافت شناسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که تیمار با افدرا تمام شاخص های آسیب کبدی القا شده با تتراکلریدکربن مثل وزن نسبی کبد، نکروز، فیبروز، التهاب بافتی و غلظت سرمی ast و alt را در حیوانات دارای آسیب حاد و مزمن کبدی کاهش داده است. بنابراین عصاره افدرا قادر است کبد را در برابر آسیب های حاد و مزمن القا شده با تتراکلریدکربن محافظت نماید. اثرات محافطت کبدی افدرا احتمالاً با سرکوب استرس اکسیداتیو و مهار التهاب بافتی القا شده با تتراکلریدکربن اعمال می گردد.
سارا طالب گلستانی مهناز آذرنیا
توانایی کلیه ها در تغلیظ و متابولیزه کردن عوامل شیمیایی، آنها را مستعد آسیب توکسیک میسازد. وجود محدودیتهایی در روشهای معمول درمان نارساییهای کلیوی منجر به جستوجوی روشهای درمانی دیگر شده است. با توجه به وجود پتانسیل حفاظت از سلولهای کلیوی با اثرات پاراکرین-اندوکرین در سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان بر آن شدیم اثر فاکتورهای ترشحی آنها را که در محیط کشت حاصل از این سلولها حضور دارند بر روند نارسایی کلیوی حاد مورد بررسی قرار دهیم. در این مطالعه ابتدا آزمایشی جهت دستیابی به مدل حیوانی استاندارد از نارسایی کلیوی حاد طراحی شد، در این آزمایش حیوانات به گروههای کنترل و مدل تقسیم شدند، جهت القای مدل از دوز منفرد سیسپلاتین (mg/kg 5) استفاده شد و سپس صحت القای مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از آن جهت بررسی اثرات محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی بر روند نارسایی کلیوی حاد حیوانات به 4 گروه کنترل، سیسپلاتین، شم و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی خود به سه زیرگروه تقسیم شد که هر یک محیط کشت حاصله را در سه روز متوالی دریافت کردند، تزریق محیط کشت همزمان با تزریق سیسپلاتین، یک روز قبل یا یک روز بعد از آن آغاز شد. به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن محیط کشت حاصل از 5 x 106 سلول به هر حیوان تزریق گردید. پنج روز بعد از تزریق سیسپلاتین، تمام گروهها خونگیری و تشریح شدند. در نمونه های خون جمع آوری شده غلظت سرمی bun و کراتینین آنالیز شد، نمونه های کلیه نیز مورد بررسیهای بافت شناسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که تیمار با محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی، سطح سرمی bun و کراتینین و نیز اکثر شاخصهای آسیب بافتی کلیه ناشی از سیسپلاتین را در حیوانات دارای آسیب کاهش داده است. بنابراین سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی میتوانند با عملکرد اندوکرین و احتمالاً با اثرات آنتیآپاپتوتیک و پروآنژیوژنیک از کلیه در برابر سمیت کلیوی سیسپلاتین محافظت نمایند.