نام پژوهشگر: پریسا اسدی

بررسی رابطه سرمایه اقتصادی خانواده با میزان دینداری جوانان(مطالعه در تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  پریسا اسدی   جعفر هزارجریبی

مساله و هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه اقتصادی خانواده با میزان و نوع دینداری جوانان 29-15 ساله ساکن شهر تهران بوده است. محقق پس از ارائه مبانی نظری دینداری به بیان نظریات مارکس، وبر، یواخیم واخ، فوئر باخ، رویکردهای مختلف کارکردگرایی و مدل هایی مانند اودی،گلاک و استارک و همچنین بررسی فرهنگ دینی و دینداری طبقات مختلف اجتماعی پرداخته است. سپس با بیان دیدگاه های نظری سرمایه اقتصادی به تلفیقی از نظریات ماکس وبر و تورشتاین وبلن مبنی بر تاثیر طبقه اجتماعی( سرمایه اقتصادی) بر میزان دینداری در چارچوب نظری خود رسیده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل جوانان 15 تا 29 ساله ساکن شهر تهران هستند.حجم نمونه انتخاب شده به صورت خوشه ای چند مرحله ای 378 نفر بوده است. بر اساس یافته های تحقیق، می توان باور دینی( اعتقادیات) جوانان مورد مطالعه را در حد نسبتاً بالا ارزیابی کرد(میانگین 8/3 از 5)، به طوری که اکثر جوانان(7/57 درصد) دارای باور دینی زیاد و خیلی زیاد، 2/12 درصد دارای باور دینی متوسط و 30 درصد دارای باور دینی کم و خیلی کم هستند.این یافته با تحقیق میر سندسی(1383) همخوان است. پایبندی جوانان مورد بررسی درابعاد اخلاقیات بیشتر از عبادیات و شرعیات بوده است. به طور کلی2/34 درصد از جوانان مورد بررسی دینداری خیلی زیاد،6/13 درصد دینداری زیاد، 6/20 درصد دارای دینداری متوسط، 4/11 درصد دارای دینداری کم و 3/20 درصد دارای دینداری خیلی کم هستند. بر اساس اطلاعات بدست آمده بین میزان سرمایه اقتصادی خانواده با میزان دینداری جوانان رابطه معنی داری وجود دارد. این رابطه معکوس است، بنابر این جوانان در خانواده های دارای سرمایه اقتصادی بیشتر، دینداری پایین تری داشته اند. یافته های بدست آمده برای رابطه میزان سرمایه اقتصادی خانواده با میزان دینداری مناسک گرایانه جوانان با پیش فرض های تحقیق همخوانی دارد. در این پژوهش رابطه ای بین فرهنگ رفاه با میزان دینداری جوانان مشاهده نشده است. یافته های تحقیق بیانگر رابطه معکوس و معنی دار با شدت نسبتاً ضعیف بین پایگاه اجتماعی اقتصادی با میزان دین داری جوانان بوده است. یافته ها همچنین نشان می دهد که بین پایگاههای پایین، متوسط و بالا در میزان دینداری تفاوت معنی دار وجود دارد. جوانان با پایگاه اجتماعی اقتصادی متوسط کمترین میانگین را در دینداری بدست آورده اند و جوانان با پایگاه اجتماعی اقتصادی پایین بالاترین میانگین دینداری را داشته اند. این نتایج به نوعی فرضیه وبلن در مورد دینداری پایین تر طبقه متوسط نسبت به طبقات پایین و بالا را تأیید می کند. در تحلیل چند متغیره، متغیرهای پایگاه اقتصادی اجتماعی و سرمایه اقتصادی در این پژوهش، توانسته اند در حدود 4/10 درصد از واریانس دینداری جوانان را تبیین کنند.