توجه به محیط، آگاهی از تاثیر متغیرهای محیطی و ارائه چشم اندازی از فعالیت آینده برای سازمان ها، لزوم آمادگی برای برخورد با تغییرات مداوم را توجیه می کند. مدیران ارشد سازمان خدمات پس از فروش جایگاههای cng به منظور رویاروئی عملی با چالش های فوق الذکر در جهت ایجاد تغییر و تحول لازم در سازمان تحت سرپرستی خود ، راه صحیح طراحی و استقرار نظام برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک (راهبردی) را برگزیده و درپژوهش حاضر که در نیمه دوم سال 1392 صورت پذیرفته تلاش گردید با نگاهی علمی-کاربردی به نیاز مبرم شرکت در راستای برنامه ریزی استراتژیک پاسخ داده شود. روش انتخابی برای این انجام این پژوهش ، مدل ترکیبی مشارکت در قالب پانل خبرگان ، ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک (space ) ، تحلیل swot و تکنیک linmap می باشد. در این پژوهش با نشست ها و جلسات متعدد و بهره گیری از آراء خبرگان و کاربرد روش تحلیل محتوایی، پس از بررسی موقعیت و اقدام استراتژیک سازمان با بکارگیری ماتریس space و ارائه تحلیل های لازم ، ارکان استراتژی سازمان خدمات پس از فروش جایگاههای cng در کلیات فرآیند برنامه ریزی استراتژیک با استفاده از روش تحلیل ماتریس swot انجام و به ارزیابی ضعف¬ها و قوت¬ها (درون سازمانی) و تهدیدها و فرصت¬ها (برون سازمانی) پرداخته و سپس راهکارهای اثر بخش برای پیش برد اهداف شرکت و رتبه بندی آنها ار نقطه نظر درجه اهمیت و اولویت با استفاده از تکنیک linmap ارائه گردید. در این پژوهش و پس از بررسی موقعیت و اقدام استراتژیک شرکت با بکارگیری ماتریس space چنین استنباط گردید که سازمان ضمن برخورداری از موقعیت و توان مالی مناسب از مزایای رقابتی نسبی بهره می برد و لذا سازمان در وضعیت نسبتا" مطلوبی قراردارد و می تواند با اتخاذ وضعیت تهاجمی از استراتژیهائی نظیر توسعه بازار ، توسعه محصول ، رسوخ در بازار و .... بهره برده و با استفاده از نقاط قوت خود، از فرصت های موجود حداکثر استفاده را نماید، نقاط ضعف خود را برطرف نموده و جلوی تهدیدهای خارجی را بگیرد. بدین منظور نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات سازمان که مد نظر خبرگان بوده استخراج گردیده و آیتم های شناسایی شده وارد مدل swot شدند. در این مدل، مانند بسیاری دیگر از مدل های تحلیل استراتژیک، در نهایت با استفاده از نظر خبرگان و با ترکیب آیتم های قرار گرفته در چهار گروه مدل ، به صورت دوبه دو به تدوین راهبردهای استراتژیک پرداخته شد. و نظر به اینکه پیاده سازی تمامی راهبردها بصورت همزمان برای سازمان امکان پذیر نمی باشد و به منظور کمک به تصمیم گیران شرکت برای داشتن یک رتبه بندی از این راهبردهای شناسایی شده، به رتبه بندی آنها با استفاده از تکنیک linmap اقدام گردید . لازم به ذکر است که رتبه بندی در هر خانه ماتریس مدل swot به صورت جداگانه انجام گرفته و نتایج حاصله راهبردهای شرکت را مشخص نموده است .

در این پژوهش اقدام به تعیین عوامل تاثیرگذار رهبری پروژه بر موفقیت پروژه از طریق هوش هیجانی اعضای تیم پروژه شده است و سعی گردیده از بین شاخص های متعدد رهبری پروژه عواملی تعیین گردد که به طور همزمان بر روی هوش هیجانی اعضای تیم پروژه و موفقیت پروژه تاثیر گذار باشند که از بین این عوامل هوش معنوی، رهبری تحول گرا و برونگرائی انتخاب گردید. از طریق ترکیب این عوامل مدلی ارائه گردیده است که تبیین کننده رابطه رهبری پروژه، هوش هیجانی اعضای تیم پروژه و موفقیت پروژه می باشد. در مرحله اول جهت تبیین ابعاد مختلف مسئله از مصاحبه و پژوهش کتابخانه ای جهت ارزیابی و کشف عوامل تاثیر گذار رهبری پروژه بر اثربخشی پروژه استفاده گردید و در مرحله دوم پس از تعیین و تائید شاخص های مرتبط با متغیرهای مستقل و وابسته توسط خبرگان، پرسشنامه تهیه شده در نمونه آماری توزیع گردید و با انجام تحلیل آماری بر روی داده های جمع آوری شده مدل مفهومی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش سه عامل کلیدی رهبری پروژه به عنوان متغیرهای مستقل پژوهش و موفقیت پروژه و هوش هیجانی اعضای تیم پروژه به عنوان متغیرهای وابسته مورد بررسی قرار می گیرد. پس از انجام تحلیل آماری مشخص گردید از بین 3 عامل رهبری پروژه تنها برونگرائی و هوش معنوی رهبری پروژه باعث افزایش هوش هیجانی اعضای تیم پروژه می شوند. و همچنین تائید گردید که هوش هیجانی اعضای تیم پروژه باعث افزایش موفقیت پروژه می گردد. و در مورد تاثیر گذاری عوامل کلیدی رهبری بر موفقیت پروژه تنها 2 عامل هوش معنوی و تحول گرائی باعث افزایش موفقیت پروژه می گردند. همچنین در خصوص تاثیر غیر مستقیم، تنها 2 عامل برونگرائی و هوش معنوی از طریق هوش هیجانی اعضای تیم پروژه باعث افزایش میزان موفقیت پروژه می گردد.