نام پژوهشگر: لیلا هدف جو
لیلا هدف جو علیرضا کرمی گزافی
برای تحقق اهداف عالیه نظام آموزش و پرورش که همان ایجاد تغییرات پایدار در رفتار و نگرش فراگیران می باشد نیاز به برنامه ریزی های گوناگون است که یکی از مهم ترین آنها برنامه ریزی درسی است که ما را در تهیه و تدوین کتب درسی مطلوب یاری میرساند. انتخاب یک کتاب درسی، باید مبتنی بر اصولی از جمله انتخاب و سازماندهی محتوا باشد که ارتباط عمودی محتوا باید در سازماندهی آن مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش تلاش شده تا ارتباط عمودی محتوای کتب درسی علوم تجربی (4،5 و6 ابتدایی و 2 و 3راهنمایی) بررسی گردد. جامعه ی آماری این پژوهش، تمامی محتوای کتاب های علوم تجربی (چهارم، پنجم و ششم) ابتدایی و (دوم و سوم) راهنمایی تحصیلی که در سال 1391به چاپ رسیده اند، بوده است. در این پژوهش حجم نمونه با حجم جامعه آماری برابر بوده است. به منظور تحقق اهداف مطرح شده و پاسخگویی به سوالات پژوهش، از روش تحلیل محتوا و برای جمع آوری داده های از دو نوع جدول وسعت محتوا و مقایسه محتوا استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و روش تحلیل شانون استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی به قرار زیر می باشد: 1- بر اساس شاخص توالی و تداوم در ارتباط عمودی، مقدار87/44% محتوای مشترک بین دو کتاب علوم، مقدار 86/6% محتوای مشترک بین سه کتاب علوم، مقدار 08/2% محتوای مشترک بین چهار کتاب علوم و مقدار 7/0% محتوای مشترک بین پنج کتاب علوم بود که در این میان کتاب دوم راهنمایی و علوم چهارم ابتدایی به ترتیب بیشترین و کمترین ارتباط عمودی با سایر کتب علوم را دارا بودند. 2- بیشترین و کمترین فراوانی محتوای مشترک بین سه کتاب علوم بر اساس شاخص توالی و تداوم به ترتیب مربوط به کتاب های پنجم، ششم و دوم راهنمایی (بیشترین) و کتاب چهارم، پنجم و ششم (کم ترین) بود. 3- بر اساس نتایج حاصل از روش شانون، در تحلیل محتوا در مجموع می توان نتیجه گرفت که: مهم ترین موضوع درسی در بین کتاب های درسی علوم مذکور، مهارت های تفکر بود که دارای بیشترین درجه اهمیت (1/0) می باشد که نشان دهنده این است که دارای بار اطلاعاتی و درجه اهمیت بیشتری است و کم اهمیت ترین موضوعات بی مهرگان، موج، غذا و سلامتی بودند که ضریب اهمیت آنها صفر است که دارای بار اطلاعاتی و درجه اهمیت کمتری است.