نام پژوهشگر: امل فریسات
امل فریسات قاسم بستانی
ن تحقیق، با هدف تبیین چارچوب کلّی نقد حدیث توسط سیاق و اثبات معیار بودن سیاق در نقد حدیث، انجام شده است. انتخاب این موضوع، به دلیل کمبود منابع مستقل و مدوّن در این باب، صورت گرفته است که این، علاوه بر گستردگی و میان رشته¬ای بودن موضوع، از دیگر مشکلات اساسی این تحقیق، بوده است. روش تحقیق نیز با مطالعه و گردآوری مطالب از طریق کتاب¬ها، مقالات، پایان نامه¬ها و جستجو در سایت¬های مختلف و نقد و بررسی آنها انجام شده است و به طور کلی شامل بر این نتایج است که سیاق مجموعه ساختارهایی است که «شکل¬گیری» و «فهم» سخن، به واسطه¬ی آن صورت می¬گیرد و شامل «مجموعه¬ی قرائن» است و بر دو قسم کلی است: سیاق لغوی و غیر لغوی. سیاق لغوی به «قرائن لفظی» و سیاق غیر لغوی به «قرائن حالی و مقامی» اطلاق می¬شود. از تلفیق این دو سیاق، سیاقی به نام «سیاق دلالتی یا معنایی» تشکیل می¬شود که معنای واقعی هر متنی، در آن نهفته است. از آن جا که وظیفه¬ی سیاق، کشف معنای متن است، بنابراین، با «کلام» در ارتباط است، چه گفتاری و چه نوشتاری. لذا، با «قرآن کریم و روایات» و کشف معنای آنها پیوند خورده است و دانشمندان علوم اسلامی، از آن در فهم آیات و روایات بهره جسته¬اند. آنان، اگر چه از سیاق به طور گسترده¬ای استفاده کرده¬اند؛ اما این کار، به طور بسیار پراکنده¬ای انجام شده است و در این زمینه آثار مستقلی وجود ندارد. در اغلب موارد در نظر دانشمندان علوم اسلامی، «سیاق» تنها به عنوان یک قرینه از قرائن فهم متن یعنی یک قرینه لفظی مطرح است؛ در حالی که در عمل به گونه¬ی دیگری رفتار کرده¬اند و از آن در همه¬ی قرائن بهره جسته¬اند. این امر نشانگر این است که «سیاق»، یک قرینه نیست؛ بلکه مجموعه قرائنی است که یا به شکل¬گیری یک متن(خواه حدیث، یا جمله¬ای باشد که از معصوم، صحابی یا غیره صادر شده باشد) یا فهم آن منجر شده است. این مسئله یکی از نتایج اصلی و مهم این تحقیق به شمار می¬رود که در زمینه حدیث می¬تواند نقش موثری را در فهم و نقد احادیث ایفا کند.