نام پژوهشگر: نگار اصغری پور زحمتی
فاطمه نجیب راد علیرضا سجادی
امروزه اعتیاد به مواد و سوء مصرف مواد مخدر به صورت معضل اجتماعی، روانی و بهداشتی در آمده است که کشورهای مختلف و جوامع بشری را به شدت تهدید می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر سلامت روان و کیفیت زندگی در افراد وابسته به سوء مصرف مواد مخدر، به منظور افزایش دانش موجود و پیشگیری از اعتیاد و شیوه های درمان آن است. بنابراین دو گروه، کنترل (30 نفر) و آزمایش (30 نفر) به صورت نمونه گیری منتخب بر هدف (در دسترس ) از افراد وابسته به مواد مخدر انتخاب و پرسشنامه سلامت روان (ghq28) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (whoqql) اجرا شد. تحقیق حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل می باشد که به بررسی اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی در افراد وابسته به سوء مصرف مواد مخدر می پردازد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل آماری قرار گرفت که نتایج پژوهش نشان داد نمرات سلامت روان و کیفیت زندگی بین آزمودنی های دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد که بیانگر آن است واقعیت درمانی بر افزایش سلامت روان و کیفیت زندگی افراد وابسته به سوء مصرف مواد مخدر تاثیر داشته است.
منصوره اله جگردی سعید سرابیان
مقدمه :مادر به عنوان چهره دلبستگی اصلی تأثیر غیر قابل انکاری در تحول رفتاری کودک دارد.پژوهش حاضر با هدف- بررسی رابطه سبکهای دلبستگی مادران دارای کودکان اختلالات رفتاری با کودکان عادی سنین8-12سال انجام شده است. روش:پژوهش حاضر از نوع مطالعات علی مقایسه ای است.نمونه مورد بررسیدر این تحقیق شامل 120 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدائی بودکه در خصوص مادران کودکان بهنجار،از روش نمونه گیری تصادفی ودرخصوص مادران کودکان دارای اختلال رفتاری ازروش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد.ابزارمورد استفاده در این مطالعه آزمون راترکودکان وپرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان(raas)بود.داده های بدست آمده ازطریق روش آزمون های آماری تی گروه های مستقل ورگرسیون لوجستیک موردبررسی قرارگرفت. یافته ها:نتایج پژوهش فوق نشان می دهد،با توجه به این که 001/0=pومقدارtمحاسبه شده 86/3=tو001/0=pومقدارtمحاسبه شده57/3=tبین سبک دلبستگی اضطرابی وایمن درمادران کودکان عادی ودارای اختلال رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد.همچنین با توجه به 138/0=pومقدارtمحاسبه شده 55/0=tبین سبک دلبستگی اجتنابی مادران کودکان عادی ودارای اختلال رفتاری تفاوت معنی دار وجود ندارد.بعلاوه نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای دلبستگی اضطرابی وایمن می توانند به عنوان پیش بینی کننده های متغیر اختلال رفتاری به حساب آیند. نتیجه گیری:یافته های حاضربا حمایت ازنظریه دلبستگی ،اهمیت تعامل مادر-کودک رانشان می دهد.دلبستگی ناایمن وایمن مادران می تواند پیش بینی کننده مهمی برای ایجاد،اختلالات رفتاری درکودکان آنها باشد.