نام پژوهشگر: عاطفه بهنود
عاطفه بهنود ابوالقاسم اسماعیل پور
کاوس یکی از پادشاهان به نام از سلسل? پادشاهیِ تاریخی - اسطوره ای کیانیان است که ویژگی های شخصیّتی وی در متون اوستایی، نوشته های پهلوی و شاهنام? فردوسی بیان شده است. چهره ای که از این شخصیّت در این متون، به ویژه شاهنامه، ترسیم شده پادشاهی متزلزل است که با اعمال نابخردان? خود همواره مشکلاتی را برای پهلوانان و مردمان ایران ایجاد می کند. نکت? مهم اسطور? کاوس در گذر از متون اوستایی به پهلوی و سپس شاهنامه، تحول عظیم شخصیّتی اوست که باعث می شود کاوس از شاهی مقتدر و فرهمند در اوستا به پادشاهی نابخرد و سست در شاهنامه تبدیل شود به گونه ای که در متون متأخر به هیچ وجه رفتار شاهی پرآوازه و فرهمند از کاوس سر نمی زند. کوشش نگارنده در گام نخست، نشان دادن دگرگونی های اسطور? کاوس در گذر از متون اوستایی به پهلوی و سپس شاهنامه است. پس از آن سعی می شود بر پای? نظری? میرچا الیاده بحث پرواز جادویی کاوس که در متون پهلوی به اختصار و در شاهنامه به تفصیل بیان شده است و همچنین دلیل بنا کردن کاخ جادویی او بر فراز کوه البرز، تفسیر شود. بررسی ها در پژوهش حاضر نشان می دهد که در تاریخ اساطیری ایران شخصیّت کاوس در متون گوناگون دچار تغییر می شود. در متون اوستایی کاوس شهریاری شکوهمند و تواناست که با بیشترین توانمندی، بر هم? سرزمین های روی زمین فرمان می راند. در جایی از اوستا او همچون مردی بلند پایه، سزاوار آفرین خوانده شده و به سانِ پادشاهی نیرومند، به وصف آمده است. در نوشته های پهلوی، همواره از کاوس به بزرگداشت یاد شده و در بدترین وصف ها، فقط اندکی خودسر و بلند پرواز به شمار آمده است؛ اما در شاهنامه منش و کنش کاوس یک سره با آنچه گفته شد ناسازگار می نماید و به خوبی آشکار است که افزایش پاره ای افسانه های بیگانه، دگرگونی هایی در وصف منش وی پدید آورده و او را به گونه ای جز آنچه در اوستا و متن های پهلوی دیده می شود، نمایانده است. بلند پروازی هایِ کاوس تا آن حد پیش رفت که او تلاش داشت تا با وسوس? دیوان، به حکومت آسمان دست پیدا کند که نه تنها در این کار نافرجام بود، پس از سقوط از آسمان، فرّ کیانی را که از پیشینیان به ارث گرفته بود، از دست داد و به هدف اصلیِ خود از این پرواز که رسیدن به مَقام جاودانگی بود، نرسید.