نام پژوهشگر: فرشته قاسم‌زاده

شناسایی گنجشک سانان حوزه ی آبریز کارده با استفاده از ژن میتوکندریایی cox1
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1392
  سعیده پارسائی   منصور علی آبادیان

بیشترین تنوع در میان پرندگان زنده مربوط به راسته ی گنجشک سانان می باشد و به عنوان بزرگ ترین آرایه پرندگان شامل تقریبا 60? از کل پرندگان می باشند. حوزه ی آبریز کارده با مساحتی در حدود 54710 هکتار در شمال شرق ایران و شمال شهرستان مشهد بین 3 26 59 تا 48 44 59 طول شرقی و 17 37 36 تا 25 58 36 عرض شمالی واقع گردیده است. این منطقه در دامنه ی جنوبی رشته کوه های هزار مسجد،کپه داغ واقع گردیده و دارای زیستگاه های متنوعی شامل اراضی جنگلی و مرتعی، رودخانه های دائمی و فصلی و هم چنین سد می باشد که این تنوع در زیستگاه باعث تنوع در گونه های گیاهی و جانوری در این منطقه شده است. در این راستا، این مطالعه به منظور شناسایی و بررسی فون گنجشک سانان زادآور حوزه ی آبریز کارده با کمک صفات ریختی و داده های مولکولی انجام شد. بدین منظور نمونه برداری طی فصول بهار و تابستان سال 1391 و 1392 از 10 ایستگاه این حوزه شامل روستاهای کارده، آل، سیج، پنج منه، بلغور، مارشک، خرکت، گوش، بهره و کوشک آباد انجام گردید و از 124 نمونه ی صید شده، پر و بافت گرفته شد و جهت استخراج dna و بررسی های بعدی به آزمایشگاه مولکولی منتقل گردید. نمونه ها ابتدا بر مبنای صفات ریختی و با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر شناسایی گردیدند و سپس به منظور مطالعات تکمیلی، از لحاظ مولکولی مورد آزمایش و بررسی قرار گرفتند. تعیین توالی ژن میتوکندریایی cox1 با 679 نوکلئوتید برای 84 آرایه از گنجشک سانان حوزه ی آبریز کارده انجام گرفت و در کل 15 خانواده، 26 جنس و 43 گونه از منطقه ی مورد مطالعه، مورد شناسایی قرار گرفتند. شناسایی نمونه ها بر روی درخت های تبار زایشی نزدیک ترین همسایه و بیژین مورد تایید و تحلیل قرار گرفتند. میانگین فاصله مولکولی k2p تغییرات درون گونه ای و بین گونه ای برای مارکر میتوکندریایی cox1 محاسبه گردید. نتایج بیانگر میزان تغییرات بین گونه ای حدود 27 برابر تغییرات درون گونه ای در ژن cox1 برای نمونه های این منطقه می باشد. نتایج حاصل از این آنالیزها، صحت مطالعات ریخت شناسی را مورد تایید قرار دادند و قابلیت اطمینان توالی های cox1 را به عنوان ابزار مولکولی موثر در شناسایی گونه های گنجشک سانان نشان دادند.

شناسایی فون ماهیان شمال و شرق استان خراسان رضوی با استفاده از روش های ریخت شناسی و dna بارکدینگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم پایه 1392
  امین رحمتعلی خزاعی   فرشته قاسم زاده

چکیده مدیریت حفاظتی و نظارت بر گونه های زنده به شناسایی صحیح نمونه ها وابسته است. اما بر سر راه شناسایی نمونه ها به روش ریخت شناسی سنتی مشکلات متعددی وجود دارد. حال اگر نمونه مورد بررسی مخدوش و یا در مرحله لاروی نیز باشد این مشکلات افزون تر می گردد. بنابراین چندی پیش روشی تکمیلی به نام dna بارکدینگ معرفی گردید که در این روش از اطلاعات توالی های ژنتیکی برای شناسایی نمونه ها، مستقل از ریخت شناسی آن ها استفاده می گردد. در روش بارکدینگ از توالی ژن ها (به ویژه ژن های میتوکندریایی) برای شناسایی نمونه های ناشناس و مقایسه داده های حاصل از آن با داده های حاصل از نمونه های شناسایی شده در منابع آنلاین معتبر، حاوی توالی های dna استفاده می گردد. ژن میتوکندریایی سیتوکروم اکسیداز 1 (cytochrome oxidase subunit 1) راه حلی کلی برای رفع مشکلات آرایه شناسی و شناسایی گونه ها فراهم آورده است. در این پژوهش تلاش می شود با استفاده از صفات ریخت شناسی و ژن میتوکندریایی coi، فون ماهی های شمال و شرق استان پهناور خراسان رضوی را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار دهیم. بدین منظور طی 12 مرحله نمونه برداری از مناطق مختلف، در حدود 407 نمونه جمع آوری و در موزه جانورشناسی دانشگاه فردوسی مشهد ذخیره گردید. ابتدا نمونه ها از نظر ریخت شناسی مورد مطالعه قرار گرفت و ویژگی های ریخت سنجی و شمارشی ماهیان با استفاده از کولیس دیجیتال با دقت 01/0 میلی متر و استرئومیکروسکوپ دوچشمی و همچنین کلیدهای معتبر مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 2 خانواده، 8 جنس و 9 گونه از مناطق مورد مطالعه شناسایی گردید. در مرحله بعد به منظور تکمیل مطالعات ریخت شناسی، 40 نمونه بافت از میان خانواده های شناسایی شده انتخاب گردید و از جنبه مولکولی مورد بررسی قرار گرفت. داده های توالی های coi حاصل از نمونه های مورد بررسی توسط تحلیل های میانبرترین درخت، محتمل ترین درخت و درخت بیزین مورد تحلیل قرار گرفتند. کلیدواژه ها: فون ماهی ها، استان خراسان رضوی، ژن coi، ریخت شناسی

بررسی سیر تکوین توتیای دریایی (echinometra mathaei) به منظور تست سمیت فلز سنگین مس موجود در آبهای خلیج فارس (منطقه بندر بستانه) بر اساس مطالعات هیسیتوشیمیایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  الهام محمدی   ناصر مهدوی شهری

فلزات سنگین در مقادیرکم از جمله اجزای سازنده نرمال بدن موجودات دریایی هستند و بعضی از آن ها به طور قطعی برای رشد و تکامل نرمال لازم می باشند. به دنبال توسعه صنعتی مقادیر اضافی از این فلزات از طریق مواد زائد صنعتی و فاضلاب ها به سیکل زیستی وارد می شوند و از آنجایی که این فلزات بطور بالقوه سمی هستند ممکن است در اکولوژی یک محیط ویژه اختلال ایجاد کنند. از میان این فلزات مس یک عنصر ضروری برای حیات کلیه جانداران می باشد، اما مقادیر بالای آن باعث ایجاد مشکلاتی در سلامت آن ها می شود. بنابراین با توجه به وجود مقادیر بالای این فلز در برخی نواحی آب دریا و به منظور تشخیص اثرات سمی آن، در این بررسی از جنین توتیای دریایی که در مراحل اولیه رشد و نمو خود بسیار حساس به عوامل تراتوژن می باشد بعنوان یک اندیکاتور محیطی استفاده شد. در این پژوهش بعد از القا تخم ریزی بوسیله تزریق 1 میلی لیترکلرید پتاسیم 0/5 مولار به حفره سلومی جانور، لقاح با افزودن محلول حاوی اسپرم به ظروف محتوی تخمک صورت گرفت. محلول های فلزی تست در غلظت های 16، 32، 64، 128، 256 و 512 میکروگرم / لیتر با 3 تکرار آماده سازی گردید و برای نمونه های کنترل از آب دریای فیلتر شده استفاده شد. تست های سمیت در ظروف حاوی 500 میلی لیتر محلول تست و تقریباً 10000 تخم انجام شد و بعد از 30 ساعت نمونه ها با افزودن فرمالدهید 4% فیکسه گردید و جنین ها تحت مطالعات مورفولوژیکی قرار گرفتند. همچنین به منظور تایید بیشتر نتایج از تکنیک هیستوشیمی برای آشکارسازی فلز مس استفاده گردیدنتایج حاصل از مطالعات مورفولوژی جنینها نشان داد که افزایش غلظت مس باعث ایجاد ناهنجاری هایی در مراحل جنینی این جاندار از جمله توقف در مراحل اولیه جنینی، ایجاد بدشکلی درجنین ها و ایجاد لاروهای ناهنجار و غیره می گردد. همچنین در غلظت 16, 32 و 64 میکروگرم بر لیتر، اکثریت جنینها به صورت لارو پلوتئوس نا هنجار تکوین یافتند. در حالیکه در غلظت 128 و 256 میکروگرم بر لیتر اکثریت جنینها در مرحله گاسترولا و مابقی در مرحله پریسم متوقف شدند. در غلظت 512 میکروگرم بر لیتر تکوین جنینی در مرحله بلاستولا و مرولا متوقف شد. همچنین بررسی های هیسیتوشیمیایی به منظور آشکارسازی فلز مس، تفاوت شدت رنگ را در گروه تست نسبت به گروه کنترل نشان می دهد که احتمالاً به حضور عنصر فلزی مس در نمونه تست مربوط می باشد. نتایج هیستوشیمیایی می تواند تاییدی باشد بر نتایج مورفولوژیکی به دست آمده مبنی بر اینکه افزایش ناهنجاریهای ایجاد شده در سیر تکوین جنینها با افزایش غلظت فلز مس، ناشی از جذب فلز سنگین مس توسط جنینها بوده است.

بررسی جذب و انباشت آنتیموان و تأثیر آن بر برخی فاکتورهای فیزیولوژیکی در هندوانه (.citrullus lanatus thunb)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  مریم سادات عراقی شهری   فرشته قاسم زاده

انتشار وسیع آنتیموان در محیط زیست ناشی از فرایندهای طبیعی و فعالیت های انسانی می باشد. آنتیموان فلزی سنگین و سمی برای گیاهان، جانوران و انسان می باشد. مطالعات انجام شده بیانگر وجود مقادیر سمی آنتیموان در مناطق ارغش و چلپو در شرق ایران می باشد. کشاورزی در این مناطق عمدتاً کشت هندوانه است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آنتیوان بر فعالیت های رشد و نموی گیاه هندوانه انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در مرحله گیاهچه ای اعمال شد. گیاهچه ها در محیط کشت هیدروپونیک (هوگلند-آرنون) حاوی غلظت های مختلف آنتیموان ( 0، 25/.، 0/5، 0/75، 1، 1/5، 2، 3، 4، 6 و 8 میلی گرم در لیتر sb-edta ) رشد کردند. بعد از 4 هفته نمونه های مورد نظر از بافت های برگ و ریشه گیاهان برداشت شدند و میزان انباشت آنتیموان هم در ریشه ها و هم در اندام های هوایی اندازه گیری شد. علاوه بر آن، در این آزمایش اثر غلظت های مختلف آنتیموان سه ظرفیتی بر میزان رشد (طول ریشه و بخش هوایی، وزن تر و خشک ریشه و بخش هوایی)، مقدار کلروفیل و میزان برخی عناصر معدنی (کلسیم، سدیم، پتاسیم و فسفر) و نیز محتوای پرولین بررسی گردید. نتایج نشان داد که افزایش غلظت آنتیموان در محیط کشت، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، طول ریشه و طول بخش هوایی را به طور معنی داری (0/05=a)کاهش داد. آنتیموان به طور معنی داری سبب کاهش رنگیزه های فتوسنتزی و عناصر معدنی شد. همچنین محتوای پرولین ریشه و بخش هوایی با افزایش غلظت آنتیموان به طور معنی داری افزایش یافت. به طور کلی آنتیموان فلزی سنگین است که در مناطق آلوده می تواند روی محصولات کشاورزی به صورت قابل ملاحظه ایی تأثیر بگذارد، بنابراین به کار بردن راهبردهایی به منظور حذف آن از محیط زیست ضروری می باشد.