هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان رضایت زناشویی در جامعه مورد مطالعه و ارایه راهکارهای عملی رد جهت افزایش پدیده مورد نظر (رضایت زناشویی) بوده است. برای رسیدن به این هدف از نظریات مختلف در ارتباط با رضایت زناشویی از جمله نظریه طبقه بندی ازدواجهای بادوام، نظریه مبادله اجتماعی نای، نظریه چرخه زندگی زناشویی و نظریه عقلانی-عاطفی الیس در زمینه نارضایتی زناشویی بهره جستیم. نتایج حاصله در مورد فرضیه اصلی تحقیق نشان داد که بین دو گروه اصلی و مقایسه به لحاظ رضایت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد و زنان شاغل از رضایت بیشتری برخوردار هستند. همچنین در خصوص ابعاد و جنبه های رضایت نتایج نشان داد که از نظر رضایت از نظارت بر مسایل مالی و اقتصادی، رضایت از وضعیت ازدواج و بچه ها، رضایت از ارتباط با بستگان و دوستان، رضایت از نقشهای مربوط به برابری زن و مرد، وضعیت جهتگیری عقیدتی و وضعیت حل تعارض زنان شاغل از رضایت بیشتری برخوردار هستند. از نظر رضایت از موضوعات و خصوصیبات شخصی همسر، رضایت از فعالیتهای مربوط به اوقات فراغت و رضایت از ارتباط زناشویی زنان خانه دار از رضایت بیشتری برخوردار هستند و در نهایت اینکه به لحاظ رضایت از مسائل جنسی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد.