نام پژوهشگر: سارا خوز
سارا خوز بهمن صالحی
در این مطالعه که با هدف بررسی و آنالیز شجره نامه های سه نسل از بیماران اختلال خلقی دو قطبی نوع i ، یک بیماری شایع روان پزشکی می باشد که شیوع معادل 6/1-4/1 طول عمر دارد. میزان بروز سالانه اختلال دو قطبی کمتر از 1/0 ولی تخمین این مورد دشواراست چون اشکال خفیف تر این اختلال اغلب تشخیص داده نمی شود. اختلال دو قطبی سه نوع می باشد: نوع 1، 2 و مختلط می باشد. این مطالعه با هدف بررسی و آنالیز شجره نامه های سه نسل از بیماران اختلال خلقی دو قطبی نوع i و ارتباط بین این اختلال را با اختلالات دیگر همراه روانی و همراه جسمی انجام شد تا هم در ارائه متدهای درمانی و پیش گیری به این افراد و دیگر اعضاء خانواده آنها کمک کنیم و هم در جهت اقدامات پیشگیرانه برای اعضاء دیگر خانواده و همچنین شناخت بیماریهای مرتبط دیگر گام برداریم و کمک بزرگی به بیماران و خانواده های آنها نماییم. مواد و روش کار : بیماران مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی نوع i که بر اساس dsm-iv-tr تشخیص و به تایید استاد راهنما رسیده است و نمره 18 به بالا از پرسشنامه ymrs داشته باشند با توجه به معیارهای ورود و خروجی که توضیح داده شد وارد پژوهش شدند. بعد از کسب رضایت آگاهانه از بیمار و اعضاء خانواده و سه نسل قبل از بیمار راجع به تکتک بیماریهای روانپزشکی و جسمی افراد در قید حیات و فوت کرده سئوال و یادداشت گردید، سپس با توجه به اطلاعات بدست آمده شجره نامه هر خانواده را با استفاده از چارت شجره نامه رسم نمودیم، بعد از آن به بررسی هر یک از شجرهنامهها پرداخته و با استفاده از تعاریف انواع پترنهای بیماریهای اتوزوم غالب و مغلوب، وابسته به جنس غالب و مغلوب و وابسته به y را شناسایی، سپس ارتباط هر یک از این انواع را با بیماریهای روانی یا جسمی همراه بررسی نمودیم. نتایج : در این مطالعه که با هدف بررسی و آنالیز شجره نامه های سه نسل از بیماران اختلال خلقی دو قطبی نوع i در فاصله شش ماه از تاریخ فروردین 92 تا شهریور 92 انجام شد. در این مطالعه 76 نفر از مبتلایان مرد و 85 نفر از آنها زن بودند که این افراد در بازده سنی 65-15 سال قرار داشتند. میانگین سنی مبتلایان 30 سال بود و در 29 درصد از این خانواده ها ازدواج فامیلی وجود داشت. در توزیع فراوانی ویژگی های توارثی اختلال خلقی دوقطبی در سه نسل از بیماران شایعترین الگوی توارثی منطبق بر شجره نامه ها به ترتیب اتوزوم مغلوب با 64 درصد، اتوزوم مغلوب + وابسته به جنس مغلوب با 16 درصد، اتوزوم غالب با 11 درصد، وابسته به جنس مغلوب با 5 درصد، اتوزوم مغلوب + اتوزوم غالب + وابسته به جنس غالب با 2 درصد و وابسته به جنس غالب و اتوزوم مغلوب + اتوزوم غالب + وابسته به جنس مغلوب با 1 درصد بود. که به نظر می رسد درصد بالای اتوزومال مغلوب در بین شجره نامه ها به علت ازدواج فامیلی در آنها بوده است. نتیجه گیری : نتایج حاصل از مطالعه ما نشان داد که احتمالاً بیشترین الگوی توارثی بترتیب اتوزوم مغلوب، اتوزوم مغلوب + وابسته به جنس مغلوب، اتوزوم غالب، وابسته به جنس مغلوب، اتوزوم مغلوب + اتوزوم غالب + وابسته به جنس غالب و وابسته به جنس غالب و اتوزوم مغلوب + اتوزوم غالب + وابسته به جنس مغلوب می باشد اما این نتایج قابل تعمیم به کل جامعه نمی باشد و نیاز به مطالعات بیشتر با حجم نمونه های بالاتر و در مراکز دیگر و قومیت های مختلف ایرانی می باشد.