نام پژوهشگر: عبدالمطلب صالحی
عبدالمطلب صالحی ابومحمد عسگرخانی
ظرفیت های اقتصادی و سیاسی اتحادیه اروپا این نهاد بین المللی را به یک شریک/ رقیب برای قدرتهای بزرگ جهانی تبدیل کرده است. از طرف دیگر چین نیز به عنوان یک قدرت نو ظهور آسیایی بیش از پیش در معادلات بین المللی ایفای نقش نموده است. از همین رو اتحادیه اروپا اهمیت خاصی برای روابط با این کشور قائل می باشد. در این پژوهش ما به بررسی روابط این دو قدرت جهانی از سال 1950 تا به امروز می پردازیم. در بررسی این روابط ما شاهد فراز و فرودهای زیادی هستیم. سوال پژوهشی ما این است که هویت های متفاوت به چه میزانی در سیاست خارجی اتحادیه ی اروپا و چین در قبال یکدیگر تأثیرگذار بوده است؟ برای تشریح بهتر این روابط و به منظور پاسخگویی به این سوال به نظر می رسد که رویکرد برساخت گرایی برای درک همکاری و منازعات بین طرفین می تواند مناسب تر از بقیه ی رویکردها باشد. رویکرد برساخت گرایی به ویژه به دلیل توجه به عوامل غیرمادی در کنار عوامل مادی می تواند در توضیح مواضع هنجاری در سیاست های خارجی اتحادیه ی اروپا و چین سودمند باشد. در این پژوهش ما از روش تحلیلی برای تشریح رفتار سیاست خارجی این دو بازیگر استفاده کرده ایم. نهایتاً و پس از استفاده از رویکرد برساخت گرایی به این نتیجه رسیدیم که هویت های متفاوت در فرازو نشیب های روابط بین اتحادیه ی اروپا و چین تأثیرگذار بوده است.