نام پژوهشگر: عباس برومنداعلم
وحیده کواکبی عباس برومنداعلم
در دوران متقدّم عثمانی به آموزش شاهزادگان اهمیت خاصی داده می¬شد. این اهمیت و توجه به آموزش شاهزادگان امری است که آن را با توجه به عملکرد پادشاهان عثمانی در طی اینحکومت بزرگ می¬توان دریافت. چرا که اگر فاصله¬ی بین زمان تأسیس این دولت تا عصر لاله در نظر گرفته شود بی¬تردید این نتیجه حاصل خواهد شد که در عصر یاد شده، عواملی در عملکرد مثبت و منفی پادشاهان عثمانی تأثیرداشته که با آموزش آنها مرتبط بوده است. توجه به سنن قبیله¬ای و کسب مهارت¬های لازم در زمینه¬ی هر آنچه که به رشد عقلی و آمادگی جسمانی آنان جهت انجام اموری چون امور نظامی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی کمک می¬کرد، رفتن به سنجاق با هدف کسب تجارب لازم در زمینه¬ی اداره¬ی یک دولت و آموزش تحت نظر معلمان و دانشمندان مجرّب را می توان از جمله¬ی این عوامل در نظر گرفت. این عوامل در نوع خود نشان می-دهد که نظام آموزشی و برنامه¬ی آموزشی خاصی وجود داشته است که شاهزادگان از آن برخوردار می¬شدند. این برنامه که به دو صورت نظری و عملی، و آموزش در درون دربار و بیرون از دربار انجام می¬شد شاهزادگان را جهت بر عهده گرفتن وظایف مهم دولتی در آینده آماده می¬کرد. آموزش در درون دربار که توسط کادرهای آموزشی و با تشریفات خاص انجام می¬شد زمینه¬ای بود برای آموزش در سنجاق که همراه با برعهده گرفتن وظایف و صلاحیت¬ هایی برای شاهزادگان بود.شاهزادگان در سنجاق با برعهده گرفتن وظایف و صلاحیت¬های مختلف نظامی، اداری و ... گاه به طور مستقل و گاه تحت نظر دولت مرکزی آموزش¬های متفاوتی را کسب می¬کردند. این نوع آموزش¬ها که با توجه به میزان اختیارات آنان از دوره¬ای به دوره¬ی دیگر متفاوت بود به واسطه¬ی عدم مدیریت صحیح به مرور زمان درگیری¬های شاهزادگان را جهت کسب تاج و تخت رقم زد و در نهایت منجر به تغییر در سیستم آموزشی آنان شد. همین امر بعدها باعث شد تامعلمان و لَله¬های آنان در امور مختلف قدرت را به دست بگیرند و دوره¬ای جدید در سیستم آموزشی آنان پدید آید. با توجه به آنچه که در ارتباط با اهمیت آموزش شاهزادگان تا قبل از عصر لاله ذکر شد پژوهش حاضر به بررسی توصیفی چگونگی نظام آموزشی شاهزادگان در دوره¬ی یاد شده خواهد پرداخت.