این تحقیق به بررسی رابطه اخلاق سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز (ساختمان مرکزی) می پردازد. این بررسی با استفاده از نظریه های سلسله مراتب نیازهای مازلو و اخلاق انجام گرفته است. این پژوهش، با روش پیمایشی صورت گرفته و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ای که بین 304 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی توزیع شده، جمع آوری گردیده است. یافته ها نشان می دهد که متغیر اخلاق سازمانی و ابعاد آن بر متغیر کیفیت زندگی کاری رابطه مستقیم و معنی داری داشته است. نتایج بیانگر آن است که بجز متغیرهای نوع شغل و جنس که بر اخلاق سازمانی اثر داشته اند، سایر ویژگی های جمعیت شناختی بر متغیرهای کیفیت زندگی کاری و اخلاق سازمانی تاًثیر نداشته اند.