نام پژوهشگر: مهسا اسکندرزاده
مهسا اسکندرزاده محمد رحیم اسفیدانی
صنایع دستی و هنرهای سنتی مجموعه هنرهای اصیل، بومی و مردمی هر کشور است که ریشه در اعتقادات، آداب، عادات، رسوم، سنن و در مجموع فرهنگ معنوی جوامع دارد. اما دلایل بسیاری باعث ضعف این صنعت و به حاشیه کشانده شدن آن شده است که یکی از آنها نبود شناخت نیاز واقعی بازار و سلیقه مصرف کننده امروزی و یا به عبارتی بازاریابی مناسب است. این نبود توجه و فاصله روزافزون میان خواسته مصرف کنندگان و تولیدات صنایع دستی در کشور باعث شده، به این هنر ایرانی لطمات جبران ناپذیری وارد شود. در صورتی که این صنعت در طول سالیان دراز نشان داده، می تواند بسیاری از بازارها و توجهات داخلی و خارجی را به خود معطوف کند.که متاسفانه از وجود برندی که تضمین کننده و ابزار شناسایی صنایع دستی ایران از موارد مشابه دیگر کشورها باشد محرومیم. برند یک کشور تأثیری بسزا در انواع مشارکت های بین المللی آن دارد و از همین رو نقشی مهم در پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن ایفا میکند. لذا هدف از این پژوهش شناسایی عواملی از برند ملی است که بر ترجیح خرید خریداران صنایع دستی موثر است. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و از نظر تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی استفاده شده است. به این منظور، براساس نمونه گیری تصادفی نمونه ای معادل 400 نفر تعیین گردید که داده های 572 پرسشنامه بررسی گردید. نتایج حاصل نشان داد که با توجه به عوامل موثر شناسایی شده بر برند ملی عامل تصویر ذهنی از کشور مبدا موثرتر است. دلیلی که می توان در توضیح عدم وجود رابطه معنا دار بین سایر عوامل با ترجیح خرید صنایع دستی دانست می توان به عدم شناسایی صنایع دستی چه در داخل چه خارج از ایران، عدم وجود برند معتبر برای صنایع دستی ایران، عدم وجود استراتژیهای بلند مدت در راستای بازاریابی و فروش صنایع دستی اشاره نمود.