نام پژوهشگر: بهمن اصلانی
بهمن اصلانی فرامرز سهرابی
برخورد و مواجهه با مشکلات و تنش زا ها به صورت دفعی و خودکار هدایت شده از طرف سیستم عصبی نیستند، بلکه مقابله، فرایندی پویاست و در برگیرنده اعمال زیادی هست و آشکارکنندهراهبُرد و خواسته های فرد در جهت تغییر هست. بنابراین شیوه های مقابله در افراد مختلف می تواند متفاوت باشد. مخصوصا" این تفاوت در گروه سنی دانش آموزان چشمگیرتر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر تغییر راهبردهای مقابله ای دانش آموزان بود. در راستای این هدف آموزش مهارت های اجتماعی به گروه دانش آموزان به عنوان یک روش کاربردی و نیز موثر به نظر می رسد تا از این طریق بتوان بر عملکردهای مقابله ای دانش آموزانتأثیر گذاشته و به استفاده مناسب از راهبردهای مقابله ای در این گروه کمک کرد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی و با روش پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل است. تعداد نمونه این پژوهش شامل 24 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر تهران بود که با نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سبک های مقابله ای پار کر و اندر ( ciss)، بود. جهت تجزیه و تحلیل دادها از روش های آمار توصیفی و نیز از شیوه های آمار استباطی (تحلیل واریانس چندراهه، تحلیل کوواریانس و آزمونt وابسته) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن بودکه بعد از اجرای مداخلهبین میانگین نمرات راهبردهای مقابله ای در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری دیده شد؛و هر سه فرضیه پژوهشگر در سطح 05/0>pمعنی دار شده و مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده چنین استنباط می شود که آموزش مهارت های اجتماعی می تواند در تغییر شیوه های مقابله ای دانش آموزان موثر باشد و به آن ها کمک کند تا از شیوه های مقابله ای مناسبتری استفاده کنند.