نام پژوهشگر: سمیه علوی
سمیه علوی بهروز ارباب شیرانی
یکی از مشخصه های تجارت نوین افزایش رقابت و پیچیدگی در فضای کسب و کار است. شرکت ها و بنگاه های اقتصادی برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار، شناخت و حل چالش های تجاری و بقای خود پیوسته نیازمند تغییر و تحول هستند. یکی از راه های پاسخ گویی به تغییر و تحول، روی آوردن به نوآوری های سازمانی است، به همین دلیل امروزه سازمان ها بیشتر بر روی نوآوری و خلاقیت کارکنان تکیه می کنند. رهبری در این سازمان ها به مفاهیم و رفتارهای جدیدی نیاز دارد، رفتارهایی که حامی یادگیری باشد. در گذشته تنها کارکنان و رهبران به دنبال یادگیری بودند، ولیکن امروز سازمان ها به دنبال یادگیری هستند. اگر سازمان ها به اجبار باید نوآوری داشته باشند و تغییر کنند، یادگیری سازمانی نیز به اجبار باید مدنظر قرار گیرد. در حقیقت برگ برنده سازمان ها، سرعت بیشتر یادگیری نسبت به رقبا خواهد بود. به همین دلیل برخی از محققین تاثیر یادگیری سازمانی بر نوآوری و نیز تاثیر هر دو این عوامل بر عملکرد را مورد بررسی قرار داده اند و از روش های آماری برای دستیابی به نتایج تحقیق خود استفاده کرده اند. تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط ( ارتباط دو طرفه) بین یادگیری سازمانی و نوآوری و نحوه تاثیر آن بر عملکرد شکل گرفته است با این تفاوت که به جای استفاده از روش های آماری، رویکرد سیستم دینامیکی بکار رفته است زیرا به کمک این رویکرد تاثیر همه عوامل بر یکدیگر قابل مشاهده خواهد بود و همچنین این تاثیرات به جای اینکه در یک مقطع زمانی خاص بررسی شود ( اشکال که در بکارگیری روش های آماری وجود دارد) در طول زمان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. رویکرد این تحقیق رویکرد موردکاوی است و مورد مطالعه یک واحد تحقیقاتی است. نظر به اینکه مدل در یک مرکز تحقیقاتی مورد اجرا قرار خواهد گرفت دو عامل رهبری تحول گرا و مدیریت دانش به عنوان موثر بر یادگیری سازمانی و نوآوری تشخیص داده شده اند و سپس با توجه به ادبیات مدیریت دانش و نقش رهبری گرا در حمایت از یادگیری سازمانی و نوآوری روابط علّی- معلولی طراحی شده است. در پایان، مدل حاصله از ادبیات با اطلاعات به دست آمده از سازمان مورد مطالعه تطبیق داده خواهد شد و مدل علت معلولی با توجه به رفتار سازمان و بر پایه مدل علت معلولی به دست آمده از ادبیات طراحی شده و سپس شبیه سازی شده است و با مشاهده رفتار متغیرها در بلندمدت سیاست گذاری هایی انجام شده است. نتایج اجرای مدل حاکی از آن است که نوآوری و یادگیری سازمانی تاثیر مثبتی بر عملکرد خواهند گذاشت، اخذ سفارش توسط سازمان بدون توجه به توانایی سازمان تاثیر منفی بر نوآوری و عملکرد خواهد گذاشت، نیز تقویت یادگیری سازمانی موجب کاهش استخدام نیروی کار خواهد شد همچنین کاهش در جلسات گفتگوی سازمانی بر نوآوری و یادگیری سازمانی تاثیر منفی خواهد داشت.