نام پژوهشگر: محمد واحدیان شاهرودی
محمد واحدیان شاهرودی فرخنده امین شکروی
مقدمه: اکثر مردم جهان در سن کار و تولید هستند و معمولاً نیمی از بهترین ساعات بیداری خود را در محل کارشان صرف می کنند و به دلایل متعددی در طول روز فعالیت جسمانی مناسب ندارند که این امر، هم بر سلامت آنان و هم بر سلامت جامعه تاثیر تعیین کننده ای می گذارد. مداخله آموزشی برای تغییر رفتار بعنوان یکی از بهترین راهبردهای موثر در کاهش کم تحرکی و آسیب های ناشی از آن پیشنهاد می شود. بر این اساس، با انجام این مطالعه به ارزیابی تاثیر مداخله آموزشی بر بهبود فعالیت جسمانی کارکنان صنایع بر اساس الگوی ارتقاء سلامت پندر اقدام گردید. روش کار: این مطالعه شامل دو بخش است. بخش اول این مطالعه با مشارکت 359 نفر از پرسنل و به صورت مقطعی انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای مشتمل بر سازه های الگوی ارتقاء سلامت پندر و پرسشنامه استاندارد فعالیت جسمانی بود که به شکل خود ایفا و مصاحبه تکمیل گردید در این بخش تعیین وضعیت موجود از نظر رفتار فعالیت جسمانی و همچنین قوی ترین سازه های پیشگویی کننده الگوی ارتقاء سلامت مشخص شد و مناسب ترین برنامه آموزشی برای گروه هدف در مطالعه مداخله ای در نظر گرفته شد. در بخش دوم مطالعه، 63 نفر از افراد واجد شرایط به صورت تصادفی به گروه مداخله تخصیص یافتند و162 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. برای افراد گروه مداخله دو جلسه آموزش گروهی و خانوادگی و سه جلسه آموزش فردی (مشاوره 5 گام) بر اساس برنامه آموزشی طراحی شده اجرا شد. نتایج برنامه آموزشی طی دو و شش ماه بعد از مداخله در هر دو گروه مورد پیگیری قرار گرفتند. داده ها با نرم افزار اس پی اس اس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: دامنه سنی پرسنل مورد مطالعه 22 تا 60 سال و میانگین سن 4/34سال( انحراف معیار 19/7 )بوده است. بیشتر نمونه های پژوهش متاهل(2/85%) بودند. فقط یک چهارم شاغلین در گروه افراد فعال قرار گرفتند. 5/7 درصد از پرسنل در مرحله پیش تفکر،6/32 درصد در مرحله تفکر، 4/38 درصد در مرحله آمادگی،1/11درصد در مرحله رفتار و 34/10درصد در مرحله نگهداری رفتار بودند که هیچ کدام از خانم ها در مرحله نگهداری نبوده اند. با بهبود مراحل تغییر، میانگین نمره سازه های الگوی ارتقاء سلامت در پرسنل افزایش یافت اما افزایش آن در همه سازه ها یکنواخت نبود. بطور کلی رفتار فعالیت جسمانی و اکثر سازه های الگوی ارتقاء سلامت همبستگی معنی داری با هم دارند. سازه خودکارآمدی درک شده تنها سازه ای بود که با همه سازه های دیگر الگوی ارتقاء سلامت و رفتار فعالیت جسمانی همبستگی معنی داری نشان داد. آنالیز رگرسیون، قدرت پیشگویی کنندگی رفتار مرتبط قبلی و خودکارآمدی درک شده و عوامل شخصی و تاثیر گذارنده های بین فردی را معنی دار نشان داد. در ماه ششم بعد از مداخله آموزشی، افراد در مرحله پیش تفکر و تفکر به یک سوم تقلیل یافته بودند و افراد مرحله عمل و نگهداری به دو برابر رسیده بودند. 8/41% افراد در ماه ششم بعد از مداخله آموزشی، در مرحله عمل و نگهداری بودند. نتیجه گیری: افرادی که در تحقیق حاضر شرکت کردند، افراد سالم و بهنجار جامعه بودند که در برخی از عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی وضعیت قابل قبولی داشتند. در این مطالعه با استفاده از الگوی ارتقاء سلامت که یکی از الگوهای جامع در تغییر رفتار می باشد اقدام به شناسایی فاکتورهایی گردید که بر فعالیت جسمانی تاثیر دارند. آموزش توانست مرحله تغییر افراد گروه مداخله را بطور چشمگیری بهبود بخشد، همزمان با تغییر مراحل، مداخله آموزشی میزان فعالیت جسمانی را در حدود 5/21 دقیقه در هفته در ماه ششم پیگیری افزایش داد. این روش آموزشی علاوه بر افزایش میزان فعالیت جسمانی در تداوم رفتار نیز موثر بود. لذا با توجه به نتایج، بنظر می رسد که می توان با استفاده از آموزش بر مبنای سازه های تاثیر گذار الگوی ارتقاء سلامت در افراد شاغل به کمک مراحل تغییر، به بهبود و حفظ فعالیت جسمانی مناسب دست یافت.