نام پژوهشگر: محمد خزائی
شمس اله زارعی مهناز شایسته فر
در این پایان نامه، تأثیر اندیشه های عرفانی جامی، هم بصورت کیفی، همچون تجلی اشعار وی در نگاره ها و هم از نظر کمی به لحاظ کثرت تصویرگری آثار او در دوره صفوی؛ بر نگارگری اواخر دوره تیموری و اوایل دوره صفوی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
مریم عابدی محمد خزائی
گره چینی همواره یکی از عرصه های هنرنمایی معماران وهنرمندان بوده است. گره چینی بر چوب در دوران صفوی بر روی درها و پنجره های کاخ ها، مساجد، امامزاده ها... بسیار استفاده شد. در این نوشتار به توصیف و بررسی سیر تاریخی شکل گیری، رشد و تحول این هنر پرداخته شده است.در این راستا کاربرد گره چینی در انواع هنرها، عوامل تأثیر گذار بر این هنرو کهن ترین آثار به جا مانده از آن مورد مطالعه واقع شد. یکی از شاخه های هنر گره چینی شغاچینی است. شغا چینی برگی فراموش شده از تاریخ هنرهای چوبی است که دراین پژوهش برای نخستین باربه آن پرداخته شده است. آثار باقی مانده ازشغاچینی بر روی پنجره ها، ضریح مقابر، نرده ها... یافت شد. بیشترین تعداد آثار باقی مانده از این هنر در روستای تاریخی ابیانه و بر روی پنجره ها باقی مانده است. نمونه ی ارزشمند دیگر پنجره ی شغاچینی مدرسه چهارباغ است که به واسطه ی ابعاد بزرگ و ظرافتش در این پژوهش بررسی شد. نمونه دیگر ضریح مقبره ی شعیای نبی در مجموعه ی امامزاده اسماعیل اصفهان است که به لحاظ ترکیب بندی و تلفیق با گره چینی مورد بررسی قرار گرفت. بقیه ی نمونه های یافت شده به طور مختصر معرفی شدند. انواع پنجره وسیر تحول آن، به عنوان یکی از عناصرمهم معماری که همیشه پذیرای هنرهای چوبی بوده است، بررسی شد. پس از مطالعه وشناخت دقیق گره چینی وشغاچینی، گام نهایی این تحقیق به طراحی و ساخت پنجره با رویکرد به هنر شغاچینی اختصاص یافت. روش تحقیق در این نوشتار تحلیلی- توصیفی و تاریخی می باشد. کلید واژگان : گره چینی، شغاچینی، پنجره، ضریح، ابیانه، مدرسه چهارباغ اصفهان، مقبره شعیای نبی اصفهان
آزاده چاکری محمد خزائی
باورهای عامه سرشار از رموز ، استعارات و اشاراتی است که هر کدام در فرهنگ و آئینی به ارث مانده از گذشته ریشه دارند. باورها و اعتقادات در اجتماع عامیانه ، از بدو تولد تا مرگ در درون افراد ریشه می دواند و این اعتقادات از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد. شناخت این باورها، آئین ها، سنت ها و اعتقادات می تواند دستمایه مفیدی برای برقراری ارتباط بین انسان ها و تمدن ها باشد. باورها و هنرهای عوامانه همواره با رمز همراه بوده اند و برای ادراک رموز می بایست به درون رجعت کرد، زیرا خاستگاه این رموز، گنجینه ی فرهنگی گذشتگان ماست. هنرمند معاصر برای بازنمایی آثارش ، به ناگزیر اعتراف به تأثیرات از این باورها و هنرهای عامیانه کرده است. رد پای این تعلقات را امروزه در آثار هنرهای تجسمی، نمایشی، ادبیات و ... می توان مشاهده کرد. این امر به خصوص در هنرهای تجسمی(گرافیک، نقاشی ، مجسمه سازی و...) اهمیت بسیار پیدا کرده ، تا جایی که در تحلیل و تطبیق برخی آثار هنر معاصر می توان ریشه هایش را در نقش و نگاره های رمزی عوام یافت. پژوهش جاری در مکاشفه پیرامون این باورها و اعتقادات رمزآلود، به معرفی قابلیت های بصری نمادهایی که در تولیدات علوم غریبه (حرزها، تعاویذ و طلسم ها) به کار رفته اند، پرداخته است. عناصر بصری حرزها، عناصر جادویی و اشیاء مقدس در باور مردم، می تواند به عنوان عنصری نمادین و معناگرا در هدایت بخشی آثار هنرمندان معاصر نقش مهمی را ایفا نماید.
محمد خزائی بهزاد رضوی فرد
چکیده دور از ادعا نیست اگر تروریسم به عنوان بلای قرن اخیر شناخته شود،جرمی مهیب، که مهمترین ارزش های جامعه انسانی را مورد هجمه قرار می دهد،کشور مانیز به عنوان عنصری از جامعه ی جهانی از این بلا در امان نمانده است ،در سالهای اخیر شاهد وقوع جرایم تروریستی در کشورمان با انگیزه های قومی مذهبی هستیم.بدترین نوع تروریسم ،تروریسمی مقدس،که در ذهن مرتکب آن، توجیه کافی برای ارتکاب آن حتی به شکل انتحار وجود دارد،و در صورت دستگیر شدن هم هیچگونه اظهار ندامتی ننماید،در اینجا بیان می شود که چگونه با سوء تعبیر از مفاهیم عالی دینی وفقدان برخی از مولفه های عدالت اجتماعی بعضی از افراد جذب گروهک های تروریستی می شوند،سیاست جنایی دولت جمهوری اسلامی ایران در عرصه تقنینی مطلوب نمی باشد توسل به عناوین عام وکلی صرفاً به منظور مجازات مرتکبین کافی نیست ما در عرصه تقنین نیازمند توجه به زمینه های ارتکاب این گونه جرایم و تصویب قوانین حمایت کننده از اقلیتها می باشیم،در عرصه سیاست جنایی قضایی نیازمند رعایت اصول دادرسی عادلانه و دور شدن از توجه صرف به اقناع اذهان عمومی می باشیم،در عرصه سیاست جنایی مشارکتی بایستی راهکارهای تمرکز زدایی را که موجب مشارکت افراد در زندگیشان که موجب ایجاد تعلق ودلبستگی به اجتماعشان می شود را بکار ببندیم،در عرصه سیاست جنایی اجرایی ما نیازمند ایجاد بانک اطلاعاتی در مورد افراد مشکوک و استفاده از راهکارهای پیشگیری وضعی می باشیم.
فریناز فربود محمد خزائی
دوران انقلاب صنعتی اروپا در قرن هجدهم تنها حرکتی اروپایی و بخشی از جهش اروپا برای نوگرایی نیست؛ این انقلاب، سومین جهش بشر برای اعتلای سطح زندگی خود می باشد. انقلاب صنعتی به همراه دگرگونی فناوری به ابعاد مختلف زندگی بشر و از جمله فرهنگ بشری و هنر به عنوان اصلی ترین پیامد آن، شکل جدیدی بخشید. دوره قاجاریه در ایران مقارن با ظهور انقلاب صنعتی اروپا و این دوران آغاز تغییر و تحول صنعت، فرهنگ و جامعه ایرانی برای همگام شدن با بزرگ ترین تحول جهان معاصر خود یعنی انقلاب صنعتی محسوب می شود. رساله حاضر این دگرگونی در هنر و صنعت نساجی ایران دوران قاجار را مورد بررسی قرار داده و پژوهش پیرامون تغییر نقوش در این دوره را مورد سنجش قرار دهد. به این منظور ابتدا دوره های پیش از قاجار در تاریخ نساجی ایران مورد بررسی قرار گرفته تا نوعی خط سیر کلان منسوجات ایرانی تا دوره قاجار مشخص گردد. پس از آن سیر تاریخ اروپا و دگرگونی های آن موردتوجه قرار گرفته تا تأثیرات انقلاب صنعتی بر اندیشه و هنر این دوران مشخص گردد. در نهایت نیز بررسی قاجاریه از منظر سیاست، اقتصاد و تجارت و هنر و در نهایت بررسی نساجی از طریق مستندات تصویری و نمونه های عینی به جای مانده از آن دوران انجام گرفته و از طریق بررسی تطبیقی سعی شده تا ارتباط میان ایران و تحولات انقلاب صنعتی در این دوران مشخص گردد. در نهایت مشخص گردید برای مصارفی که پارچه بخشی از هویت ایرانی را معرفی می نماید، دوخت پارچه های ترمه و زری دارای نقوش ایرانی ادامه یافته و علیرغم تطور جزیی نقشمایه ها این رسته از منسوجات ایرانی در راستای سنت ایرانی تداوم یافته و خود پیشرفتی در زمینه ترکیب بندی در منسوجات ایرانی محسوب می شود.به واسطه عدم تناسب شرایط ایران با تحولات دوران صنعتی و عدم توان رقابت با کشورهای صنعتی در عرصه تولید منسوجات، در این دوره بخش مهمی از صنعت نساجی ایران که پارچه های متناسب با نیاز توده مردم را تولید می کرده، نابود شده و استفاده از پارچه های اروپایی وارداتی به الگوی مصرف ایرانی بدل می گردند. برخی از تولید کنندگان این دوره که غالباً از سوی علما نیز مورد حمایت قرار می گیرند؛ به منظور رقابت به الگوبرداری از طرح های اروپایی می پردازند.اما عدم توان آنها برای رقابت با کیفیت دستبافته های خود با تولیدات ماشینی اروپایی، موجب حذف آنها می گردد. انقلاب صنعتی به واسطه توان تولید خود مجموعه ای از پارچه های دارای نقش و نگارهای مورد توجه فرهنگ ایرانی و فرهنگ های وابسته را تولید و آنها را وارد بازار این کشورها می نماید. در همین دوره فرهنگ ایرانی از توان تولید دوخته دوزی برای افزودن نقوش ایرانی بر روی این لباس ها بهره می گیرد تا آنها را با زیبایی شناسی ایران هماهنگ سازد. در عرصه کاربرد منسوجات برای مصارف طراحی فضاهای داخلی، پیوسته از محصولات وارداتی اروپایی استفاده می شود و در این دوره به واسطه عدم توان تولید، هیچ تلاشی برای رقابت یا تقلید از این محصولات وارداتی صورت نمی گیرد.