سیستم های هوش تجاری می توانند مزایای بسیاری برای سازمان ها به ارمغان آورند اما پیاده سازی این سیستم ها و استفاده از مزایای آن هاغالباً با مشکلاتی همراه است. چرا برخی پروژه های هوش تجاری موفقیت آمیزند و برخی دیگر با شکست همراه می شوند؟پیادهسازینادرست سیستم هوش تجاری نهتنهامشکلاتسازمانرابرطرفنخواهدکرد،بلکهمنجربهمشکلاتجدیوافزایشهزینههایسازماننیزخواهدگردید. هدف این پژوهش شناسایی و دسته بندی فاکتورهایی است که در موفقیت پروژه های پیاده سازی سیستم های هوش تجاری نقش کلیدی دارند. در این پژوهش جهت شناسایی عوامل موفقیت پیاده سازی سیستم های هوش تجاری پس از مطالعه ادبیات سیستم های هوش تجاری، از روش کمی و ابزار پرسش نامه جهت بررسی داده میدانی استفاده شده است. سپس داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. چارچوب ارائه شده به ذینفعان حوزه هوش تجاری و سازمان هایی که درصدد پیاده سازی این سیستم ها هستند کمک می کند درک بهتری از فاکتورهایی که بر پیاده سازی سیستم هوش تجاری تأثیرمی گذارند، داشته باشند. چارچوب به دست آمده در این پژوهش به سازمان کمک میکند قبل از شروع پیاده سازی و اختصاص منابع مالی با مخاطرات احتمالی و عواملی که در پیاده سازی موفقیت آمیز سیستم های هوش تجاری نقش کلیدی دارند، آشنا باشد تا از مزایای نهایی پیاده سازی آن محروم نماند.