نام پژوهشگر: پریسا حجازی
داود مظاهری تهرانی سیدعباس شجاع الساداتی
افزایش مصرف انرژی در جهان سبب تلاش آدمی برای یافتن منابع تازه انرژی شده است. یکی از این منابع انرژی زیست اتانول است که یک منبع انرژی تجدیدپذیر و دوست دار محیط زیست است. از روش تخمیر حالت جامد با توجه به تولید پساب کمتر، استفاده از مواد اولیه ارزان و بی نیازی به فرآیند برون آوری قند، به عنوان یک روش مناسب برای تولید زیست اتانول می توان بهره برد. در این پژوهش برای نخستین بار تولید زیست اتانول از میوه گیاه کروب با به کارگیری باکتری زیموموناس موبیلیس در فرآیند تخمیر حالت جامد بررسی شده است. سبوس گندم نیز به عنوان پایه ای برای رشد در محیط کشت جامد به کار رفت. پس از تعیین عوامل موثر بر فرآیند (دما، ph، اندازه ذرات کروب، اندازه ذرات سبوس، رطوبت اولیه رشدمایه، غلظت محلول های پپتون و عصاره مخمر، میزان مایه تلقیح و زمان تخمیر) از طراحی پلاکت-برمن برای غربال گری عوامل استفاده شد. نتایج نشان داد که 5 عامل دما، اندازه ذرات کروب، غلظت محلول پپتون، میزان مایه تلقیح و زمان عوامل مهم هستند. رطوبت نیز در مقدار بیشینه خود (80%) ثابت فرض شد. در ادامه روش سطح پاسخ برای بهینه سازی شرایط فرآیند به کار رفت و دمای c°31، اندازه ذرات کروب mm1، غلظت محلول پپتون 7/0%، میزان مایه تلقیح 8 10×74/6 سلول بر گرم کروب و زمان 43 ساعت به عنوان شرایط بهینه فرآیند در درون ارلن شناسایی شد. در این شرایط بیشینه اتانول 0/3 گرم بر گرم قند اولیه تولید شد. در ادامه و در ستون بستر آکنده اثر عواملی چون دمای کاری ستون، اندازه ذرات کروب و اثر هوادهی به صورت پیوسته و متناوب بررسی شد. نتایج نشان داد که در دمای کاری c°28، اندازه ذرات mm1 و انجام هوادهی به صورت متناوب در 15 ساعت دوم تخمیر به مدت 15 دقیقه در هر ساعت بیش ترین میزان تولید اتانول به دست آمد. در این حالت بیشینه تولید اتانول 29/0 گرم بر گرم قند اولیه بود. همچنین مشخص شد انجام هوادهی به خروج 2co گیرافتاده در بستر کمک می کند. سنجش گاز 2co در درون زی واکنش گاه نیمه صنعتی زیموتیس نیز نشان داد که تنها هنگامی که هوادهی انجام می شود 2co از بستر بیرون می رود. در پایان مدل سازی تولید اتانول در فرآیند تخمیر حالت جامد بر اساس کاهش وزن خشک محیط کشت جامد انجام شد و از مدل های رشد نمایی و لجستیک استفاده شد که مدل توسعه داده شده، به ویژه مدل به دست آمده با کمک معادله رشد لجستیک، تطابق خوبی با داده های آزمایشگاهی داشت.
منصوره حدادی پریسا حجازی
مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر تمرینات منتخب یوگا و حرکات ریتمیک بر تبحرحرکتی و رفتارسازشی در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر، انجام گرفته است. به همین منظور 45 کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر که در سال تحصیلی 92-91 در یکی از مدارس استثنایی استان قزوین (شهرمحمدیه) مشغول به تحصیل بودند بصورت نمونه گیری در دسترس بعنوان نمونه انتخاب و وارد تحقیق شدند. روش تقسیم بندی گروه ها بصورت تصادفی بود و آزمودنی ها در 3 گروه مساوی (حرکات ریتمیک- یوگا- کنترل) تقسیم بندی شدند. پس از آن بوسیله آزمون های تبحرحرکتی برونینکزازرتسکی (فرم کوتاه) و پرسشنامه رفتار شازشی لمبرت، بعنوان پیش آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس گروه های تجربی به مدت 18 جلسه به تمرین برنامه های منتخب یوگا و حرکات ریتمیک پرداختند و گروه کنترل به فعالیت های روزمره خود ادامه می دادند. پس از 18 جلسه پروتکل تمرینی، در یک جلسه پس آزمون با استفاده از آزمون های تبحرحرکتی برونینکزازرتسکی (فرم کوتاه) و پرسشنامه رفتار شازشی لمبرت، انجام شد. نتایج بدست آمده از آزمون توسط آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندار) و آمار استنباطی( تحلیل واریانس یکطرفه و همبستگی پیرسون) در سطح آلفای 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که برنامه منتخب یوگا و حرکات ریتمیک بررفتارسازشی و تبحرحرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تاثیر دارند ولی از لحاظ میزان تاثیرگذاری تفاوت معناداری بین این دو برنامه حرکتی وجود نداشت. همچنین نتایج نشان دهنده عدم ارتباط معنادار بین رفتارسازشی و تبحرحرکتی بود.از پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که با توجه به مهم بودن تأثیرات فعالیت های بدنی در ابعاد گسترده رشد کودک به ویژه رشداجتماعی و تبحرحرکتی و تأثیر آن بر شکل گیری شخصیت کودک در بزرگسالی، توجه و دقت در مورد این مرحله بسیار ضروری به نظر می رسد وباید به فعالیت بدنی در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر جدا از تفاوت در نوع آن توجه ویژه ای داشت.
مریم علی محمدزاده مریم رحیمیان
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر حضورتماشاگر بر مهارت های حرکتی درشت دانش آموزان دختر کم توان ذهنی 11-7 ساله بود. به همین منظور تعداد 30دانش آموز دختر کم توان ذهنی از مدرسه استثنایی مرجانی پاکدشت انتخاب شدند. شرکت کنندگان پژوهش پس از پیش آزمون به 3 گروه مساوی(10 نفردرگروه برنامه حرکتی اسپارک با حضور تماشاگر،10 نفردرگروه برنامه حرکتی اسپارک بدون حضور تماشاگر و 10 نفر در گروه کنترل) تقسیم شدند.سپس به مدت 8 هفته(15 جلسه) گروه های تجربی به انجام برنامه حرکتی اسپارکدر دو شرایط با حضور تماشاگر و بدون حضور تماشاگرپرداختند و گروه کنترل به انجام فعالیت روزمره مشغول شدند.بعد از طی کردن دوره تمرینی مجددا بهره رشد حرکتی کودکان سنجیده شد. ابزار مورد استفاده در پیش آزمون و پس آزمون،آزمون رشد حرکتی درشت الریخ 2000 بود. نتایج بدست آمده از پژوهش توسط آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی توسط نرم افزارspss نسخه 21 و در سطح معناداری 0.05= ?تجزیه و تحلیل آماری شدند.نتایج آزمون هایآماری نشان دادند که گروه های تجربی در هر دو شرایط حضور و عدم حضور تماشاگر نمرات بهتری را نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کسب کردند.ضمن آن تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی در شرایط حضور وعدم حضورتماشاگر مشاهده نشد.از نتایج بدست آمده چنین برداشت می شود که برنامه تمرینی به کار رفته در این پژوهش برای بهبود مهارت های حرکتی درشت در کودکان کم توان ذهنی مناسب بوده ولی حضور تماشاگر نتوانسته در بهبود مهارت های مذکور مثمر ثمر باشد.
جعفر فرضی فرشته نعیم پور
آنزیم های پکتینولیتیکی نقش مهمی در صنایع غذایی و نساجی ایفا می کنند. کشت های لرزان به شکل گسترده ای در تحقیقات مربوط به بیوتکنولوژی استفاده می شوند، اما مطالعات اندکی در زمینه افزایش مقیاس آن ها منتشر شده است. در این پروژه افزایش مقیاس تولید آنزیم پکتیناز از کشت لرزان به بیوراکتو ر همزن دار بررسی شده است. تولید اگزوپلیگالاکتروناز توسط قارچ آسپرژیلوس فوئتیدوس ptcc5099 در دو حالت کشت غوطه ور و نیمه جامد در ظروف لرزان بهینه سازی شد. سطوه بهینه متغیرهای عملیاتی یعنی دور همزن، دما و متغیرهای موثر محیط کشت یعنی ph اولیه سوبسترا و نوع منبع کربنی (سبوس گندم و یا تفاله سیب) با استفاده از آرایه متعامد l9 بر اساس روش طراحی آماری تاگوچی تعیین شدند. آنالیز واریانس مقدار فعالیت آنزیم در روز دوم نشان داد که در کشت غوطه ور، مخلوط دو سوبسترا ph اولیه 5، دمای 30 c و دور 200 rpm ؛ و در کشت نیمه جامد، سبوس گندم با ph اولیه 4، دمای 35 c و دور 175 rpm منجر به تولید آنزیم با فعالیت بیشینه به ترتیب برابر 7/9 u/ml و 21 u/ml می شود. همچنین در این تحقیق ضریب انتقال جرم و توان ورودی حجمی به عنوان معیاری برای افزایش مقیاس از کشت لرزان غوطه ور به بیوراکتور همزن دار 5 لیتری در شرایط بهینه کشت مورد بررسی قرار گرفت. ضریب انتقال جرم برای رسیدن به حد اکثر تولید آنزیم در کشت لرزان غوطه ور و بیوراکتور به ترتیب حدود 0/015 s-1و 30/0 بدست آمد. بنابر این ضریب انتقال جرم ثابت معیار مناسبی برای این افزایش مقیاس نمی باشد. نحوه تفسیر روند توان ورودی و فعالیت آنزیم در دو مقیاس دارای انطباق خوبی بود و تطبیق نسبتا خوب نمودارها در حوالی مقیاس موفق بر مبنای این معیار می باشد.
حدیثه نظری مریم رحیمیان مشهدی
هدف از مطالعه حاضر مقایسه تاثیر فعالیت های یکپارچگی حسی-حرکتی گروهی و انفرادی برتبحر حرکتی و رشد اجتماعی کودکان اتیسم 8تا14ساله شهر شیراز بود. به همین منظور 22کودک اتیسم که در سال تحصیلی 94-93 در یکی از مدارس اتیسم شهر شیراز مشغول به تحصیل بودند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه تجربی(8نفر فعالیت گروهی و 8 نفر انفرادی) و یک گروه کنترل (6 نفر) تقسیم شدند. ابتدا فرم رضایت نامه و پرسشنامه رشد اجتماعی توسط والدین تکمیل شد. سپس به عنوان پیش آزمون آزمودنی ها بوسیله آزمون تبحر حرکتی برونینکز - ازرتسکی (فرم کوتاه) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس گروه های تجربی به مدت12 جلسه به فعالیت های منتخب یکپارچگی حسی حرکتی در دو گروه تجربی (گروهی و انفرادی) پرداختند و گروه کنترل به فعالیت های روزمره خود ادامه می دادند و هیچ گونه فعالیت مداخله ای دریافت نمی کردند. پس از12 جلسه 45 دقیقه ای برای گروه انفرادی به شکل انفرادی و12 جلسه 45 دقیقه ای برای گروه گروهی به شکل گروهی فعالیت های یکپارچگی حسی حرکتی، پس آزمون با استفاده از آزمون تبحر حرکتی برونینکز ازرتسکی (فرم کوتاه) انجام شد و از والدین دوباره خواسته شد تا پرسشنامه رشد اجتماعی را پر کنند
پریسا حجازی ابراهیم واشقانی فراهانی
چکیده ندارد.