نام پژوهشگر: اکرم فاطمی

اثر تغذیه ی معدنی روی بیماری پاخوره ی گندم ناشی از قارچ gaeumannomyces graminis var. tritici
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1392
  مریم قدم خیر   سعید عباسی

بیماری پاخوره که عامل آن gaeumannomyces graminis (sacc) arx and olivier می باشد، یکی از مخرب ترین بیماری های ریشه ی غلات در سراسر جهان است. این قارچ اغلب در خاک های قلیایی و تا حدی خنثی، غیر حاصل خیز و فاقد زه کشی مناسب شدت دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر تغذیه ی معدنی بر وقوع بیماری پاخوره و میزان پیشرفت آن بود. بدین منظور اثر سه عنصر غذایی پر مصرف (نیتروژن، فسفر و گوگرد) و سه عنصر غذایی کم مصرف (روی، آهن و مس) بر اساس سه شاخص درصد ریشه های آلوده، میزان پیشرفت آلودگی روی ساقه و وزن خشک اندام هوایی روی بیماری پاخوره گندم مورد بررسی قرار گرفت. در کود گوگرد علاوه بر مصرف ساده ی آن، انکوباسیون دو ماهه و ترکیب آن با باکتری اکسید کننده ی گوگرد تیوباسیلوس نیز مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه ی خاک مورد آزمایش نشان داد این خاک آهکی بوده و از ph نسبتاً قلیایی برخوردار است. میزان دسترسی نیتروژن و عنصر روی آن مناسب بود، ولی از نظر عناصر آهن، مس و تا حدودی فسفر ضعیف بود. از بین منابع نیتروژن مورد استفاده، سولفات آمونیوم بیشترین اثر را در کنترل بیماری داشت و درصد ریشه های آلوده را از 90 به حدود 40 درصد کاهش داد. با مصرف سطح پایین این کود پیشرفت علائم روی طوقه به میزان قابل توجهی مهار شد. سولفات آمونیوم تنها منبع نیتروژنی بود که رشد گیاه را به صورت قابل توجه ای زیاد کرد. دو کود اوره و نیترات کلسیم نیز تا حدودی میزان بیماری را کم کردند ولی اثر چندانی روی بهبود رشد نداشتند. کود سوپرفسفات تریپل قادر بود درصد ریشه های آلوده را بیش از 50 درصد کاهش دهد. گسترش علائم روی طوقه نیز با افزایش سطوح فسفات به صورت تابعی خطی کاهش پیدا می کرد. علاوه بر کنترل بیماری این کود وزن خشک بوته را نیز دو برابر کرد. از میان انواع گوگرد مورد آزمون فقط کاربرد هم زمان آن با تیوباسیلوس توانست بیماری را کاهش دهد. در این تیمارها بیماری از 87 به 45 درصد کاهش یافت و میزان پیشرفت علائم روی طوقه نیز به صورت معنی داری کاهش پیدا کرد به نحوی که در بالاترین سطح کاربرد گوگرد توسعه ی علائم بیش از 50 درصد کاهش یافت. کاربرد هم زمان گوگرد و تیوباسیلوس باعث بهبود رشد گیاه نیز شد. از بین عناصر ریزمغذی، آهن بیشترین اثر را در کاهش بیماری داشت و درصد آلودگی را از 89 به 53 درصد کاهش داد. با افزودن آهن به خاک پیشرفت علائم هم به طور قابل توجهی کاهش یافت. علاوه بر این آهن وزن خشک بوته را نیز از 78/0 به 3/1 گرم افزایش داد. بعد از آهن دو کود سولفات روی و سولفات مس در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند و درصد بیماری را به ترتیب تا 57 و 64 درصد کاهش دادند. در این مطالعه بررسی شاخص های مختلف نشان داد که کاربرد عناصر غذایی با بهبود کیفیت وضعیت تغذیه ای گیاه میزبان باعث افزایش مقاومت به بیماری های قارچی و افزایش عملکرد محصول در حد قابل قبول می گردد.

جزءبندی شیمیایی پتاسیم در خاک های مناطق گردوکاری شهرستان تویسرکان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  اروج حسن پور   زهرا کلاهچی

پتاسیم یکی از عناصر ضروری و پرمصرف برای گیاهان محسوب می شود. به طور معمول پتاسیم خاک به چهار جزء پتاسیم محلول، پتاسیم قابل تبادل، پتاسیم غیرقابل تبادل و پتاسیم ساختمانی تقسیم می شود. تغییر جزءهای مختلف پتاسیم به یکدیگر می تواند روی قابلیت استفاده این عنصر پرمصرف اثر گذارد؛ چرا که جزءهای مختلف پتاسیم دارای قابلیت استفاده متفاوتی برای گیاه می باشند. وضعیت پتاسیم خاک ها می تواند تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار گیرد. کودهای آلی و معدنی ازجمله عواملی هستند که می توانند توزیع جزءهای پتاسیم را تحت تأثیر قرار دهند. از طرفی ماده آلی خاک یک پارامتر مهم و حیاتی در حفظ سطح کافی پتاسیم است. اندازه گیری جزءهای مختلف پتاسیم (پتاسیم محلول، تبادلی، غیرتبادلی و کل) به ترتیب با عصاره گیری خاک ها توسط آب مقطر، استات آمونیوم یک مولار، اسید نیتریک یک مولار جوشان و تیزاب سلطانی انجام شد. جهت بررسی اثر تیمار های آلی و معدنی بر جزءبندی پتاسیم از کود-های مرغی، گوسفندی و کلرید پتاسیم به مقدار 3 درصد به خاک ها اضافه شد.