نام پژوهشگر: رخساره قوسی
رخساره قوسی عباس اسمعیلی زاده
هدف اصلی قرآن از نقل قصه ها و داستان هایش گذراندن انسان از گذرگاه تاریک و ترسناک و رساندن او به سرزمین روشنایی و هدایت است.منتهی، ضمن تعقیب آن هدف اصلی، گاه مناسبتی ایجاد می کند که داستان برگزیده یی به اندازه و شیوه ی متناسب و با زیبایی هنری راستین، ایراد شود. لیکن نه بر اساس خیال پردازی و قصه آفرینی؛ بلکه بر اساس ابتکار و آفرینش هنری در چگونگی نقل قصه ها. از این روش و شیوه ی قرآن در نقل قصه ها باید تحت عنوان «نظام طرح قصه ها» یا «روش قصه پردازی» در قرآن نام برد. این پژوهش در پی آن است که با تدبر و بررسی در قصه حضرت موسی که یکی از پرتکرارترین قصص قرآن است به نظام طرح این قصه بپردازد و بیان کند که با وجود پراکندگی و تکرار این قصه در جاهای مختلف، از روشی نظام مند و هدفدار در نقل آن استفاده شده است. لذا در فصل های اولیه این پژوهش به تعریفی از قصه و قصه قرآنی پرداختیم سپس با بیان مبادی و مبانی نظام طرح قصه اثبات کردیم که چینش آیات در هر سوره توقیفی است و باید در همان موضع خاص، همان آیه وارد شده می آمده و با قید واقعی بودن قصص قرآن به دنبال مولفه هایی برای تناسب و هماهنگی هر قصه در هر سوره پرداختیم.پس از تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیدیم که قصه ها در قرآن از نظام مشخصی پیروی میکنند و طرح این قصه ها نظام مند است، این نظام مندی گاهی بین قصه و هدف و غرض خاص سوره،گاهی بین قصه و ترتیب نزول سوره و همیشه بین قصه و فضای نزول سوره می باشد.به طور کلی در سور مکی بیشتر به داستان موسی اشاره شده است. در این سور (مکی) بیشتر فراز تقابل موسی و فرعون بیان شده است و در سور (مدنی) به پیمان شکنی بنی اسرائیل اشاره شده است.