نام پژوهشگر: صلاح الدین نادری
صلاح الدین نادری سیامک زند رضوی
گسترش همزمان فقر و جهانی شدن فعالیت های اقتصادی در جهان و فقیر شدن بخش های بزرگی از جمعیت، خانواده ها و کودکان آن ها را وامی دارد تا برای بقای خود به هر فعالیتی روی بیاورند.در این شرایط دیگر مجالی برای تحصیل نیست، خانواده به نان آورانی هر چه بیشتر نیاز دارد و این نیاز کاملا فوریست.خانواده ها از سر ناچاری فرزندانشان را به کار اجباری وا می دارند. مانوئل کاستلزبه عنوان یکی از نظریه پردازان جامعه شناسی در عصر جدید به بحث درعرصه کار کودکان می پردازد و شرایطی را به تصویر می کشد که در آن کودکان در وضعیت بدون بازگشتی می افتندکه او آن را به سیاه چاله ها تعریف می نماید.در این میان کودکان مهاجر همیشه در معرض خطر بیشتری به نسبت دیگر کودکان در افتادن در این سیاه چاله ها می باشند واز سوی دیگر آرمان جامعه شناسی مردم مدار کمک به این افراد و آشنا کردن آنان با شرایط خویش است. حال در این پژوهش به دنبال راه عملی می باشیم برای این سوال که چگونه می توان با کمک چارچوبهای نظری جامعه شناسی حرفه ای و استفاده از جامعه شناسی مردم مدار وروش پژوهش عملی مشارکتی ( رویکرد پروژه ای، و رویکرد کودک به کودک) فعالیت هایی را در جهت آموزش، آگاه سازی و توانمند کردن کودکان در برابر این خطرات احتمالی پیش بینی شده در جامعه شناسی حرفه ای انجام داد.به این منظور سه پروژه خشونت و کار کودکان؛ کمیساریا و حقوق کودک پناهنده و بازآفرینی مدل کاستلز توسط 32 دختر و 22پسر در مرکز دوستدار کودک مشتاق انجام و توسط پژوهشگر هدایت شده است.فرایند انجام کار وتولیدات کودکان در این فرایند طولانی در این رساله مستند و گزارش شده است.