نام پژوهشگر: سعید خاقانی
مرضیه مشهوری سعید خاقانی
امروزه ارتباط آدمیان با همنوعانشان از ارتباط مستقیم بصری چهره به چهره به ارتباط رسانه ای غیرمستقیم شخص به شخص بدل گشته و این خود عاملی است در جهت انزوای ناخودآگاه افراد. این تنهایی مقدمه ای برای افسردگی و پراکندگی انسان ها از یکدیگرشده است. برای تداوم حیات زندگی اجتماعی بشر و رشد فرهنگ اجتماعی انسان، می بایست با ایجاد زیرساختهای لازم افراد را با حوزه ی عمومی آشتی داد . در این بین، فضاهای عمومی همچون میادین و مراکز فرهنگی در مرکز ثقل این احیای زندگی اجتماعی است. این پژوهش در پی برقراری رابطه و پیوندی بین هنر به عنوان یک جنبه ی حیاتی از فرهنگ بشری و زندگی شهری امروزی است، که در واقع هنر را دریچه ای برای نزدیکی افراد به یکدیگر و جلوگیری از کمرنگ شدن روابط اجتماعی آنان قرار داده است.با ورود هنر به عرصه عمومی به خوبی می توان زمینه را برای نزدیکی طبقات و گروههای اجتماعی به یکدیگرمهیا کرد. همانطور که تجربه بشری در طول تاریخ نشان داده است، میدان های شهری مکان های مناسبی هستند تا شهروندان بدون آنکه یکدیگر را بشناسند و یا حضور آنها مقید به روابط محیط زندگیشان باشد، با همدیگر برخوردهای اجتماعی چهره به چهره داشته باشند که این امر باعث تجمع و کنشهای بیشتر بین آنها می شود. این پژوهش سعی بر آن دارد تا با بررسی پتانسیل های اجتماعی هنر و شناخت نیاز های جوانان، از این قابلیت میدان شهری استفاده کرده و با ترکیب آن با مرکز هنری، الگویی در جهت ساخت مراکز عمومی در شهرهای امروزی ارائه دهد. هدف کلی در این طراحی نیز بازتعریف پیش فرضهای نادرست در باب فضاهای عمومی و ارائه الگویی مناسب برای ساختارهای مشابه می باشد.
سپیده ملایری سعید خاقانی
امروزه برای دیدن شکوفه درختان باید در مقابل جعبه جادو نشست وبرای شنیدن صدای پرندگان به پارک های خارج شهر رفت.هر روز تکرار بی انگیزه روزهای قبل ومحیط زندگی به مثابه ظرف تکرار عادات همگانی.به جای فضاهای پر جنب وجوش با حیاط وحوض وگلدانهای شمعدانی قوطی های بدون حیاط،نور وصدای پرندگان جای خود را در زندگی ما باز کرده اند،که آدم های امروز وفردا را می سازد.تمام کودکان نمونه های خارق العاده ای هستند.کودک با تمام جنب وجوش وعلاقه خود به دانستن وکشف کردنبه این جهان قدم می گذاردوپس از چند سال دیگر به نکات ظریف ودقیق گذشته بی تفاوت شده است.پژوهش ها نشان می دهد که محیط و اجتماع با حضور انسان شکل گرفته و انسان نیز تحت تأثیر محیط پیرامون خویش رشد می کند.کودکی زمان آغاز این تاثیر پذیری است. نقطه ای است که می بایست بستر آموزش، پرورش و رشد خلاقیتش فراهم باشد تا فردای جامعه را بهتر و فعالتر بسازد . درک کودک از فضا با درک ما کاملا متفاوت است، بنابراین برای دست یابی به فضایی مناسب، باید کودکان را از زاویه ای هماهنگ با تجربه آنها از جهان بررسی کرد .برای اینکه معماری بتواند در روند رشد کودک در ابعاد مختلف تأثیر مثبت ایفا کند، طراحی ناچاراست بر اساس اصولی شکل بگیرد که بر پایه شناخت همه جانبه کودک استوار است..محیط آموزشی مناسب یکی از مواردی است که می توانددر رشد یک نظام آموزشی خلاق پرور موثر باشد.
زینب مقدس سعید خاقانی
برترین تجلی گاه معماری قدسی مسلمانان، در ساختار فیزیکی و معنایی مساجد متظاهر گشته است که خود نمودی آشکار از توازن، تعادل، نظم، تجسم و وحدانیت خداوند بوده است. از زمان بنیانگذاری مساجد اسلامی توسط نبی اکرم، مساجد نه تنها به صورت شکلی متحول شده اند، بلکه از نظر فرهنگی – اجتماعی نیز در جریان دگرگونی قرار گرفته و هویتی جدید برای آنها پدید آمده است. برای آنکه مسجد بتواند جایگاه حقیقی خود را در جامعه محقق سازد لازم است دو دسته کارکرد را بصورت همزمان تامین نماید: 1- کارکردهای آیینی 2- کارکردهای فرهنگی – اجتماعی. برآیند این دو کارکرد زمینه ساز اقبال عمومی و استقبال مردم از مساجد است. در این پژوهش سعی بر آن است شاخصه های کارکردهای فرهنگی – اجتماعی مساجد با مطالعه مسجد النبی و اولین مساجد ساخته شده در زمان پیامبر و همچنین بررسی سیر دگرگونی شکل و مفهوم مسجد در تاریخ اسلام و ایران، طرحی در جهت ارتقاء نقشه فرهنگی – اجتماعی مساجد در معماری پیشنهاد گردد. در حوزه ی طراحی نیز، ما به ازاء کالبدی پژوهش های تاریخی-تئوری در طراحی مسجدی در شاهرود به کار گرفته خواهد شد.
بهروز مالک سعید خاقانی
امروزه در کشورهای در حال توسعه با گسترش روبه رشد مناطق شهرنشینی و افزایش جمعیت و آلودگی های زندگی شهری و پایین آمدن کیفیت زندگی و روند روبه کاهش منابع طبیعی بایستی به فکر راه حل¬های مناسبی در جهت مقابله با این مشکلات و معضلات به وجود آمده بود. یکی ازین مشکلات کمتر شدن آرامش روحی وروانی و اوقات فراغت و ماشینی و مکانیزه شدن زندگی افراد جامعه است لذا باید با برنامه ریزی مناسب و ایجاد زیر ساخت های فکر شده، راهکارهای برای رفع این گونه مشکلات در نظر گرفت.در کشورهایی که از پتانسیل های طبیعی و فرهنگی و تاریخی بالایی برخوردار می¬باشند بایستی با پیدا کردن پتانسیل های باالقوه و بالفعل کردن آنها بیشترین استفاده لازم را در جهت بهبود و پیشرفت وضعیت رفاهی و معیشتی آنها ببرند. یکی ازین پتانسیل ها وجود انواع جاذبه¬های توریستی برای جذب توریست و رونق بخشیدن به این صنعت پردارمد می¬باشد. اما اگر این جذب توریسم و گردشگر بدون برنامه و هدف¬گذاری باشد، دقیقا بازخورد های منفی را با خود به همراه خواهد داشت و فقط به صورت موقت موجب کسب درامد و مابقی مزایای آن می¬شود و خسارت های جبران ناپذیری به منابع فرهنگی و طبیعی میزبان وارد می¬گردد. ازین رو یک نوع توریسم برای حل این مشکل که مسافرت در آن مسئولانه و هدف-مند می¬باشد، با عنوان اکوتوریسم شکل گرفته است.این نوع از توریسم بیشتر به مسافرت¬هایی مربوط می¬شودکه گردشگران طبیعت با اهداف گوناگون را شامل می¬شود اگر این نوع توریسم به صورت درست عملی شود نه تنها منابع طبیعی و فرهنگی میزبان حفظ می¬شود بلکه در رشد و ارتقای آن نیز می¬تواند بسیار موثر واقع شود.یکی از موضوع¬های که مربوط به اکوتوریسم می¬شود گردشگری روستایی می¬باشد که در ایران بخاطر وجود اقلیم های متفاوت این مسئله می¬تواند بسیار ارزشمند باشد.یکی ازین روستاها ،روستای پالنگان در نزدیکی شهرستان کامیاران در استان کردستان می¬باشد که بخاطر وجود موهبت های طبیعی و فرهنگ کهن و معماری فوق العاده آن در فصول مناسب میزبان تعداد بسیاری از مسافران می¬شود. اما متاسفانه در این روستا هیچ گونه برنامه خاصی برای سازمان دهی به این پتانسیل ارزشمند صورت نگرفته است و مردم روستا فقط با مهمان نوازی و امکانات محدود خود پذیرای مسافران می-باشند.لذا در این پایان نامه درصدد برآمده ایم که با طراحی مجموعه تفریحی و توریستی با رویکرد ذکر شده در این روستا، موجب سازمان یافتن و حل مشکلات پیش آمده و پیش روی مسافران و اهالی روستا و منابع طبیعی آنها شود. کلمات کلیدی: فراغت،اکوتوریسم، توسعه پایدار،روستای پالنگان
منیره عامری سعید خاقانی
کودکان هر جامعه نقش بسیار تاثیر گذاری را در ترسیم آینده آن ایفا می کنند. از این رو سلامت، رفاه و برآوردن نیازهای آنان تامین کننده سلامت اجتماعی فردای جامعه خواهد بود .از آنجایی که کودکان روابط عاطفی شدیدی با محیط اطرافشان دارند، طراحی درست و ساماندهی فضاهای مختلف شهری(دسترسی ها،فضاهای بازی،فضای سبز و گردهم آیی و...) می تواند تاثیرات مهمی بر رشد آنان داشته و حضور فعالانه آنان را در جامعه شکل دهد. در واقع می توان گفت کودک در تعاملات اجتماعی با دیگران است که تکامل می یابد و بعد از خانواده، نخستین واحد اجتماعی که کودک برای برطرف کردن نیازها و خواسته هایش با آن سروکار دارد اجتماع و فضای شهری است. فضاهای عمومی شهر از قبیل معابر، پارکها و زمینهای بازی، عرصه ای برای اجتماعی شدن کودکان محسوب می شوند. بازی کردن به کودکان اجازه می دهد تا از نظر جسمی، شناختی و اجتماعی رشد کنند.در حالی که متاسفانه در کشور ما، به طراحی مناسب فضاهای شهری و فضاهایی برای رشد و خلاقیت کودکان(فضاهای بازی)متناسب با نیازها و خواسته های آنان توجه چندانی صورت نگرفته است .از این رو در این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و بررسی نظریه های موجود در باب روانشناسی محیطی،ابتدا به شکل تعامل کودک با محیط و ارتباط او با فضاهای شهری پرداخته و در ادامه بر اساس نظرات کودکان و خواسته های آنان از فضای شهری پیشنهاداتی جهت ارتقاء تعامل کودک با محیط و ساماندهی فضای شهری در محدوده ای از بافت شهرستان شاهرود طراحی و ارائه گردیده است همچنین به منظور ارتقاء سطح خلاقیت و تعاملات اجتماعی کودکان به عنوان تاثیر پذیرترین قشر اجتماع به طراحی میدان شهری(پارک خلاقیت) با تاکید بر امنیت و سلامت آنها در این بافت پرداخته شده است.
منصوره طاهری سعید خاقانی
در این پروژه، در مرحله مطالعات طراحی که شامل 5 بخش کلی(مبانی نظری،مطالعات اقلیمی، فضاهای ورزشی ، بررسی نمونه کار و ارائه مدارک پروژه) میباشد، به بررسی ریشه ای معانی و مفاهیم فرهنگ و بازی ایرانی و واکاوی ایجاد رابطه با معماری، هنر، تاریخ و نمودهای عینی آن در فرهنگ ایرانی پرداخته شده است.در گام بعد پس از آشنایی با مبانی شناختی موضوع، به دنبال بررسی سایت و اقلیم مورد نظر رفته و در قالب مطالعات زمینه بررسی شده است. در ادامه به بیان استانداردها و سرانه های فضاهای مجموعه تحت عنوان برنامه فیزیکی پرداخته شده است. پس از آن چند نمونه کارهای مشابه بررسی شده تا با رویکردها و هم ایده های مختلف در این زمینه آشنایی ایجاد شود. در نهایت مدارک فنی پروژه نیز ضمیمه شده است. هدف اصلی درفرایند طراحی بیشتر در جهت خلق فضای شهری (نوعی پلازا)مطلوب بوده است. در جهت نیل به این مطلوب و با مروری بر ارزشهای پایدار معماری ایرانی؛ حیاط و صحن های مرکزی به عنوان کانون فعالیتها در معماری ایرانی مورد توجه قرار گرفته است. در این پروژه، از حیاط مرکزی ایرانی با رویکردی مفهومی و فرمی جدید استفاده شد.
مهسا فرید مهاجر سعید خاقانی
بیش از 30% ایران را مناطق بیابانی تشکیل می دهد. این وسعت قابل توجه اهمیت توجه به این مناطق را دوچندان می کند. در اولین گام لازم است دیدگاه خود نسبت به بیابان به مثابه حوزه های وسیع فاقد حیات را به منابع عظیمی که دارای پتانسیل های فراوانی در ابعاد صنعت، معدن، کشاورزی، پزشکی و گردشگری هستند تغییر دهیم. با چنین نگرشی لزوم برنامه ریزی و مدیریت مناطق بیابانی خصوصاً در حوزه های بیابان زدایی، مدیریت منابع طبیعی، امکان معماری محیطی، صنایع و به ویژه صنعت گردشگری مطرح می شود. با توجه به بررسی ها و مطالعات انجام شده در کویر طبس، مشخص گردید که این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی و محیطی خاص خود، دارای جاذبه های اکو توریستی جالب توجهی می باشد. بر این اساس برای تعیین محل دقیق سایت طراحی بر مبنای پارامترهای مهم و تأثیرگذار، تحلیل های جامعی صورت گرفت. در این تحلیل ها بستر طرح به لحاظ اقلیمی، دید و منظر، دسترسی ها و مکان یابی عملکردها موردبررسی قرار گرفت. سپس با معرفی دو نمونه مشابه ایده های کلی شکل گرفتند تا در مرحله بعد با اعمال رویکرد زیبایی شناسانه و بوم شناسانه درروند طراحی، از عناصر بومی و بصری کویر طبس که در جریان ایده پردازی از اهمیت فراوان برخوردار بودند، استفاده گردد. درنهایت روند شکل گیری طرح از ابتدا تا به انجام، با ترسیم دیاگرام ها و ذکر مطالب موردنظر طراح به نمایش گذاشته شده است.
ملیحه غلامی سعید خاقانی
دوران کودکی به عنوان دوران رشد و نیز مقطعی که بزرگسالان تعیین کنده ترین نقش را در تصمیم گیریها بر عهده دارند، سرشار از فرصتها و تهدیدهاست. ارزشهای خاص دوران کودکی ما را وا می دارد تا برخوردی دقیقتر و حساسیتی بیشتر در مقابله با تهدیدها داشته باشیم؛ از مهمترین آنها ، سرگشتگی کودک معاصر در جامعه ای پرشتاب و خود محور است که توانایی تمرکز بر کودک و همگامی در شناخت و کشف دنیای درونیش را نداشته و به همین منظور مراکز بسیاری را چون بازاداشتگاه هایی جذاب برایشان در نظر می گیرد تا بیش از نیمی از اوقات روزانه شان را در آنها سپری کنند. ولی تا چه میزان این مراکز که با اراستگی ظاهری بسیار ساخته شده اند، ارزشهای مبتنی بر خواسته ها و نیازهای خردسالان را در برنامه ریزی و طراحی رعایت کرده اند و باعث اعتلای روح و روان آنان خواهند بود . توجه به پرسش فوق ما را بر آن میدارد تا با توجهی نو به آنچه تاکنون کرده ایم ، تلاشی دوباره در جهت طراحی وساخت فضاهایی معمارانه ، مبتنی بر نیازها وحساسیتهای خاص خردسالان داشته باشیم . پیشرفتهای بسیار در علوم روانشناسی و رفتاری ، چون روانشناسی رشد ، روانشناسی کودک و نوجوان ، نظریه های تعلیم وتربیت و تعریفهای جدید خلاقیت و فرآیند آن میتواند بسته مناسبی برای طراحی و خلق اینگونه از فضاها باشد. فضاهایی که گرچه به ناچار شکل گرفته اند ولی امروزه جزءلاینفک از جامعه اند که در صورت بهینه سازی میتوانند فرصت مناسبی در اعتلای روحی و روانی نسل آینده جامعه باشند.
امین عامری سعید خاقانی
نگاه ما به موزه موسیقی, مجموعهای است منعطف به لحاظ فضایی که در آن انواع ادوات و سازهای موسیقی، تصاویرونقوش، مجسمه ها، مراحل زنده ساخت سازها، فیلمها و اسلایدها، آخرین نتایج علمی و هنری در عرصه موسیقی، … در مورد محصولات موسیقیایی داخلی و خارجی در گذشته و حال به نمایش عمومی درمی آیند و سعی کلی بر آن است که شیوه تقسیمبندی فضاها به گونه ای باشد که بازدیدکنندگان بهترین بهره هنری، علمی و تاریخی را از موزه دریافت کنند. موسیقی تراوش احساسات و اندیشه های آدمی ومبین حالات درونی وی می باشد. شنیدن یک آهنگ آرامبخش وجذاب می تواند پایان پذیر خستگی روزانه شما باشد. طبق تقسیمبندیهای رایج در انواع موزهها تاریخی، هنری، علمی، منطقهای، تخصصی، … موزه موسیقی هم بار هنری دارد، هم بار تاریخی و هم یک موزه تخصصی ویژه موسیقی است. لذا ضوابط کلی طراحی چنین موزهای از هر یک از گونههای ذکر شده تأثیر میپذیرد.نکته اصلی آن است که نحوه نگرش به موزه موسیقی در کنار مسایل جنبی موزه نورپردازی، تهویه، امنیت، … مهمترین عوامل شکلدهنده کالبدی این فضا هستند.به عنوان مثال می توان آنچه در موزه به نمایش عمومی در میآید را بر اساس انواع موسیقی، انواع سازها، نوع اشیاء به نمایش درآمده، اندازه اشیاء، … تقسیمبندی کرد که در هر مورد متناسب با سیرکولاسیون مناسب حرکتی که در ذهن معمار ایجاد میشود، به فرمها و روابط عملکردی میرسیم که در برخی موارد اختلافات قابل توجهی دارند. نقوش و حجاری ها و نگـارگـری های به جای مانده از دوران باستان تا زمان اسلام نشان دهـنده عـلاقه و ذوق ایرانیان به هـنر موسیقی می باشد. در دوران پس از اسلام موسیقی به دلیل مخالف ها، شکوفایی دوران پـیشین خود را از دست داد. ولی به هـر حال به حیات خود ادامه داد. این استمرار را می توان در زمان صفویه در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهـده کرد. موسیقی ملی ایران، مجـموعه ای است از نواهـا و آهـنگ هایی که در طول قـرن هـا، در این سرزمین به وجود آمده و پـا به پای سایر مظاهـر زندگی مردم ایران تحول وتکامل یافتـه، و بازتابی از خصوصیات اخلاقی، وقایع سیاسی، اجـتماعـی و جـغـرافـیایی ملتی است که تاریخـش به زمان های بسیار دور می رسد. ظرافت و حالت تعـمق ویـژه موسیقی ایرانی انسان را به تـفـکر و تعـقل و رسیدن به جـهـانی غـیر مادی رهـنمون می سازد. از اینرو مکان مورد نظر برای قرار گیری در سایت انتخاب شده است که استان خراسان ید طولانی و سابقه درازی در موسیقی مقامی داشته است که سعی می شود با طراحی موزه موسیقی در شهر مشهد این میراث بزرگ را در دل مردمان ایران زمین زنده نگه داریم.