نام پژوهشگر: یوسف قمبری
یوسف قمبری رضا سیمبر
با پایان یافتن جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق و برپایی کشورهای مستقل مشترک المنافع، این کشورها هدف آماج حملات سیاسی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای قرار گرفتند. فروپاشی اتحاد شوروی سابق خلا ژئوپلتیکی قابل توجهی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی که یک منطقه حایل مهم بین چین، روسیه، دنیای اسلام و اروپا می باشد، ایجاد نمود. حملات سیاسی کشورهای غربی به منطقه قفقاز و آسیای مرکزی، یادآور خاطره تلخ رقابت روسیه و انگلیس در قرن نوزدهم بر سر این منطقه می باشد که آن را در تاریخ «بازی بزرگ» نامیده اند. اما این بار تعداد بازیگران بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. امروزه علاوه بر روسیه و انگلیس، چین، ایران و ترکیه، کشورهایی نظیر هند، پاکستان، عربستان، امریکا، ژاپن و برخی کشورهای دیگر غربی و رژیم نژادپرست اسرائیل به عنوان بازیگران جدید در این صحنه وارد رقابت شدند. در میان این بازیگران جدید، اسرائیل یکی از طرفهای فعال محسوب می شود که برای نفوذ در منطقه و برای سرپوش گذاشتن به اهداف توسعه طلبانه سیاسی بویژه در خصوص ایران بیشتر بر محورهای اقتصادی تمایل دارد. اسرائیلیها فعالانه در جستجوی دوستان جدید به منظور گسترش نفوذ در منطقه می باشند. جمهوری آذربایجان، گرجستان، ازبکستان و قزاقستان عمدتاً بخاطر نوع دیدگاههای رهبران لاییک آنها در این خصوص جزء اولویتهای اسرائیل به شمار می روند. چنانچه تجربیات گذشته و حال خاورمیانه نشان می دهد، وجود اسرائیل در هر منطقه ای تنش زا می باشد، از این رو حضور اسرائیل در قفقاز مرکزی نیز به عنوان عامل ناامنی در این منطقه و به ویژه برای ایران به شمار می رود. قفقاز جنوبی از حیث موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک یکی از مهمترین مناطق جهان است. قفقاز به عنوان یک منطقه حائل میان روسیه، اروپا و خاورمیانه عربی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با خلاء ژئوپلتیک روبرو شده و از همین رو مورد توجه سیاسی، امنیتی و اقتصادی بازیگران سیستم بین الملل قرار گرفته است. متعاقب فروپاشی اتحاد شوروی، اسرائیل به منظور بسط روابط خود در این منطقه، در جستجوی متحدان و دوستانی از میان جمهوری های نوپای قفقاز برآمد.پر واضح است که تکثر فرهنگی ـ هویتی این منطقه باعث می شود تا هریک از همسایگان این کشورها با توسل به اهرمی خاص، ورود خود را به تحولات این حوزه جغرافیایی مشروع جلوه دهند.